روسیه ترمز توافق در وین را کشید

لاوروف با اعلام اینکه تحریم‌ها علیه روسیه به «مشکلی» برای احیای برجام تبدیل شده‌اند، رسما مذاکرات احیای برجام را به جنگ اوکراین مرتبط کرد.
تصویر روسیه ترمز توافق در وین را کشید

به گزارش سایت خبری پرسون، روز شنبه گذشته، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، یک بمب خبری انداخت که در محافل دیپلماتیک غوغا کرد و ظاهرا حتی نماینده روسیه در مذکرات احیای برجام، یعنی میخائیل اولیانوف، را هم غافلگیر کرد.

لاوروف خواستار تضمین‌های مکتوب از آمریکا شد.

او تصریح کرد: آمریکا باید به روسیه تضمین دهد که بعد از احیای برجام، تحریم‌های غرب علیه روسیه به خاطر جنگ اوکراین مانع همکاری‌های نظامی و اقتصادی همه‌جانبه مسکو با تهران نخواهد شد.

لاوروف با اعلام اینکه تحریم‌ها علیه روسیه به «مشکلی» برای احیای برجام تبدیل شده‌اند، رسما مذاکرات احیای برجام را به جنگ اوکراین مرتبط کرد.

کارشناسان داخلی و خارجی درباره انگیزه روسیه در مرتبط کردن برجام و اوکراین گمانه‌هایی مطرح کردند که چندان دور از واقعیت نیست، اما همه تصویر را نشان نمی‌دهد. یکی از این گمانه‌ها، این بود که روسیه نگران است با احیای برجام و بازگشت نفت ایران به بازارهای جهانی قیمت‌های نفت کاهش یابد و در نتیجه، از فشارها بر غرب کاسته شود.

گفتنی است که جنگ اوکراین و تشدید فعالیت‌های اقتصادی در جهان بعد از کاهش محدودیت‌های کرونا باعث افزایش کم سابقه قیمت‌های نفت شد. قیمت برخی انواع نفت اکنون در مرز ۱۲۰ دلار است. به خاطر ممانعت متحدان عرب آمریکا از افزایش صادرات و همچنین چشم‌انداز تحریم صادرات نفت روسیه از سوی غرب، قیمت نفت ممکن است از این هم بالاتر برود.

اما نفت تنها عامل تجدیدنظر روسیه در مذاکرات وین نیست. اولا باید در نظر داشت که با فرض حصول برجام، حداقل یک ماه طول خواهد کشید تا نفت ایران به بازارهای جهانی بازگردد. ضمن اینکه صادرات نفت ایران آن مقدار زیاد نیست که بتواند قیمت‌های جهانی نفت را بسیار پایین بیاورد.

اگر ایران مجددا به طور قانونی نفت صادر کند، قیمت‌های نفت کاهش خواهد یافت، اما با در نظر گرفتن افزایش فعالیت‌های اقتصادی پساکرونایی و احتمال تحریم نفت روسیه، این کاهش چشمگیر نخواهد بود. روسیه روزانه نزدیک به هشت میلیون بشکه نفت خام و فرآورده‌های نفتی صادر می‌کند و حتی اگر تمام تولید روزانه نفت ایران – بدون کسر مصرف داخلی – صادر شود، باز هم نمی‌تواند جای نفت روسیه را پر کند.

گمانه بعدی که درباره موضوع تضمین‌های روسی مطرح شده این است که روسیه نمی‌خواهد بعد از احیای برجام، تمام توجه جهان بر جنگ اوکراین متمرکز شود. این گمانه هم دقیق نیست. چرا که با امضای برجام، اتفاقا انتقادات علیه بایدن در داخل آمریکا از سوی جمهوریخواهان بیشتر خواهد شد.

روسیه با مطرح کردن موضوع تضمین‌ها، اهداف فراتری را دنبال می‌کند

یک موضوع به نگرانی ریشه‌دار روسیه از احتمال به حاشیه رفتن همکاری اقتصادی‌اش با ایران بعد از احیای برجام مربوط می‌شود. روس‌ها -و البته چینی‌ها- معتقدند که ایران بعد از امضای برجام در سال ۲۰۱۵، توجه بیشتری به همکاری اقتصادی با اروپا کرد و اهمیت زیادی به همکاری با آن‌ها نداد.

روسیه به خاطر اوکراین با تحریم‌های بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. اگر در چنین شرایطی، برجام امضا شود، این بار احتمالا شرکت‌های ایرانی مایل نخواهند بود با همتایان تحت تحریم روسی همکاری کنند. بنابراین، روسیه می‌خواهد مطمئن شود که در بازار پسابرجامی ایران نیز سهمی داشته باشد.

