به گزارش سایت خبری پرسون، انتشار مجدد فایل صوتی منتسب به دو فرمانده پیشین سپاه ازسوی رسانه آمریکایی «رادیو فردا»، علاوه بر واکنشهای مغرضانه علیه نهاد سپاه را ازسوی اپوزیسیون خارج از کشور، جریان ضدانقلاب داخلی نیز با روایت مغرضانه از این فایل نسبتبه جزئیات مکالمه این دو فرمانده پیشین، حمله وسیعی به نهادهای انقلابی را سامان دادند اما در مدت موجسواری ضدانقلاب بر این فایل صوتی، چهرهها و نهادهای مهمی هم بودند که به تنویر افکار عمومی درباره جزئیات این فایل پرداختند و سعی داشتند با روشنگری نسبت به این مساله به سوالات افکارعمومی پاسخ دهند اما مغرضانی هستند که بدون توجه به این پاسخها و علیرغم اظهارنظر صریح رهبرانقلاب، بهدنبال حاشیهآفرینی هستند.
همچنان که علیرغم واکنش رسمی رهبرانقلاب به موضوع فایل صوتی که آن را تهمتزنی و دروغپردازیهای رسانهای علیه سپاه تعبیر کردند، حمید رسایی، نماینده سابق مردم تهران در مجلس با دامن زدن به این دروغپراکنی با انتشار توییتی نوشت: «معتقدم علیرغم موضعگیری بهنگام وزارت ارشاد و دبیرخانه جشنواره درباره اظهارنظر غلط یکی از اهالی سینما، پررنگ شدن موضعگیری درباره حواشی جشنواره فیلم فجر توسط دلسوزان مذهبی صاحب تریبون، محصول عملیاتروانی یک اتاق فکر بولتنساز و امنیتی است تا موضوع حواشی فایل صوتی به حاشیه برده شود.»
این اظهارات نسنجیده رسایی در حالی است که این اولینبار نیست که نهادهای مذهبی نسبت به رفتار هنرمندان واکنش نشان میدهند. پیش از این نیز عدهای از طلاب در واکنش به حجاب هنرمندان در فضای مجازی در بیانیهای هشدارهایی را به آنان داده بودند؛ بنابراین نمیتوان واکنش یک سخنران مذهبی یا ائمه جمعه به یک مساله مهم شرعی مانند «ازدواج سفید» را توطئه نهادهای امنیتی تلقی کرد.در همین زمینه در واکنش به این توییت حمید رسایی نوشته است: «آیا به روش خود آقای رسایی نمیتوان همچون بومرنگ همین اتهام را متوجه آقای رسایی کرد؟ آیا نمیتوان به روش رسایی گفت که وی نیز از طرف یکسری اهالی شبهفرهنگی ولی با ذهنیت امنیتی مامور شده باشد که مساله فایل صوتی را برای یکسری منفعتطلبیهای سیاسی بهگونهای دیگر بازخوانی کند؟ اینکه مردم باید در جریان ماجرای فایل صوتی قرار بگیرند حرف غلطی نیست، اینکه نحوه واکنش به صحبتهای خانم معراجی را هم بررسی و حتی نقد کنیم نیز در فضای گفتوگوی اجتماعی امر مذمومی نیست اما غیر از برخی محافظهکاریها و عدم ارتباط صحیح با افکارعمومی در توضیح مسائل، یکی دیگر از مشکلات و معضلات که در این امور اختلال ایجاد میکند چیست؟ این امر قطعا چیزی جز رادیکالیسم نیست.
رادیکالیسم روی دیگر سکه محافظهکاری است و از جهاتی بسیار سمیتر و مذمومتر از آن است. رادیکالیسم به این نحو ظهور میکند که بهجای پرداخت صحیح به مساله، از یکسو مسائل را در بستر درستی تحلیل نکنیم و بهدلیل ضعف در بینش بهنوعی به مسائل ورود کنیم که جای جلاد و شهید اصلی تغییر کند؛ مثلا به ماجرای فایل صوتی به نحوی بپردازیم که بهجای شفافسازی واقعی و حقیقی مساله، خواسته یا ناخواسته در سوی تقویتکنندگان و مدافعان شنیعترین گروهکها مثل جریان نفاق و دیکتاتورترین رژیمها مثل سعودی قرار بگیریم و به بخشی از پروژه ایران اینترنشنال تبدیل شویم.»
