به گزارش سایت خبری پرسون، مونس پازوکی در این مطلب میگوید: «چند روز قبل به واسطه آلودگی هوا مدارس تعطیل بود و دانشآموزان به صورت مجازی درس میخواندند اما من و یکی از معاونین در مدرسه بودیم تا کارهای عقب افتاده را پیگیری کنیم. نزدیک زمان رفتن به منزل تلفن مدرسه زنگ خورد، گوشی را برداشتم با صدای خانمی مواجه شدم که گویا قبل از تماس با من گریه کرده بود، بسیار مستأصل بود بلا فاصله بدون تعارفات معمول خود را معرفی کرد که مادر یکی از دانشآموزان مدرسه است و دیگر نمیخواهد دخترش درس بخواند یا آموزشها را به صورت کامل حضوری پی بگیرد یا اجازه ندارد در آموزشهای مجازی شرکت کند، با او همدلی کردم و آرام شد و در شرح ماجرا گفت «علیرغم تمام تلاشهای من و همسرم، دخترم درگیر فضای مجازی است و کلاً تربیتش از دستمان خارج و کار به جایی رسیده که جو خانواده نیز متشنج شده است».
با وجود اینکه در یکی از مدارس بسیار خوب شهر تهران مدیر هستم اما روزانه پیامهایی با همین مضامین دریافت میکنم؛ اولیایی نگران که تمام و تلاشهایشان را بی ثمر میبینند و دانشآموزان بیاطلاع و آموزشندیده در برابر فضای مجازی.
با یک نگاه اجمالی میتوان به هردو طرف حق داد، به پدر و مادری که نگران روح لطیف و آسیبپذیر فرزندشان هستند و فرزندی که بدون اسلحه بر روی تیغ دو لبه آموزشهای مجازی قرار گرفته و به دلیل بیاطلاعی در حال غرق شدن در دنیایی غیر واقعی و ویرانکننده است.
از سویی نمیتوان محاسن آموزشهای مجازی را نادیده گرفت، در دسترس بودن، امکان استفاده از نرمافزارهای مختلف، تولید محتواهای بسیار کاربردی و ... از نقاط قوت فضای مجازی است که نمیتوان کتمان کرد، شاید با تجربه دو سال اخیر باید اقرار کرد که تلفیق آموزشهای مجازی و حضوری میتواند نتایج بسیار بهتری داشته باشد.
اما راه چاره چیست؟ تجربه من به عنوان فردی که 20 سال از عمرش را صرف تعلیم و تربیت کرده است میگوید زنگ هشدار برای دولت بیش از پیش به صدا در آمده و انداختن این بار بر دوش معلمان و اولیا صرفاً کارساز نیست.
معلمان با انبوه مشکلات مانند حجم بالای کتب درسی، عدم دسترسی کافی به امکانات فناورانه و نبود آموزش کافی در این خصوص مواجه هستند و با وجود این مشکلات تلاش فراوانی را در دوران کرونا از خود نشان دادهاند، خانوادهها نیز تمام توان خود را گذاشتهاند؛ وقت آن رسیده که دولتمردان نیز مسئولانه پای کار بیایند تا یک عزم ملی برای آموزش دانشآموزان در خصوص استفاده از فضای مجازی ایجاد شود.
کتابهای درسی باید رویکردشان تغییر کند به طوری که برای هر دو شرایط حضوری و مجازی طراحی شوند و بعضی از دروس در کتابهای مختلف به بالا بردن سواد رسانهای بپردازند نه اینکه فقط به یک یا دو درس در کتاب تفکر و سبک زندگی متمرکز شد از سوی دیگر به دلیل نبود نیروی متخصص این دروس پر اهمیت به حاشیه رفتهاند.
همه نهادها و مراکز مردم نهاد باید دست به دست هم بدهند تا بیش از این دیر نشود و نسلی که دیر یا زود عنان امور را در دست میگیرد در انبوهی از مشکلات روحی و جسمی غوطهور نشود.
از سویی مدیران مدارس نیز باید با قید فوریت زمان را از دست ندهند و در برنامهریزیها از فرصتهایی مانند برنامه ویژه مدرسه و مهارتآموزیهای مختلف استفاده کنند و بایدها و نبایدهای حضور مؤثر و کم خطر در فضای مجازی را آموزش دهند.
در هر صورت کودکان و نوجوانان امروز، مردان و زنان فردای ایران هستند. همانها که امیدواریم به حضورشان ومفتخریم به وجودشان باید تا دیرتر نشده دست به کار شویم تا اسیر رشد فزاینده بیماریهای ناشی از استفاده افسار گسیخته از فضای مجازی نشویم».
منبع: تسنیم