همکاری اقتصادی را هم نباید بیش از حد بزرگنمایی کرد

روسیه محاسبات دیگری نیز دارد که ارتباط چندانی با ایران ندارد. جنگ اوکراین، روابط روسیه با غرب را به شکل بسیار بدی تحت تاثیر قرار داده است. تاکنون، تحریم‌های سنگینی علیه روسیه اعمال شده که تا همین دو هفته پیش برای حتی بدبین‌ترین ناظران غیرقابل تصور بود.

چه کسی تصور می‌کرد، بانک‌های روسی از سوئیفت با این سرعت اخراج شوند؟

حالا هم آمریکا و بریتانیا نفت روسیه را هم تحریم کرده‌اند. اتکای اروپا به نفت و گاز روسیه نیز اگر چه در حال حاضر غیرقابل جایگزین است، اما قطعا در چند سال آینده کاهش خواهد یافت. اروپایی از هم اکنون دنبال نفت و جایگزین هستند.

شدت فشار اقتصادی غرب علیه روسیه به حدی است که روسیه ناگزیر است از همه کارت‌های خود استفاده کند و برجام یکی از این کارت‌هاست. مخالفت روسیه با امضای برجام برخلاف نظر برخی تحلیلگران، به خاطر دشمنی «تاریخی» روسیه با ایران نیست، بلکه به خاطر شدت یافتن کم سابقه تنش‌ها بین روسیه و غرب است. اتفاقا برای روسیه بسیار مهم است که ایران را در کنار خود داشته باشد. اما آنطور که لوان جاگاریان، سفیر روسیه در تهران، تاکید می‌کند، روسیه قبل از هر چیز به منافع خودش اهمیت می‌دهد.

به هر حال، صرفنظر از اینکه هدف روسیه از تضمین‌ها چیست، این درخواست، پیامدهای بسیار مهم، و چه بسا ویرانگری، برای ایران و منطقه خاورمیانه خواهد داشت. برای فهم این پیامدها، ابتدا باید وضعیت بسیار حساس گفتگوهای وین را بررسی کرد.

قبل از هر چیز باید گفت که ایران همواره اعلام کرده و می‌کند که دنبال ساخت بمب هسته‌ای نیست. اما این موضع ایران، مبنای تصمیم‌گیری و سیاست‌سازی در غرب نیست. غربی‌ها بر اساس محاسبات خودشان تصمیم می‌گیرند و معمولا در محاسبات‌شان ادعا می‌کنند که ایران به سمت ساخت بمب هسته‌ای حرکت می‌کند. همین سه شنبه گذشته، سه کشور اروپایی عضو برجام – فرانسه، آلمان و بریتانیا – در بیانیه مشترکی به شورای حکام آژانس اعلام کردند که «انباشت اورانیوم غنی‌شده ۲۰ و ۶۰ درصدی زمان مورد نیاز ایران برای ساخت یک بمب هسته‌ای را بیش از پیش کاهش می‌دهد.»

از سوی دیگر، برخی محافل تحلیلی و اندیشکده‌ی در غرب، که ارتباطات نزدیکی با محافل سیاسی و دیپلماتیک دارند، ادعا می‌کنند که ایران حدودا ۷۰ درصد اورانیوم غنی شده مورد نیاز برای ساخت یک بمب را تهیه کرده است و با فرض ادامه همین روند غنی‌سازی، حدودا سه تا پنج ماه طول می‌کشد که این درصد به ۱۰۰ درصد برسد.

به نظر می‌رسد یکی از دلایل اصلی غرب برای اصرار بر اینکه برجام باید هر چه زودتر احیا شود، همین محاسبه است. متن توافق احیای برجام تقریبا آماده است و فقط منتظر امضا است. قرار بود شنبه گذشته یا حداکثر سه شنبه گذشته با سفر حسین امیر عبداللهیان به وین توافق یادشده امضا شود.

طبق همان محاسبات بالا، اروپایی‌ها می‌گویند اگر برجام در روزهای آینده احیا نشود، دیگر غیرقابل احیا می‌شود. در بیانیه مشترک اروپایی‌ها ادعا شده است که «ضرباهنگ پیشرفت در برنامه هسته‌ای ایران به این معناست که این توافق [احیای برجام] نمی‌تواند تا همیشه روی میز باقی بماند.»

این ادعا نیز منطبق بر همان محاسبات بالا است. ظاهرا توافق اخیر ایران و آژانس پیرامون مسائل پادمانی نیز مطابق با همین حساسیت زمانی تهیه شده است.

