سال ۲۰۲۱ تحت تاثیر دنیاگیری کرونا بار دیگر اهمیت تلویزیون را به عنوان رسانهای بسیار پرنفوذ برجسته کرد. در آخرین روزهای این سال میلادی نگاهی خواهیم داشت به ۱۰ سریال برتر سال از دیدگاه منتقدان مجله معتبر سایت اند ساوند که اخیرا طی یک نظرسنجی انتخاب شدهاند.
سریالهای برگزیده منتقدان این مجله سینمایی طیف نسبتا وسیعی از تجربههای تلویزیونی را در بر میگیرد؛ از مجموعههای ابرقهرمانی تا آثار جنایی و درامهای اجتماعی. در صدر این فهرست سریال «گناه» (It’s a Sin) جای گرفته که مشخصا با بحران ایدز طی دهه ۱۹۸۰ میلادی در کشور بریتانیا و پیامدهای اجتماعی آن سروکار دارد.
بری جنکینز کارگردان فیلم سینمایی «مهتاب» (Moonlight) با سریال فانتزی و تاریخی «راه آهن زیرزمینی» (The Underground Railroad) که اقتباسی تاثیرگذار از رمان کلسن وایتهد است امسال توجه منتقدان سایت اند ساوند را به خود جلب کرده و رتبه دوم این فهرست را به خود اختصاص داده؛ راه آهن زیرزمینی روایتی است داستانی از بردههایی که قصد فرار از بخشهای شمالی ایالات متحده آمریکا را دارند.
دست کم سه سریال بعدی این فهرست – سریالهای «میر اهل ایستتاون» (Mare of Easttown)، «آبهای شمال» (The North Water) و «زمان» (Time) – با موضوعاتی چون گناه، مرگ و زندان ارتباطی تنگاتنگ دارند. سریالهای محبوبی چون «وراثت» (Succession) و «بازی مرکب» (Squid Game) هم به این فهرست راه یافتهاند.
در ادامه متن، ۱۰ سریال برتر سال ۲۰۲۱ از دیدگاه منتقدان و سینمایینویسان مجله سایت اند ساوند را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
۱۰- فقط قتلهای داخل ساختمان (Only Murders in the Building)
- خالق: Steve Martin, John Hoffman
- بازیگران: Steve Martin, Martin Short, Selena Gomez
- شبکه: Hulu
- کشور تولیدکننده: ایالات متحده آمریکا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
این اثر کمدی و جنایی-معمایی، برای حل پیچیدگیهای ماجرای جناییاش سلنا گومز بازیگر و خواننده آمریکایی را در کنار یک زوج موفق و کهنهکار کمدی (استیو مارتین و مارتین شورت) قرار داده و نهایتا از این جمع، یک ترکیب برنده ساخته است.
مجموعه تلویزیونی «فقط قتلهای داخل ساختمان» طی سال میلادی ۲۰۲۱ یکی از رضایتبخشترین سریالهایی بود که مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. شاید حتی بشود ادعا کرد این کیفیت رضایتبخش تا حدودی غافلگیرکننده هم بود.
شخصیتهای اصلی این سریال در یک محله ثروتمندنشین منهتن که پر از افراد عجیب و غیرعادی است، همسایهاند؛ همسایههایی که از سرنوشت وحشتناک یکی از ساکنین ساختمان به شدت بهت زده میشوند.
استیو مارتین و مارتین شورت یک زوج بسیار خندهدار را تشکیل دادهاند که سریال کاملا قادر است به عملکرد ترکیبیشان اتکا کند و گومز هم ماهرانه آنها را همراهی میکند. حضور کمیک گومز در کنار این دو یک ترکیب سهنفره خاص و بسیار متعادل را ایجاد کرده است.
این سه نفر طرفداران جدی ماجراهای جناییاند و پس از وقوع جنایت به این نتیجه میرسند میشود از این ماجرا پادکست درجه یکی ساخت. البته در میان حال و هوای کمیک سریال احساسات عمیق انسانی همچون عطوفت و پشیمانی هم جاری است و باعث میشود تاثیرگذاری این مجموعه بر مخاطبان افزایش یابد.
۹- وانداویژن (WandaVision)
- خالق: Jac Schaeffer
- بازیگران: Elizabeth Olsen, Paul Bettany, Debra Jo Rupp
- شبکه: +Disney
- کشور تولیدکننده: ایالات متحده آمریکا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
مارول با این کمدی موقعیت ابرقهرمانی که از نظر سبکپردازی تحت تاثیر آثار تلویزیونی قدیمیتر است و داستانهای پسزمینهای مفصلی هم دارد، جهان سینمایی همواره در حال گسترش خود را وارد مسیر تازهای کرده است.
