به گزارش سایت خبری پرسون، نوید صالحی خبرنگار نوشت: یکشنبه صبح، خبرتلخ بیجان شدن مایا شرفی، روزنامهنگار و خبرنگار حوزه سینما، مثل پتک برسر دوستانش فرودآمد؛ حدود پانزده سال پیش برای نخستینبار او را در شورای اسلامی شهر تهران دیدم؛ خوشرو، فعال و مهربان؛ یکی از مهمترین خلقیاتش این بود که مراقب حال دوستان و همکارانش بود؛ در این سالها، چه دورهای که در حوزه مدیریت شهری کار میکرد و چه در حوزه سینما، همیشه با تماسهای گاه وبیگاهش جویای احوال دیگران بود.
فوت پدرش ضربه سختی بود، اما آن مصیبت اورا پختهتر کرد؛ وقتی قرارشد تا طرح «ازخودمان شروع کنیم» در حوزه حمل ونقل و ترافیک انجام شود، حضور مایا شرفی و تلاش شبانه روزیاش به مشوقی برای بقیه اعضای گروه بدل شد. در بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش بخش عمدهای از کار اطلاعرسانی را برعهده گرفت؛ انسانی خستگیناپذیر که تلاش و کارش، خود میتواند قصهای شود برای نسلهایی که دوران کرونا را در تاریخ خواهند خواند. مایا، حقوق خواند، از آموختن لذت میبرد؛ نقاشی میکرد و موسیقی، درمانی بود برای دردهایی که چونان خوره بر روحش چنگ میانداخت و مینوشت؛اما در این دوره سیاه گرفتاردر کرونا، مایا شرفی اولین کسی نبود که جان داد و آخرین هم نخواهد بود، فرزانه شعاعی، علی حیدرشاه حسینی، روحالله رجایی، علی اکرمی، حسین احمدی، سهیل گوهری تنها بخشی از اعضای خانواده رسانه هستند که در طی دو سال گذشته با ابتلا به ویروس کرونا جان دادهاند...
دراین مدت، رسانه با تمام قدرت تلاش کرده تا جامعه را آگاه کند و بهایی گزاف پرداخته است؛ سخت نبود که اعضای این خانواده کوچک ولی تاثیرگذار در همان ابتدای تزریق واکسن، در اولویت قرار میگرفت، ولی دردا که خبرنگاران و اهل رسانه فقط یک روز در طول سال دیده میشوند و....
در روزهای نخست ماه محرم، درصفحه اینستاگرام یادی کردم از زندهیاد هومن عناصری که چند سال پیش چشم از جهان فروبست؛ مایا شرفی در زیر عکس نوشت: «هنوز باورم نمیشه»؛ وقتی که در جوابش نوشتم کم نیست حوادثی که تاب قبولش را نداریم، تصور نمیکردم به این زودی برای فقدان او بنویسم؛ او پس از فوت پدرش بسیار بیتابی میکرد و دلتنگیاش مشهود بود؛ حالا تنها تسکین، شاید این باشد که به دیدار پدر رفته؛ اما برای دوستانش مرگ او غیرقابل باور است؛ خانواده مطبوعات و رسانه در طول دو سال گذشته بهترین و تاثیرگذارترین اعضای خود را از دست داده است؛ سخت است که بخواهم در چند جمله از هنر فردی بگویم که عاشقانه قلم میزد و مینوشت؛ بارها و بارها با خود زمزمه کردهام که: مردگان این سال، عاشقترین زندگان بودند.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد