همکلام با «علیرضا خمسه» بازیگر همیشه خندان سینما و تلویزیون

پای صحبت‌های علیرضا خمسه که امسال دست پر در جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان حضور داشت مینشینیم.
تصویر همکلام با «علیرضا خمسه» بازیگر همیشه خندان سینما و تلویزیون

به گزارش سایت خبری پرسون، انگار لبخند را با چهره‌اش پیوند زده‌اند؛ حتی وقتی از مشغله‌ها و تلخی‌ها حرف می‌زند آرام و متبسم است. همین لبخندهاست که او را در یاد مردم نگه‌داشته و خودش معتقد است این بزرگ‌ترین سرمایه زندگی‌اش است. علیرضا خمسه، ۴ دهه کارش خنداندن مردم بوده و هست؛ هنرمندی که لبخند را درمان دردها می‌داند و از آن دسته کمدین‌هایی است که برای همه نسل‌ها خاطره‌ساز بوده. این بازیگر باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون در سینمای کودک و نوجوان نیز پرکار بوده و امسال در جشنواره فیلم‌های این رده سنی با ۲ اثر جذاب حضور داشت. او همچنین این روزها قرار است با هنرنمایی‌اش در سریال «نیسان آبی» خنده را مهمان دل‌های مردم کند.

اجازه دهید سوال نخست را با هنرنمایی این روزهایتان در یک سریال طنز در شبکه نمایش خانگی آغاز کنیم. این اولین تجربه همکاری شما با این شبکه است؟ نیسان آبی را چطور دیدید؟ بازی در سریالی که گویا قرار است در بستر دهه ۶۰ مخاطبانش را شاد کند.

چند سال پیش در مجموعه «عشق تعطیل نیست» برای نمایش خانگی که آن سال‌ها به‌صورت سی‌دی بود، به نویسندگی و کارگردانی آقای بیژن بیرنگ بازی کردم. با وجود حضور عوامل حرفه‌ای و بازیگران مطرحی چون آقایان محمدرضا گلزار و شهرام حقیقت‌دوست و خانم‌ها مهرانه مهین‌ترابی و بهنوش بختیاری، بعد از ۶ قسمت کار متوقف شد. کار بعدی من با چندین سال فاصله زمانی منجر به حضور در سریال نیسان آبی شد. اردیبهشت امسال در سریال نیسان آبی حاضر شدم که مجموعه طولانی‌ای بود و باید ۵ و ۶ ماه حضور می‌داشتم. اما به دلیل مشکلات خانوادگی و سفر نتوانستم بیش‌از ۲ تا ۳ ماه در خدمت گروه باشم. اواخر تیرماه گروه را ترک کردم. گروه همچنان مشغول کار هستند، یک مجموعه کمدی است که امیدوارم مورد پسند تماشاگران قرار بگیرد. بخشی از این مجموعه خانگی در دهه ۶۰ می‌گذرد، ولی بخشی که من همکاری داشتم، در دهه حاضر می‌گذرد و باید ببینیم که مورد پسند مخاطب قرار می‌گیرد یا خیر؟ منوچهر هادی، کارگردان کاربلد، گروه را دلگرم و همدل و همسو نگه‌ داشته و برای من اولین‌بار بود که با این‌ تیم کار می‌کردم. تجربه همکاری خوب با عوامل این فیلم و تهیه‌کننده- آقای ظلی‌پور- به حدی خوشایند بود که منتظر هستم یا در قسمت بعد نیسان آبی یا کار بعدی این گروه حضور پیدا کنم.

به نظرتان در این روزهای سخت کرونایی که حال مردم تعریف چندانی ندارد، ساخت فیلم‌های طنز تا چه حد می‌تواند موثر و حال خوب کن باشد؟