به نظر میرسد تصمیم مارول برای به راهانداختن و سپس پیشبرد جهان سینماییاش از طریق چنین اثری تا حد زیادی با ریسکپذیری همراه بود.
جک شفر که خالق این مجموعه تلویزیونی است با الهامگرفتن از کمدیهای موقعیتی چون «نمایش دیک ون دایک» (The Dick Van Dyke Show) و «لوسی را دوست دارم» (I Love Lucy) یک اثر هنری جذاب خلق کرده که در بازسازی فضاهای قدیمی استادانه عمل میکند. قسمتهای مختلف سریال از نظر زمانی دهههای مختلفی را مد نظر دارند برای مثال «فیلمبرداریشده در حضور تماشاگران استودیوی زنده» (Filmed Before a Live Studio Audience) به دهه ۱۹۵۰، «به کانال دست نزن» (Don’t Touch That Dial) به دهه ۱۹۶۰ و «اکنون رنگی» (Now in Color) به دهه ۱۹۷۰ مربوط است.
البته وانداویژن فراتر از شوخیهایش با نمایشهای قدیمیتر تلویزیونی از نوعی کارگردانی هنری بسیار جزیی و پرظرافت، سبکهای خاص بازیگری، دوربین قدرتمند و جلوههای بصری موثر بهره میگیرد تا بتواند به بهترین نحو حال و هوای دورههای زمانی گوناگون را به مخاطبانش القا کند.
۸- بازی مرکب (Squid Game)
- خالق: Hwang Dong-hyuk
- بازیگران: Lee Jung-jae, Park Hae-soo, Wi Ha-joon
- شبکه: Netflix
- کشور تولیدکننده: کره جنوبی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
سریال کرهای «بازی مرکب» (Squid Game) که از جدیدترین محصولات شبکه نتفلیکس است طی سال میلادی ۲۰۲۱ به محبوبیت خیرهکنندهای در جهان دست یافت و در عمل پدیده این سال میلادی بود.
این مجموعه تلویزیونی یک تریلر از زیرژانر بقا (survival) است؛ در شهر سئول افرادی که دچار مشکل مالی شدهاند یا زیر قرضهای سنگین رفتهاند وارد مجموعهای از بازیهای ساده و کودکانه میشوند؛ بازیهایی که برندهی نهایی آنها حدود ۳۸ میلیون دلار جایزه دریافت میکند اما باخت در بازی عواقب هولناکی دارد و به مرگ منجر میشود.
بازی مرکب کیفیت ساخت بالایی دارد اما تماشایش از برخی از زوایا دشوار و آزاردهنده است؛ یک فصل از این سریال در قالب ۹ قسمت منتشر شده و در اختیار تماشاگران شبکه نتفلیکس قرار گرفته است. این مجموعه با چندین فیلم و سریال دیگر همچون «نبرد سلطنتی» (Battle Royale)، «بازیهای گرسنگی» (The Hunger Games)، «آینه سیاه» (Black Mirror) و «انگل» (Parasite) شباهتهایی دارد.
گرچه شبکه نتفلیکس انتظار موفقیت این سریال در کشور کره جنوبی را داشت اما آنچه در عمل پس از انتشار مجموعه اتفاق افتاد بهشدت فراتر از پیشبینیهای اولیه بود. این سریال ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۰ در اختیار کاربران قرار گرفت و طی تنها ۴ روز به محبوبترین مجموعه شبکه در آمریکا تبدیل شد؛ سریعتر از هر سریال غیرانگلیسیزبان دیگری که تا به حال از نتفلیکس پخش شده است. اگر بخواهیم این آمار را با وضعیت شبکههای تلویزیونی سنتی مقایسه کنیم با آمار عجیبی روبهرو خواهیم شد؛ مخاطبان بازی مرکب از مجموعه کل مخاطبان ۱۸ تا ۴۹ سالهای که روی هم ۴۰ سریال و برنامه محبوب سال گذشته شبکههای تلویزیونی را دیدهاند بیشتر بوده است.
۹ قسمت فعلی که از این سریال منتشر شده تصویری از صدها شهروند کره جنوبی ارائه میدهد که به نوعی به بخشهای حاشیهای جامعه تعلق دارند. پدری زیر بار قرض، یک کارگر کارخانه، یک فراری از کشور کره شمالی و امثال اینها؛ کسانی که وارد رقابت در یک بازی مخصوص کودکان شدهاند به این امید که جایزه بزرگ حدود ۳۸ میلیون دلاری را تصاحب کنند. بازندگان کشته میشوند و ثروتمندان که هزینههای بازی را تأمین میکنند این نبرد غریب بر سر جان انسانها که با یک بازی در ظاهر ساده در ارتباط است را تماشا میکنند.
همانطور که مشهود است خط داستانی ارتباط تنگاتنگی با وضعیت اجتماعی دارد و همزمان با دورانی ساخته شده که شهروندان کره جنوبی بهعنوان یکی از کشورهای ثروتمند آسیا از تعمیق شکافهای طبقاتی نارضایتی دارند؛ نارضایتیهایی که البته منحصر به کره جنوبی نیست و احتمالا در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی هم پایگاه دارد و باعث شده برای مخاطبان گستردهای در سراسر جهان سوای تعلیق و تنش خط داستانی، مضامین درونی فیلم هم جالب توجه باشد.
۷- وایت لوتوس (The White Lotus)
- خالق: Mike White
- بازیگران: Murray Bartlett, Connie Britton, Jennifer Coolidge
- شبکه: HBO
- کشور تولیدکننده: ایالات متحده آمریکا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
سریال «وایت لوتوس» بر محور تضادها میان خدمه اقامتگاهی به نام وایت لوتوس در هاوایی و ساکنین ثروتمند این اقامتگاه بنا شده است.
همانطور که مدیر این اقامتگاه درباره مهمانان ویژه به کارکنان توضیح میدهد، آنها باید با این مهمانها همچون کودکانی حساس برخورد کنند. کودکانی که میخواهند نازپروردگان این هتل لوکس باشند.
وایت لوتوس یک کمدی تلخ شش قسمتی با محوریت تضادهای طبقاتی است و ماجرای دردسرهایی را پی میگیرد که در یکی از بهشتهای هاوایی رخ میدهد. این سریال را هم باید در ادامه مجموعه آثاری در نظر گرفت که این سالها به وضعیت ثروتمندان و تضادهای طبقاتی میان آنها و طبقات پایینتر جامعه میپردازند؛ فیلمهایی چون «انگل» (Parasite) و «چاقوکشی» (Knives Out) یا سریالی مثل «وراثت» (Succession) که اتفاقا در میان انتخابهای همین فهرست هم قرار گرفته است.
۶- وراثت (Succession)
- خالق: Jesse Armstrong
- بازیگران: Hiam Abbass, Nicholas Braun, Brian Cox
- شبکه: HBO
- کشور تولیدکننده: ایالات متحده آمریکا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
«وراثت» یک سریال کمیک و همزمان تراژیک درخشان درباره سرمایهداران و نخبگان فعال در شرکتهای بزرگ است که توسط جسی آرمسترانگ نویسنده بریتانیایی آثار کمدی خلق شده. کل سریال بر یک سوال ساده متمرکز است: چه کسی وارث لوگان - مردی ترسناک و یک غول رسانهای شبیه به روپرت مرداک – خواهد بود و مجموعه بزرگ رسانهای او را اداره خواهد کرد؟ گرچه در ابتدا به نظر میرسد کندال یکی از پسران او در مقام وارث قرار گرفته اما به سرعت در مییابیم که نه او و نه خواهر و برادران به اندازه خود او تشنه قدرتش، برای این مقام در نظر گرفته نشدهاند.
تقریبا به مدت دو فصل شخصیتهای متعدد سریال همچون مشتی لاشخور به دنبال لقمه چرب مدیرعاملی شرکت و به دستآوردن قدرت در این امپراتوری رسانهای حرکت میکنند. اما لوگان حتی پس از بیماریاش با تمام توان به صندلیاش چسبیده و از اینکه میبیند چطور فرزندانش به طمع قدرت به جان هم افتادهاند لذتی بیمارگونه میبرد.
به نظر میرسد وراثت سریالی است درباره «ثروت» اما در واقع بیشتر سریالی است درباره «تروما». در نهایت با دیدگاهی که سریال پیش میکشد، این دو موضوع با هم پیوند نزدیکی دارند. وراثت در لایههای عمیقتر خود نشان میدهد سرمایهداری کنترلنشده و از مهار خارجشده غالبا نوعی انحراف ناشی از غم و اندوه دوران کودکی است که در طول نسلهای گوناگون تکرار میشود. انسانها اغلب از پول برای پرکردن خلاهای درونیشان استفاده میکنند. اما چه اتفاقی میافتد اگر کودکی وحشتناکی را تجربه کرده باشید و حالا همه پولهای جهان را در اختیار داشته باشید؟ چه اتفاقی میافتد اگر آن خلا هرگز پرشدنی نباشد؟ میشود گفت وراثت دست کم در فصلهای ابتدایی با این مضمون مرکزی آغاز شد.