همراهی اصولگرا و اصلاح طلب رادیکال در تخریب میدان
آنطور که به نظر میرسد، ساختارشکنان از طیف اصولگرای رادیکال نیز در تخریب میدان با طیف اصلاحطلب رادیکال همراه شده است. هرچند که اصلاحطلبان رادیکال با انتشار این فایل صوتی ازسوی رسانههای بیگانه موقعیت خوبی برای نیروهای رادیکال اصلاحطلب فراهم دیدند تا کینه خود علیه سیاستهای منطقهای نظام را ابراز بدارند، طیف رادیکال اصولگرا نیز بهدنبال ضربه زدن به طیفی است که موجب به حاشیه راندن به گروه تندرو از سیاست شده است.
مصطفی تاجزاده، اصلاحطلب رادیکال نیز پیشازاین در توییتی مدعی شد: «حاصل کنار هم قرارگرفتن اسلحه، اطلاعات، پول و رسانه را دیدید؟ آیا این جز نمودی از حاکمیت میدان بر دیپلماسی و اقتصاد است؟ مسوول و پاسخگویی هست؟ کسی جرات پیگرد قضایی دارد؟» توییتی که میتوان آن را انتقام دوباره از میدان دانست که در دهههای گذشته بزرگترین نقش را در امنیت کشور داشته است.
تسنیم نیز در این مورد نوشته است: «حمید رسایی و مصطفی تاجزاده که خود را ظاهرا متعلق به دو سوی کاملا متفاوت سیاست در ایران میدانند، نمادهای برجستهای از این رادیکالیسم در کشور هستند. این دو -اگرچه از دو نقطهنظر متفاوت- اما معمولا امور را به نحوی پیش میبرند که یک مقابله ملی میان ایران و دشمنانش، غالبا به یک نزاع و کشمکش بیحاصل داخلی تبدیل شود؛ تاجزاده بسیار بیشتر و البته رسایی نسبتا کمتر، بهنوعی در موضوعات ورود میکنند که طرفی که قسر درمیرود و نجات مییابد همان دشمن یا رسانه متعلق به اوست که برای او چندان اصلاحطلب و اصولگرای واقعی تفاوتی نمیکند، بلکه او دشمن هردوی آنهاست.»رسایی پیشتر هم در ماجرای نامه شهید حاجقاسم سلیمانی به حسن روحانی در زمان ریاستجمهوریاش نشان داده بود نمیتواند در قامت یک سیاستمدار منصف عمل کند.
در سال97 و در جریان یکی از نادر سخنرانیهای جدی و قاطع روحانی علیه آمریکا که تهدید کرد ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد، حاجقاسم سلیمانی که از قضا اختلافات جدی با روحانی داشت اما از سر درک درست سیاسی، نامه تشکری به روحانی نوشت اما حمید رسایی در توییتی از ایشان انتقاد کرد.رادیکالها در شرایطی برای صوت اخیرا منتشرشده از دو فرمانده پیشین سپاه بهدنبال جنجالآفرینی هستند که محتوای قضایی و حقوقی این صوت، مدتها قبل موردبررسی قرار گرفته و آرای آن صادر شده است. انتشار مجدد این فایل در شب ۲۲بهمن و آلوده نشان دادن سپاه و افرادی مانند شهیدسلیمانی، ازسوی رسانه ضدانقلاب، مساله عجیبی نیست، چراکه دشمن بهدنبال تخریب نهادهای مختلف ازجمله سپاه پاسداران است که عملکرد آنها منجر به تامین امنیت مردم ایران و منطقه و نابودی گروههای تروریستی وابسته به سعودیها و آمریکا شده است اما هیاهوی رسانهای در داخل تکمیل پازل دشمنان علیه سپاه است.
چه در ماجرای فایل صوتی و چه درمورد صحبتهای خانم معراجی و نیز درباره هر پدیده سیاسی- اجتماعی دیگری، شفافیت، سخن گفتن درست با مردم و جامعه، عقلانیت و توجه به مصلحتهای کلان همه مردم، جزو اصول اصلی است اما معمولا آنچه بیش از هرچیز در این زمینه اختلالات جدی ایجاد میکند و مسائل را از مسیر اصلی خود دور میکند، رادیکالیسمی است که خود را در قالب عدم عقلانیت و همچنین مقدم دانستن مطامع و منفعتهای کوتاهمدت سیاسی خود بر مصلحتهای عمومی و ملی نشان میدهد.
منبع: صبح نو