در شرایطی که قرار بود همه در خانه بمانند یا دورکار باشند، ما مجبور بودیم برای شاد کردن دل مردم مقابل دوربین قرار بگیریم. به‌ویژه اوایل شیوع کووید- ۱۹ و بعد در همین موج‌های یک تا ۵ که ایجاد شد کرونا به‌شدت همکارانم را تهدید کرده و همکاران و دوستان زیادی را از دست دادم؛ آقای مهرآوران، پرویز پورحسینی، کریم اکبری مبارکه و علی سلیمانی تعدادی از این عزیران بودند. اینها جایگزین ندارند و هرکدام یگانه بوده‌اند و هیچ‌وقت تکرار نمی‌شوند. تعدادشان زیاد است و من متأسفانه از یادآوری حتی نام آنها متاثر می‌شوم. همه اینها برای این که مردم سرزمین‌مان را شاد و سرگرم کنند، مشغول فعالیت مقابل دوربین بودند. در همین گروه نیسان آبی تقریبا همه عوامل درگیر این بیماری منحوس شدند. این سریال از دوره پرمشقت کووید- ۱۹ عبور کرده و حاصل از خودگذشتگی گروه بزرگی است. در عین حال هم نباید غافل شد که مخاطب هم همزمان با این بیماری درگیر است و چه‌بسا کسانی را از دست داده‌ایم که می‌توانستند مخاطبان کار ما باشند. شوخی نبود روزی ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر از دست داده و خانواده‌های زیادی داغدار شده و می‌شوند. در این شرایط کار طنز ساختن تنها کمی از غم و آه آنها را می‌کاست که کار ارزشمندی می‌تواند باشد.

بله متاسفانه ریسک ابتلا به کرونا برای بازیگران به‌مراتب بیشتر از سایر افراد جامعه است. چون به هر حال مجبورند در صحنه فیلمبرداری بدون ماسک و با حضور ده‌ها نفر از عوامل فیلم بازی کنند. این طور نیست؟

چندین‌بار بیانیه‌ای از سوی خانه سینما و ارگان‌های دیگر داده شد که تجمع افراد بیش‌از چند نفر ممنوع است اما هر گروهی که کار تلویزیونی یا سینمایی در اختیار دارد، معمولاً حدود۵۰ نفر عوامل تولید دارد که هنگام کار کردن و حتی غذا خوردن در کنار هم هستند. همچنین بازیگران هنگام گریم بسیار تنگاتنگ با هم در ارتباط بوده و خیلی خطرآفرین است. هنگام فیلمبرداری هم که نباید ماسک بزنیم. واقعاً باید به همه این عزیزان خدا قوت و خسته نباشید گفت. البته من خودم هم در همین ایام کرونا در مجموعه‌های «زمین‌گرم» ساخته سعید نعمت‌الله، «چوب خط» ساخته حمید بهرامیان و نیسان آبی ساخته منوچهر هادی بازی کردم. ۲ فیلم سینمایی برای ژانر کودک به‌نام‌های «شهر گربه‌ها» ساخته سیدجواد هاشمی و «جعبه کوچک فلزی» ساخته محمد بصیری را همزمان کار کردم که امسال در جشنواره نمایش داده شد و آماده اکران است. البته فیلم «ملاقات با جادوگر» (ساخته بهرامیان) را هم آماده اکران دارم.

پیرو صحبت شما و این که در کارنامه کاری‌تان فیلم‌های ویژه کودک و نوجوان متعددی ثبت شده است، از توجه به این ژانر یا گونه نمایشی برایمان بگویید. این درحالی است که برخی از هنرمندان پیشنهاد بازی در این زمینه را نمی‌پذیرند.

بله همیشه یکی از دغدغه‌هایم کار برای ژانر کودک و نوجوان بوده که سال گذشته در این دو فیلم حاضر شدم و به زودی اکران می‌شوند. آرزو می‌کنم که فضای کشور به گونه‌ای شود که مردم با فراغ‌بال بتوانند سینما بروند. به دلیل علاقه‌مندی به این سینما، همواره در تئاتر یا مخصوصاً فیلم و برنامه تلویزیونی کار کرده‌ام. هرسال تقریباً من یک مجموعه یا یک تک فیلم برای کودکان و نوجوانان داشته‌ام. همیشه پیشنهادهایی برای کار کودک در زمینه تئاتر و تلویزیون و سینمایی داشته و دارم. امیدوارم در این سال و سال‌های آتی پیشنهادهای بهتری داشته باشم و اثر یا آثار بهتری به من پیشنهاد شود که بتوانم حرف دلم را آن طوری که شایسته و بایسته ‌است بزنم و حاصلش کاری شود که تا ابد سرافراز باشم.

خودتان در این زمینه فعالیتی را دنبال می‌کنید؟ مثلا کلاس بازیگری یا تئاتر برای کودکان و نوجوانان برگزار می‌کنید؟

یکی از دغدغه‌های من آموزش تئاتر کودک و نوجوان بود که سال‌ها پیش، اولین آموزشگاه تئاتر کودک و نوجوان را خودم تأسیس کرده و اسم آن را «مکتب سینما» گذاشته بودم. این اولین آموزشگاه خاص کودکان و نوجوانان بود که بعدها به دلیل گرفتاری‌های حرفه‌ای و بازی در فیلم‌های مختلف نمی‌توانستم خودم حضور جدی و دائم سر کلاس داشته باشم و نهایتا تعطیل شد. ولی آخرین‌بار یادم است که یک کارگاه آموزشی برای کودکان و نوجوانان داشتم و همواره یکی از دغدغه‌هایم آموزش تئاتر و بازیگری به کودکان و نوجوانان بوده است.

