به گزارش سایت خبری پرسون، جلال خوشچهره دیپلماسی ایرانی در یادداشتی نوشت: وزیر امورخارجه روسیه که اکنون کشورش در هزارتوی بحران اوکراین گرفتار آمده، شرط مسکو برای قبول توافق را تضمین واشنگتن در حفظ موقع اقتصادی کشورش در پسا توافق به رغم تحریمهای شدید و غلاظ امریکا و شریکانش در جامعه بینالمللی علیه روسیه اعلام کرد.
لاورف خطاب به دولت ایالات متحده گفت: « ما ضمانت کتبی میخواهیم که تحریمها بر سر اوکراین، به هیچ شکل به حق ما برای تجارت آزاد و کامل، همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری و همکاری نظامی – فنی با جمهوری اسلامی لطمه وارد نکند.» طرفه اینکه رئیس دیپلماسی روسیه لزوم دادن تضمین یاد شده را متوجه تنها واشنگتن کرده و به صراحت اعلام کرد که « آنتونی بلینکن» همتای امریکایی او میتواند در این باره پای ضمانت را امضاء کند. این در حالی بود که «علی باقریکنی» رئیس هیئت مذاکره کننده ایرانی کمی پیش از این و در بازگشت از تهران به وین با خوشبینی گفت؛ مذاکرات فشرده هفتههای اخیر ایران و امریکا توافق را بیش از هر زمان نزدیک کرده است.
اگرچه تهران واکنش صریحی در موضع یکباره مسکو ابراز نکرده و کوشیده آن را -حداقل در حال حاضر- موضوع در دست بررسی و ارزیابی، به گونه تعدیل شده نگه دارد ولی نمیتوان پیش شرط اعلام شده را در اندازه یک مانع و به تعبیری «سنگ اندازی » در مسیر تلاش برای ایجاد توافق، آنهم در دقایق پایانی مذاکرات به حساب نیاورد. اما آیا اعلام چنین پیششرطی و یا اقدامی شبیه به آن با توجه به جنگ جاری در اوکراین، امری غافلگیر کننده است؟ یا میشد با شروع اقدام نظامی روسیه در اوکراین و واکنش گسترده ناتو و خاصه امریکا به این اقدام، استفاده روسیه را از برگهای در اختیارش پیش بینی کرد. از این رو با شروع جنگ در اوکراین، نخستین توجه ناظران به سرنوشت مذاکرات وین جلب شد؛ اینکه آیا منازعات جاری بر مسیر مذاکرات وین سایه خواهد انداخت؟ پیآیند آن چه خواهد بود؟ طرفهای مذاکرات برای حفظ نتایج چه خواهند کرد؟
شرط مسکو برای قبول توافق در وین با سه منظور اعلام شده است: نخست؛ درحالی که ناتو و به ویژه امریکا برای منکوب کردن روسیه دراوکراین، از همه برگهای خود بهره گرفتهاند، بدیهی است که مسکو نیز بخواهد از برگهای در اختیار خود استفاده مطلوب کند. هدف مسکو کنترل و سرانجام ایجاد فرصتی است برای در اختیار گرفتن مدیریت اوضاعی که رفته رفته چشمانداز نامعلومی در روابط روسیه با جامعه جهانی پیدا میکند.
دوم؛ دغدغه مسکو و به تبع آن چین، حفظ موقعیت انحصاری خود در اقتصاد ایران پسا توافق است. مسکو براین تصور است که توافق وین به تغییر رویکرد تهران به سوی موازنه مثبت در روابط خارجی خود با جامعه جهانی بینجامد. در این صورت مسکو ممکن است موقعیت کنونی خود را در ایران از دست بدهد. این درحالی است که تحریمهای گسترده علیه روسیه، میتواند برای شریکان تجاری آن اعم از ایران و دیگر کشورها، دشواریهای زیادی ایجاد کند.
سوم؛ مسکو با اعلام پیش شرط خود به تعبیری، مذاکرات وین را در گرو تعدیل شدن مواضع غرب کرده و به این ترتیب میخواهد مذاکرات را وجه المعامله کاستن از حلقه تنگ فشارهایی کند که اقتصاد، سیاست و اعتبار روسیه را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در تنگنای بیسابقه فرو برده است.
«آنتونی بلینگتون» اندکی پس از اظهارات لاورف، موضع واشنگتن را در رد پیششرط همتای روس خود اعلام کرد. حال این تهران است که باید تصمیم بگیرد که چه واکنشی را در این باره بروز دهد. سطح شراکتهای ایران و روسیه آیا در اندازهای هست که بتوان آن را اتحاد استراتژیک خواند؟ آیا برخی همدلیهای مسکو با تهران را میتوان در چارچوب روابط استراتژیک تفسیر کرد؟ آیا تهران قایل به شرط مسکو به عنوان متغیری تأثیر گذار در فرایند پایانی مذاکرات وین است؟ آیا تهران وضع حاضر را فرصتی برای ایجاد موقعیتهای از دست رفته در بازار جهانی نفت و گاز به شمار میآورد؟ موقعیتی که پیش از این روسیه در غیبت ایران در بازار نفت و گاز، بیشترین بهره را از آن برد. ایجاد موقعیت به نسبت انحصاری بازر انرژی توانسته است حداقل ۶۰۰ میلیارد دلار برای مسکو ذخیره ارزی فراهم کند. پکن چه اندازه با پیش شرط مسکو همراه خواهد بود؟ سرانجام اینکه طرفهای غربی برای کسب توافقی که انجام آن را در وضع بیثبات کنونی اروپا لحظه شماری میکنند، چه ابتکاری در آستین دارند؟
وزیر امور خارجه روسیه در آخرین ساعات مذاکرات کشدار وین که به نظر میرسد به ایستگاه توافق نزدیک شده، شرطی را اعلام کرده که به وضوح منافع انحصاری این کشور را در بردارد. آیا ایستگاه توافق باز هم دور شده است؟ همه چیز به اراده و ابتکار دیگر اعضای گروه مذاکره کننده در وین گره خورده است.
منبع: خبرآنلاین