به گزارش سایت خبری پرسون، از یک نگاه، بازار مالی به دو شاخه بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشود: بازار پول، تأمین کننده نیازهای کوتاه مدت و بازار سرمایه تأمین کننده نیازهای مالی بلندمدت است که هر دو از ابزارهای پویایی اقتصاد به شمار میروند. در این بین بورس اوراق بهادار به عنوان یکی از ابزارهای مطرح بازار سرمایه، نقش بسیار مهمی در تأمین منابع مالی برای سرمایهگذاری و همچنین کنترل ریسک و شفافیت و کارکرد بازار سرمایه ایفا میکند.
اکثر کارشناسان اقتصاد، وضعیت بورس را نموداری از وضعیت کل اقتصاد کشور میدانند. کشورهای دارای اقتصاد پیشرفته و برخوردار از ساختار اقتصادی صحیح، دارای بازار سرمایه منسجم و شکل یافته هستند. در حالی که در کشورهای در حال توسعه که دارای بازار سرمایه نوپا هستند، چنین نیست. با نگاهی به تاریخچه تشکیل بازارهای سرمایه کشورهای توسعه یافته میتوان فهمید که بازار سرمایه در اقتصاد این کشورها از یک قدمت طولانی برخوردار بوده و دارای قوانین بسیار منسجم و مستقل میباشد که تکامل قوانین در این بازار به مرور زمان و به صورت تدریجی و با توجه به نیازهای به وجود آمده، شکل گرفته و همین نیازها در طول زمان بوده است که باعث به وجود آمدن نهادهای کارامد و مستقل و مطابق با شرایط کشور شده است و دقیقاً همین تطابق نهادی و فرهنگی است که بازار را به سمت جلو هدایت کرده و موجب به وجود آمدن قوانین کار شده است.
سابقه بازار سرمایه در ایران به صورت سازمان یافته به کمتر از 40 سال میرسد و از قدمت چندانی برخوردار نیست. در این مدت نیز (مخصوصاً در اواسط کار و بعد از انقلاب)، فعالیت بازار بورس از یک رکود نسبی برخوردار بوده و در واقع، اصل فعالیت بعد از جنگ شروع شده است. با این حال در این مدت کوتاه، بازار بورس شاهد نوسانات شدید و افت و خیزهای فراوانی بوده و مخصوصاً در یک سال اخیر نوسانات آن بسیار چشمگیر بوده است. اما به راستی چرا چنین شده است؟
نوسانات بازار بورس اوراق بهادار در طول دوران فعالیت خود میتواند از دو دسته عوامل درونزا و عوامل برونزا نشئت گیرد بازار بورس تهران، یکی از بازارهای نوپا در مقایسه با دیگر کشورهای پیشرفته است. مسلم است که این بازار از انسجام، کافی برخوردار نبوده و نوسانات شدید این بازار مخصوصاً در یک سال اخیر نگرانیهای زیادی را در بین کارشناسان و دولتمردان ایجاد کرده است. دلیل این نگرانی آن است که این نوسانات هیچ گاه منعکس کننده دوران رکود و یا رونق در کل اقتصاد نبوده بلکه در واقع نشاندهنده وجود شماری مشکلات ساختاری در بورس می باشد.
در اینجا میتوانیم پارامترهای زیر را به عنوان علل نوسانات بورس، مورد اشاره قرار دهیم:
1- بازار بورس ایران در حال حاضر شاهد تغییراتی در قوانین بورس میباشد. در حالی که تا به حال این بازار با همان قوانین سال 1345 فعالیت میکرده است. به روز نبودن قوانین و عدم شناسایی عوامل محرک بازار در طول زمان، باعث افت شدید و نابسامانی در بازار بورس شده است. مشکلات درون سازمانی، مخصوصاً استفاده نکردن از ابزارهای رایج در دیگر بورسها و نداشتن سازمانی کارامد مشکلات بورس را دوچندان کرده است. البته در دورهای از فعالیت بورس ما شاهد رونق شدید بورس بودهایم که آن هم به دلیل ورود شرکتهای سهامی به بورس و بازار سازی آنها بوده و از ابتدا کاملاً مشخص بوده که این رونق، کوتاه مدت خواهد بود.
2- از عوامل خارج از بورس نیز بر نواسانات آن مؤثر بوده و بسیار حایز اهمیت هستند. از جمله میتوان به تهدیدات و فشارهای خارجی، عدم ثبات سیاسی، ورود افراد غیر حرفهای به بورس، عدم ثبات قوانین پولی و مالی، وجود بحران در شرکتهای عمده بورس، جریان وجوه سرمایه به بازارهای دست اول (همانند خرید اوراق مشارکت به دلیل جهت گیریها و سیاستهای دولت در جهت اعمال سیاست پولی انقباضی)، متغیر بودن سیاستهای دولت در کوتاه مدت و میان مدت، وابستگی اقتصاد به درآمدهای حاصل از نفت و تعیین درامد کشور به صورت برونزا، ورود شرکتهای سهامی به بورس در یک بازده زمانی کوتاه و پخش سرمایههای محدود در بین این شرکتها نام برد. با این حال ولی مهمترین عامل که باعث رکود در بورس مخصوصاً در یک سال اخیر شده پرونده هستهای ایران و تهدیدات خارجی است که ریسک سرمایهگذاری در ایران را افزایش داده است.
خلاصه آنکه: بورس به ایران دلایل زیر بیمار است:
مشکلات درون سازمانی و نبود قوانین و فقدان سازمانی مستقل و کارامد که این امر با تغییرات بنیادی به مرور زمان در داخل بورس قابل حل است. مثلاً تدوین و تصویب همین قانون جدید بورس اوراق بهادار در مجلس میتواند در جهت به روز کردن قوانین و مقررات عمل نماید. طبق قانون جدید بورس، تضمینهای سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران افزایش یافته و استقلال بازار نیز بیشتر شده است. بهبود قوانین مربوط به کاربرد ابزارهای جدید در بورس و تسهیل شرایط برای ورود سرمایه گذاران خارجی از دیگر اقداماتی است که در جهت کارامد شدن بورس صورت گرفته است.
با این حال، با قانون جدید بورس، همه مشکلات حل خواهد شد؛ زیرا مشکل اصلیتر به نحوه سیاستگذاری مالی دولت مربوط است؛ در صورت نبود شرایط امنیتی مناسب، هرگز سرمایه گذاری در بورس صورت نخواهد گرفت. به عبارت روشنتر باید گفت که اقتصاد کشور کاملاً متأثر از جهتگیریهای سیاسی کشور است. پس با جهتگیری سیاسی دقیقتر در کنار اصلاح قوانین و مقررات، میتوان امیدوار بود که بورس ایران، به یک بورس کارامد و پویا تبدیل گردد.