طی سال ۲۰۲۱ شاهد پخش فصل سوم سریال وراثت بودیم. در این فصل هم تقریبا همان اصول فصلهای قبل و بازیهای دراماتیک دست به دستشدن قدرت را دیدیم اما اینبار این جنگ قدرت میان اعضای خانواده ثروتمند سریال از هر دو فصل دیگر تماشاییتر بود چرا که فیلمنامه بیش از همیشه سرگرمکننده و تاثیرگذار از کار درآمده بود. یکی از نقاط قوت همیشگی این سریال دیالوگهای تیز و برنده آن است و فصل سوم از این نظر هم بر فراز فصول دیگر ایستاده است.
۵- زمان (Time)
- خالق: Jimmy McGovern
- بازیگران: Sean Bean, Stephen Graham, James Nelson-Joyce
- شبکه: BBC One
- کشور تولیدکننده: بریتانیا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
سریال «زمان» ساخته جیمی مکگاورن با مجموعههای تلویزیونی معمول درباره زندان و سیستم زندان فاصله بسیاری دارد؛ این مجموعه از احساساتگراییهای معمول و کلیشههای متداول زندان، تهی و به طرزی بیرحمانه واقعگرایانه است.
این درام تلویزیونی سرشار از درامپردازیهای جنایی و پیچشهای پرتعلیق است. یک درام سهقسمتی زندان که هم دلخراش است و هم به شدت احساساتی واقعی را به مخاطبانش منتقل میکند. زمان درباره ماجرای دو مرد زندانی است و حوادثی را نمایش میدهد که درون سیستم از کار افتاده زندانهای بریتانیا از سر میگذرانند؛ ماجراهایی که چه درون زندان و چه بیرون زندان بیرحمانه است. تجربهای طاقتفرسا از سفر به جهانی که گویا یک جهان و جامعه موازی است.
اما آنچه مخاطبان را میخکوب تماشای این سریال میکند بازیهای خیرهکننده دو شخصیت اصلی آن است. مجموعه تلویزیونی زمان با سادگی و زیبایی، ظرفیت درونی این مردان را در تحمل مصائبشان بررسی میکند و انعطافشان در برابر ساختار غیرانسانی زندان را به نمایش میکشد.
۴- آبهای شمال (The North Water)
- خالق: Andrew Haigh
- بازیگران: Colin Farrell, Jack O’Connell, Stephen Graham
- شبکه: BBC Two
- کشور تولیدکننده: بریتانیا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
این سریال کوتاه پنج قسمتی را اندرو هیگ براساس رمان ایان مکگوایر ساخته است. سریالی که رابطه متلاطم میان مردانی را بررسی میکند که بر عرشه یک کشتی شکار نهنگ حضور دارند؛ یک اثر حماسی و همزمان عمیق که قادر است به درونیترین لایههای شخصیتهایش نزدیک شود.
این اقتباس پنج قسمتی در چندین سطح مختلف تاثیرگذار است: آبهای شمال از یک سو همچون مراقبهای درونی است درباب مفهوم مردانگی. از سوی دیگر یک دستاورد فنی هیجانانگیز به حساب میآید و نهایتا از نظر روایی هم فوقالعاده است. سوای دستاوردهای فنی و روایی باید گفت سریال از خلوص و کیفیت بصری قطب شمال هم بهره گرفته.
این سریال در قطب فیلمبرداری شده و از این نظر فضایی بینهایت اصیل و شگفتانگیز را خلق کرده. تصاویر هم زیباییهای بصری کمنظیر این منطقه را نشان میدهند و هم بهمان یادآوری میکنند که بهرهبرداریهای تجاری از آن، به نطقهای شدیدا بیبازگشت رسیده است.
سریال از مضمون سودجویی انسانی بهره میگیرد اما در مسیر خود نشان میدهد سودجویی تنها بخشی از انگیزههای انسان برای ویرانکردن زیباییهای جهان است.
۳- میر اهل ایستتاون (Mare of Easttown)
- خالق: Brad Ingelsby
- بازیگران: Kate Winslet, Julianne Nicholson, Jean Smart
- شبکه: HBO
- کشور تولیدکننده: ایالات متحده آمریکا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
«میر اهل ایستتاون» درامی جنایی است درباره یک یک کارآگاه زن با بازی کیت وینسلت که در شهری کوچک روی یک پرونده جنایی کار میکند.