اجازه دهید به ادامه سوال‌های نخست و بحث سریال‌های نمایش خانگی برگردیم. به‌تازگی محدودیت‌هایی برای نمایش خانگی اعمال شده که جنبه‌های مثبت و منفی آن را می‌توان تحلیل کرد. شما نظری در این زمینه دارید؟

خیلی اطلاعات راجع‌به شبکه خانگی، مدیریت و سیستم نظارتی بر آن ندارم. فقط یک چیزی می‌دانم؛ اینکه سیستم و شیوه نمایش خانگی باعث شده است، مخاطبان ریخته و گریخته از تلویزیون به‌جای جذب شبکه‌های خارجی به سوی شبکه خانگی ایران بیایند. این شبکه‌های خارجی طبعا اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متفاوتی دارند. بهتر است که مخاطب ایرانی چه در داخل و چه در خارج کشور از محصولات وطن و تولیدات داخل کشور استفاده کند. اگر بنا بر این باشد که سیستم‌های نظارتی صداوسیما یا ارگان‌های نظارتی و فرهنگی و حتی سیاسی دیگری دخالت کنند نشانگر این است که این هدف مورد تایید آنها نیست که تماشاگر ایرانی محصولی ایرانی ببیند. چه‌بسا آنها ناخواسته آب به آسیاب دشمن می‌ریزند که مردم از سریال‌های خارجی استفاده کنند. من جزو کسانی هستم که فکر می‌کنم تا آخر عمرم باید برای هموطنان خودم چه در داخل و چه در خارج از کشور کار کنم. چون مدتی در خارج از کشور نظاره‌گر این بودم که هموطنان ما با این که خارج از کشور زندگی می‌کنند ولی همچنان مشتاق هستند که ببینند ما چه چیزی برای آنها تولید می‌کنیم و با ذائقه آنها همخوان‌تر است. امیدوارم این دستگاه‌های نظارتی به قول قدیمی‌ها از خر شیطان پایین بیایند و این دریچه جدید را که مخاطب پیدا کرده است، گل نگیرند.

نوبت به کتاب جدیدتان می‌رسد. چندی پیش کتاب «خمسه به روایت خمسه» چاپ و منتشر شد. کمی درباره این کتاب برایمان بگوید و چه شد که به فکر نوشتن این کتاب افتادید؟

این کتاب را در اصل من ننوشته‌ام؛ نویسنده آن آقای امید نجوان است؛ کسی که سال‌ها نقد فیلم می‌نویسد و ایشان را خانم توکا ملکی، مدیر انتشارات خط و طرح معرفی کردند. یعنی این کتابی نیست که من به قصد چاپ آن را نوشته باشم بلکه گزیده‌ای از فیلمنامه‌ها، نمایشنامه‌ها و شعرهایی که سروده یا ترجمه کرده بودم و مطالبی که در جراید مختلف از من چاپ‌شده بود است. تمام اینها در قالب یک جلد کتاب با عنوان خمسه به روایت خمسه به مخاطب ارائه شد. البته کتاب دیگری هم با عنوان «ماموریت آقای شادی» به کوشش علی رستگار توسط نشر افراز آماده چاپ است که گفت‌وگوی طولانی نویسنده با من است.

سخن آخر؟

سخن اول و آخر من این است که مسئولان به داد فرهنگ رسیده و مسائل فرهنگی را در اولویت قرار دهند. هر جامعه‌ای که اولویتش فرهنگ باشد، آن جامعه پیشرفت می‌کند. جامعه‌ای که اولویتش سیاست باشد تا ابد درگیر دیپلماسی‌های ریز و درشت شده و تمام انرژی و سرمایه‌اش را از دست می‌دهد. فکر می‌کنم که این هشدار و تذکر برادرانه برای خیلی‌ها ارزشی نداشته باشد و خیلی از مسئولان می‌گویند که آنها نفس‌شان از جای گرم درمی‌آید. ولی واقعاً هیچ ملتی به آینده وصل نمی‌شود مگر با یک فرهنگ غنی. جامعه ایرانی این انرژی و پتانسیل را دارد که با رویکردی کاملاً فرهنگی به آینده‌ای کاملاً درخشان برسد.

منبع: همشهری

367928

سازمان آگهی های پرسون