البته، توافق ایران و آژانس ظاهرا با زمانبندی مورد نظر برای اجرای توافق احیای برجام نیز انطباق دارد. طبق توافق جدید وین، که به گفته برخی کارشناسان قرار است در شش مرحله اجرا شود، آمریکا در ماه ژوئن (خرداد) به کمیسیون مشترک برجام بازمی‌گردد. از «روز بازاجرا» که قرار بود یکی از همین روزها باشد، تا خرداد ماه، مراحلی در توافق جدید وین تعریف شده که قرار بود به ترتیب اجرا شوند و در نهایت به اجرای مفاد دقیق برجام توسط آمریکا منجر شوند.

اما ناگهان روسیه موضوع تضمین‌ها را مطرح کرد و حالا هیچ کس نمی‌داند که مسیرِ دقیقِ تعریف‌شده در توافق جدید چگونه طی خواهد شد.

هیچ نشانه‌ای از عقب نشینی روسیه از تضمین‌ها وجود ندارد. بلکه به عکس، در تماس روز دوشنبه امیرعبداللهیان با لاوروف، روسیه مجددا روی تضمین‌های خود تاکید کرد، امری که باعث شد امیرعبداللهیان به وساطت ترکیه میان اوکراین و روسیه توجه کند به امید اینکه ترکیه بتواند بین کییف و مسکو مصالحه ایجاد کند و گره برجام نیز حل شود.

سناریوهای پیش رو

اگر روسیه از درخواست‌های خود عقب نشینی نکند، در مجموع سه سناریو برای آینده برجام قابل تصور است.

سناریو اول این است که توافق تا اطلاع ثانوی شکل نگیرد. به عبارت دیگر، اگر آمریکا به روسیه تضمین‌های درخواستی را ندهد – که بعید است بدهد- روسیه نیز از امضای برجام خودداری خواهد کرد. اماعدم امضای برجام، محاسبات زمانی فوق الذکر را از نظر غربی‌ها به شدت بااهمیت خواهد کرد.

غربی‌ها – و در کنارشان اسرائیل- مدام ادعا می‌کنند ایران در حال نزدیک به شدن به تولید مواد مورد نیاز برای ساخت یک بمب هسته‌ای است و مدت زمان مورد نیاز برای تهیه این مواد از نظر غربی‌ها حدود سه تا پنج ماه است. حال اگر در این سه ماه هیچ توافقی صورت نگیرد و ایران کماکان غنی‌سازی اورانیوم ۲۰ و ۶۰ درصدی را با همین روال ادامه دهد، واکنش غربی‌ها چه خواهد بود؟

اوج‌گیری تنش‌ها اجتناب ناپذیر نیست. بلکه در دیپلماسی همواره راه حل‌هایی – ولو حداقلی- می‌توان پیدا کرد. بنابراین، سناریوی دوم، این است که ایران برای فضا دادن به دیپلماسی و برای سلب بهانه‌ها از غرب، به طور یکجانبه غنی‌سازی ۲۰ و ۶۰ درصدی – به علاوه تولید فلز اورانیوم- را داوطلبانه و بدون هیچ گونه توافقی تعلیق کند. در این صورت، غربی‌ها بهانه چندانی برای تشدید تنش‌ها نخواهند داشت. ضمن اینکه ممکن است چند مدت بعد برای تضمین‌های روسی راه حلی پیدا شود و توافق احیای برجام نیز امضا شود. اما این سناریو، بعید است.

اما سناریو سوم این است که ایران و آمریکا، احتمالا با وساطت قطر یا عمان، به راه حلی موقتی برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها برسند. در این سناریو، ممکن است آمریکا پیشنهاد دهد که برخی از دارایی‌های بلوکه شده ایران در ازای توقف یا تعلیق موقت غنی‌سازی ۲۰ و ۶۰ درصدی آزاد شود، باز هم به امید اینکه راه حلی برای تضمین‌های روسی پیدا شود.

امکان تحقق سناریوهای اول و دوم بسیار کم است. اما سناریو سوم بعید نیست. این سناریو مطلوب ایران نیست، اما می‌تواند راه حل موقتی باشد. به هر حال، بعد از جنگ اوکراین فضای دیپلماسی در کل جهان تحت الشعاع قرار گرفته و بسیاری از امور نامحتمل، محتمل شده است. جنگ یادشده، جهان و ترتیبات امنیتی و سیاسی آن را وارد مرحله جدیدی کرده و مانند هر دوره گذار، احتمال بروز تحولات غیرمنتظره در دوره کنونی نیز وجود دارد.

منبع: خبرآنلاین

388223

سازمان آگهی های پرسون