سریال طراحی صحنهای بسیار دقیق و وسواسگون دارد و فضایی بینهایت واقعی و باورپذیر را زنده کرده است. این فضاسازی اصالتی ویژه به مجموعه میر اهل ایستتاون داده و تمایز اثر را با مجموعههای کارآگاهی دیگری چون فارگو یا اوزارک کاملا حفظ میکند.
وینسلت یکی از بهترین بازیهای سالهای اخیر کارنامهاش را در این سریال ارائه کرده است. اگر از جزییاتی چون دقت بسیار برای ساختن لهجه دقیق اهالی پنسیلوانیا بگذریم، تغییرات بسیار هوشمندانه و ظریفی در صدا، حالات صورت و زبان بدن او به چشم میآید که اولین نقش این بازیگر را در قامت یک پلیس به شدت باورپذیر کرده است. گرچه ممکن است پیرنگهای فرعی سریال آنچنان تاثیرگذار نباشند اما طرح اصلی دست کم از قسمت دوم کاملا درگیرکننده است و مخاطب را تا پایان سریال رها نمیکند.
۲- راه آهن زیرزمینی (The Underground Railroad)
- خالق: Barry Jenkins
- بازیگران: Thuso Mbedu, Chase W. Dillon, Joel Edgerton
- شبکه: Amazon Prime
- کشور تولیدکننده: ایالات متحده آمریکا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
اقتباس بری جنکینز از رمان تحسینشده و برنده جایزه پولیتزر کلسن وایتهد نوعی تاریخ آلترناتیو بردهداری به حساب میآید. اثری با فراز و نشیبهای نفسگیر و شیوههای داستانگویی بسیار دلپذیر.
کارگردان آثاری چون «مهتاب» و «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند» (If Beale Street Could Talk )، سریالی پرجزییات با رنگهای درخشان و تصاویر خیرهکننده را جلوی دوربین برده که با موسیقی سمفونیک نیکلاس بریتل همراه است.
این اقتباس ۱۰ قسمتی به رئالیسم جادویی رمان، جان و توانی دوباره میبخشد. سریال جنکینز را باید در پرتوی دو نکته مهم درک کرد: او بعضا عناصری تخیلی را تجسم بصری میبخشد اما در لحظاتی دست روی وقایعی میگذارد که گرچه در عالم واقع رخ دادهاند اما چنان وحشتناکاند که ممکن است از نظر مخاطب باورنکردنی و تخیلی برسند.
راه آهن زیرزمینی علاوه بر روایت داستانهایی که جنبه خیالی دارند شکافی مهم را در فرهنگ و حافظه سینمایی مخاطبان پر میکند. نوعی مواجهه متفاوت با فرهنگ و تاریخ آفریقایی آمریکاییها در عمیقترین سطوح آن.
۱- گناه (It’s a Sin)
- خالق: Russell T Davies
- بازیگران: Olly Alexander, Omari Douglas, Callum Scott Howells
- شبکه: Channel 4
- کشور تولیدکننده: بریتانیا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
سریال راسل دیویس را باید یک کپسول خاطرهانگیز، دردناک و بسیار شخصی از لندن دهه ۱۹۸۰ در دوره پدیدآمدن بحران ایدز در نظر گرفت. اولین سریال بزرگ و درجه یک بریتانیایی که با چنین موضوعی ساخته شده است.
سریال «گناه» به طرز ماهرانهای توضیح میدهد که چطور وضعیت همجنسگرایان در آن دوره خاص تاریخی لندن و نگاه اجتماعی آن دوران به آنها بحران ایدز را تشدید کرد.
شاید دیدن سریال گناه از این زوایه هم جالب باشد که طی سال ۲۰۲۱ جهان هنوز با ویروس مرگبار دیگری چون کرونا درگیر بود و از این جهت با درامی مواجهیم که گرچه روایتگر وقایعی تاریخی است اما احساس معاصربودن را منتقل میکند. حتی ناباوری برخی از شخصیتهای فیلم در برابر وجود ویروس اچآیوی ما را تا حدودی به یاد کسانی میاندازد که امروز به ماسکزدن باور ندارند، کرونا را افسانه میدانند یا تاثیرگذاری واکسن را زیر سوال میبرند.
گناه را باید تکاندهندهترین و شخصیترین درام دیویس تا به امروز به حساب آورد. سریالی کمیاب که به شخصیتهای خاکستری و پرنقصاش عشق میورزد و از سوی دیگر نسبت به برخورد اجتماعی با آنان سرشار از نگاهی انتقادی است.