به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی نوشت: برخی از شهرها بدون مقاومت به تصرف درآمدهاند و از همین رو غنایم جنگی قابل توجهی به دست این گروه افتاده است. ظاهرا ارتش افغانستان انگیزه کامل و توان لازم برای جنگ تمامعیار با طالبان را ندارد و مردم هم که با خروج ناگهانی و خیانتگونه نظامیان امریکا روبرو شدهاند کاملا غافلگیر شده و سازمان لازم برای قیام مسلحانه علیه طالبان را به دست نیاوردهاند.
با این مقدمات این سوال بسیار مهمی است که قدرت و انگیزه اصلی طالبان از کجا نشات میگیرد و چرا دولت افغانستان با آن همه کمکهای بینالمللی و20 سال انواع حمایتها در مقابل یک گروه خشن و عقبمانده که باید منفور باشد کم میآورد؟ یک دولت برای استحکام و پایداری نیازمند مشروعیت مردمی است و مشروعیت مردمی وقتی پدید میآید که حکومت توان پاسخگویی به نیازهای اقتصادی و اجتماعی و خصوصا فرهنگی شهروندان خود را داشته باشد.
به نظر میرسد دولت در افغانستان نه تنها از نظر اقتصادی موفقیتهای قابل توجهی کسب نکرده و سطح رفاه جامعه را بالا نبرده است بلکه عقبه تئوریکی ندارد تا از نظر فرهنگی در ایجاد یک همبستگی ملی توانا باشد. دولتهای این کشور پس از سقوط طالبان با حضور نیروهای خارجی به یک دوپینگ امنیتی و نسبی اکتفا کرده و از ریشهدار کردن پایههای اقتدار خویش حتی توسط نیروهای نظامی غفلت کردهاند و فسادهای اقتصادی هم مزید بر علت شده، از شکل یافتن ساختار اداری مستحکم جلوگیری به عمل آوردهاند.
اکنون مردم جز وحشت از حاکمیت خشونتبار طالبان انگیزهای برای دفاع از شهرها و خانههای خود ندارند و در برخی از مناطق همین وحشت هم وجود ندارد و گاهی قرابت فرهنگی باعث استقبال از طالبان میشود! عدهای به کوهها فرار کردهاند و عدهای سلاح برگرفته به مقابله با طالبان پرداختهاند و این همه وضع مغشوش وفاجعه باری را رقم زده است . دریک جامعه سنتی که دین و مذهب میتوانست موجب قوام جامعه باشد با حضور نظامی بیگانگان همهچیز به هم خورد و ناگهان نه تنها یک خلأ مرجعیت به وجود آمد بلکه طالبان خود را نماینده دین معرفی میکند. اگر در افغانستان هم یک شخصیت دینی مثل آیتالله سیستانی و آگاه به ضروریات زمان (چه شیعه و چه سنی) ظهور میکرد امکان انزوای اجتماعی طلبان بهشدت بالا میرفت.
از سوی دیگر کاملا پیدا است که طی 20 سال گذشته طبقه ضعیف روشنفکر و نخبه افغان نه توان تقویت ریشههای دموکراسی را داشتهاند و نه حتی روی همبستگی ملی و میهنی کاری صورت دادهاند تا جامعهای با ریشههای مستحکم تشکیل شود فعلا نه تنها در افغانستان بلکه در بسیاری از کشورهای خاورمیانه مردم مستمع تئوریها و آموزههای جان استوارت میل، برتاند راسل، پوپر، فوکویاما وهانتینگتون نیستند و روشنفکران هم در میان مردم حضور ندارند (آنها اغلب مثل برخی از دانشمندان خودمان به غرب تشریف میبرند) تا دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و روش رسیدن به آنها را ترجمه کنند.
نظامیان غربی از هواپیماهایشان کتاب پرتاب نمیکنند و بمبهایشان اگر همواره طالبان را هدف قرار دهد گاهی بر سر عزا و عروسی مردم نیز فرود میآید! ماهوارههایشان رقص و آواز تحویل میدهند و تن مومنان را میلرزانند. در این سوی جهان دعوای سنت و مدرنیزم همچنان برپاست و همچنان سرگردانی میآفریند و قربانی میگیرد. روشنفکرانمان خود را بدهکار مردم نمیدانند و مبارزان و دلسوزان از فقر تئوریک رنج میبرند. خاورمیانه در میان شعلههای سرخوردگیها و ابهامها و حیرتها میسوزد و داعش و طالبان چون گویهای آتشین از میان این تنور بیرون میجهند و جهنم میسازند. ما بهرغم هزاران حادثه و تحول و پیشرفت و عقبگرد هنوز تکلیف دنیا و عقبای خویش را مشخص نکردهایم. گاهی هر دو را میخواهیم، گاهی شیدای دین میشویم و گاهی غرق در دنیا! ظهور طالبان و داعش در افغانستان و عراق و سوریه و سومالی و.. نشاندهنده وجود زمینه فراخ برای آنهاست و اگر این زمینه نبود هیچ توطئهگری با هر میزان از پول نمیتوانست آنها را علم کند.
طالبان در میان جهل مردم همه جا هست و وقتی مجموع شرایط سیاسی و توازن قوای منطقهای و بینالمللی ایجاب کند به اشکال مختلف سر بر میآورد و اتفاقا اول سراغ زنان و کودکان میرود! روحانیون نتوانستهاند میان توسعه و دین پیوند راهگشا ایجاد کنند و روشنفکران نفوذی ندارند تا راه پیشرفت را در اذهان عمومی جا بیندازند. مصیبت بزرگ پیشروی طالبان نیست، جذب نیرو از سوی این گروه است.
داعش اگر همه دنیا را علیه خود بسیج نکرده بود همچنان زنده میماند و از زمینههای موجود استفاده میکرد و چه بسا بزرگتر هم میشد. طالبان یاد گرفته است که به خشونت تظاهر نکند تا همه را علیه خود نشوراند ولی هیچگاه به حقوق زنان و کودکان و مردان و دیگراندیشان کوچکترین اعترافی ندارد. بعید نیست همین فردا از یک سو شیعهکشی راه بیندازند و از سوی دیگر به همه اشکال توسعه حمله کنند. آنها برای همین آمدهاند و برای همین مورد حمایتهای مشکوک قرار میگیرند.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد