به گزارش سایت خبری پرسون، اسفند دیگر رنگ و بوی گذشته را ندارد و سایه سنگین گرانی شور و شوق را از مردم گرفته و آنها را تنها برای تماشا به مغازهها کشانده است. برای درک ماجرا کافی است سری به خیابانها بزنیم آنگاه خواهیم دید که آجیل، شکلات، شیرینی و پوشاک برای بسیاری از خانوارها لاکچری تلقی میشود و در انتها آنها را به این نتیجه میرساند که باید از خیر خرید برخی اقلام بگذرند.
اما اسفند امسال تنها به کام خانوارها تلخ نبوده و کاسبان نیز حال و روز خوبی ندارند.
در دو سال اخیر و روزهای پایانی اسفند وقتی به سراغ دستفروشان و مغازهداران میرفتیم، از بازار بیمشتری گله داشتند و متهم ردیف اول کسادی کارشان را کرونا معرفی میکردند.
سایه ترس از ابتلا به ویروس کرونا موجب کاهش مراجعه مردم به بازار و در نتیجه رکود سنگین کسب وکارها شد و شب عید را برای کاسبان زهر کرده بود.
اما شرایط امسال متفاوت از دو سال گذشته است، حالا دیگر کرونا برای مردم عادی شده و چالش کاهش قدرت خرید ناشی از گرانی است که دست به گریبان کاسبان در بازار شب عید شده است.
به همین بهانه به سراغ تعدادی از کاسبان رفته و وضعیت موجود در بازار شب عید را بررسی کردهایم.
محمد یکی از دستفروشان خیابان طلوعی شهرستان ملایر اوضاع بازار شب عید را خراب میبیند میگوید: « از صبح در اینجا بساط کردهام و ساعت 3 بعد از ظهر اولین دشت را کردم. سالهای گذشته وضعیتمان تعریفی نداشت اما امسال واقعا وضعیت خراب شده است. قبلا کرونا را مقصر شرایط میدانستیم اما یک نگاهی به خیابان بیاندازید، الان ترس از شیوع کرونا میبینید؟ اگر ترسی بود این جمعیت در خیابان نبود اما این جمعیت خریدار نیستند و فقط برای تماشا به خیابان آمدهاند.»
احمد دستفروش دیگری که در کنار ما به صحبتهای محمد گوش میکرد به بساط پیشرویش اشاره میکند و میگوید: « امسال شلوارها را گران خریدم و یک مقدار سود برای فروش در نظر گرفتم اما وقتی بساط کردم و دیدم مشتری قیمت را میپرسد و میرود با خودم گفتم سود کمتری را روی جنس بکشم اما بازهم وضعیت تعریفی ندارد. مشتری هم حق دارد، دخل و خرج با هم جور نیست و خانوادهها خریدها را به نسبت اهمیتی که برایشان دارد طبقهبندی میکنند.»
رسول یکی دیگر از دستفروشان دمپاییهای روفرشی زنانه و بچگانه را بر روی زمین جابهجا میکند و در پاسخ به این پرسش که وضعیت فروشتان چگونه است، میگوید: « فروش! ساعت به ساعت یک مشتری میآید و با کلی چانهزنی و تخفیف یک دمپایی میخرد و قول میگیرد که اگر به خانه برد و نپسندید بیاید و خریدش را تعویض کند.»
مغازهها خالی از مشتری
این تنها بخشی از درددل دستفروشانی بود که بساطشان را کف خیابانها پهن کردهاند. در ادامه به سراغ مغازهداران میرویم، وضعیت آنها به مراتب بدتر از دستفروشان است.
سهیل فروشنده لباس زنانه با گلایه از وضعیت بازار شب عید میگوید: « قیمت اجناس در مغازه بالاتر است، وقتی مردم نمیتوانند از دستفروشان خرید کنند دیگر چه توقعی از وضعیت کاسبی ما میتوان داشت. با این وضعیت حتی نمیتوانیم کرایه مغازه را بدهیم و نمیدانم قرار است چه پیش بیاید.»
حسن فروشنده مغازه آجیل فروشی روی صندلی نشسته و از پشت شیشه رفت و آمد مردم را نگاه میکند. وقتی از وضعیت فروشش میپرسم بدون اینکه نگاهش را از خیابان بگیرد میگوید: « بسیاری از خانوارها دور خرید آجیل و شکلات را خط کشیدهاند. نه اینکه نخواهند نه دیگر توان خریدش را ندارند. بازار شب عیدمان اصلا تعریفی ندارد.»
و اما آن طرف بازار شب عید مشتریانی وجود دارند که کمر بسیاری از آنها زیر بار گرانی خمیده شدهاند.
همانهایی که جلو مغازه و دستفروشان میایستند، قیمت را میپرسند، سری تکان میدهند و میروند. خانمی را دیدم که دست پسربچهای را گرفته بود و لباسهای بچگانه را از پشت ویترین نگاه میکرد، جلو رفتم و نظرش را درباره روزهای پایانی سال پرسیدم.
نفس عمیقی میکشد و با نگاهش به بچهاش اشاره میکند و میگوید: « معنی جیب خالی و پول ندارم را من میفهمم اما مگر میشود به بچهای با این سن و سال معنی و مفهوم «ندارم» را توضیح داد. درآمد ما کفاف هزینههای اصلی زندگیمان را هم نمیدهد، هزینه اضافی خرید شب عید که دیگر جای خود دارد.»
خانم دیگری پلاستیک خریدهایش را در دست جابهجا میکند و میگوید: « خدا را شکر ما میتوانیم از پس هزینهها بر بیاییم اما الان شرایط برای بسیاری از خانوادهها سخت شده است، تکلیف آنها چیست؟ نه کاسبان کاسبی میکنند و نه مردم توان خرید دارند.»
در انتظار 1401
چالشهای اقتصادی، کاهش قدرت خرید بخش بسیاری از خانوارها را به دنبال داشته و این واقعیت، خود را بیش از هر زمان دیگری در روزهای پایانی سال نشان میدهد. به هرحال گرانی، اسفندی سوت و کور برای ما رقم زده و باید منتظر بمانیم و ببینیم که چه سرنوشتی در انتظار اقتصاد خانوارها در سال 1401 است؟
منبع: روزنامه ابتکار