به گزارش سایت خبری پرسون، در انتهای این گزارش نیز توصیههایی به دستاندرکاران دستگاه دیپلماسی دولت آینده ارائه و البته گلایههایی از رویکرد جریانهای مختلف سیاسی نسبت به برجام و فرصتسوزی در استفاده حداکثری از منافع این توافق، مطرح شده است. این گزارش که با نامه وزیر امور خارجه به رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس آغاز شده، حاوی یک نکته مهم است. ظریف در این نامه به طور تلویحی از عدم احیای برجام در دولت فعلی خبر میدهد و ابراز امیدواری میکند که مذاکرات احیای برجام با دستیابی به همه حقوق ملت بزرگ ایران در دولت آینده «تکمیل» شود. صفحه باشگاه اقتصاددانان نیز موضوع مذاکرات برجام را مورد بررسی قرار داده است.
وزارت امورخارجه بیستودومین و آخرین گزارش سهماهه از روند اجرای برجام در دولت تدبیر و امید را به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. این گزارش شامل سه بخش است؛ بخش اول دستاوردهای ایران در مذاکرات را تشریح میکند، در بخش دوم به تعهدات ایران ذیل برجام میپردازد و بخش سوم نیز شامل توصیههایی بهدستاندرکاران دیپلماسی دولت سیزدهم است. یکی از مهمترین بخشهای این گزارش لغو تحریمهای بانکی و مالی، رفع تحریم سپاه پاسداران و همچنین رفع بخشی از تحریمهای اولیه آمریکا ذیل مذاکرات وین و در صورت احیای برجام است.
همزمان محمدجواد ظریف، وزیرخارجه ایران در نامهای به پیوست این گزارش ابراز امیدواری کرده است که مذاکرات مربوط به احیای برجام در ابتدای دولت ابراهیم رئیسی «تکمیل» شود.
وزیرخارجه ایران در این نامه تاکید کرده است که در مذاکرات فعلی که توسط دولت روحانی انجام شده است، طرفین به «چارچوب یک توافق محتمل برای رفع تحریمها» نزدیک شدهاند.
آخرین گزارش وزارتخارجه به مجلس
وزارت امورخارجه بیستودومین و آخرین گزارش سهماهه از روند اجرای برجام در دولت تدبیر و امید را به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. به گزارش «ایرنا» بیستودومین و آخرین گزارش وزارت امورخارجه در ۲۶۴ صفحه و چهارده بند و با پیوستهای مختلف ارسالی به مجلس شورای اسلامی، درباره فرآیند اجرای برجام در سالهای اخیر، آخرین وضعیت مذاکرات وین برای احیای این موافقتنامه توضیح داده شده است.
این گزارش در ۱۴ بند شامل نتایج توافق و اجرای برجام، کوشش صادقانه برای رعایت خطوط قرمز، بدعهدی آمریکا، خروج آمریکا از برجام، اقدامات کم نتیجه اروپا پس از خروج آمریکا، جنگ تمامعیار اقتصادی دولت آمریکا علیه مردم ایران، استفاده از سازوکار بند ۳۶ برجام برای حلوفصل اختلافات، کاهش تعهدات هستهای اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، صیانت از حقوق ملت ایران، شکست سیاست فشار حداکثری، حزب دموکرات و بازگشت به برجام، مستندسازی ضرورت رفع تحریمها، مذاکرات وین منطبق با سیاست قطعی نظام و آخر دعوانا تدوین شده است.
در بند ۱۳ این گزارش درباره مذاکرات وین برای احیای برجام آمده است: از ابتدای سال ۱۴۰۰ دولت جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکراتی سخت و نفسگیر با کشورهای عضو کمیسیون مشترک برجام و از طریق آنان بهصورت غیرمستقیم با آمریکا شد. مبنای این مذاکرات که تاکنون ۶ دور آن برگزار شده، دقیقا منطبق با سیاست قطعی نظام توسط مقام معظم رهبری در اول فروردین ۱۴۰۰ اعلام شده است که ایشان فرمودند آمریکاییها باید تمام تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی خواهیم کرد و سپس به برجام بر میگردیم و این یک سیاست قطعی است.
همچنین در ادامه گزارش آمده است: خروجی این مذاکرات، مصوبه کمیسیون مشترک برجام خواهد بود که پیوست رفع تحریمها، اقدامات هستهای و طرح اجرایی چگونگی اجرا از جمله راستیآزمایی را دارد. این مصوبه بدون حضور آمریکا خواهد بود.
براساس چارچوبی که تاکنون در مذاکرات وین بهدست آمده است، درصورت حصول توافق و بازگشت آمریکا به برجام همه تحریمهایی که طبق برجام رفع شده بودند مجددا رفع خواهند شد. علاوه بر این، کلیه تحریمهای ترامپ که درصورت استمرار عضویت آمریکا در برجام نمیتوانستند به بهانههای دیگر رفع شوند، آنها هم رفع میشوند. بر این اساس طرف مقابل عنوان میکند که در نتیجه بازگشت به برجام تمامی تحریمهای ذکرشده در برجام به شمول بخشی موضوعی یا شخصی و نیز کلیه تحریمهای وضعشده بعدی که مانع انتفاع ایران از آثار لغو تحریمهای برجامی میشوند، رفع خواهند شد.
در نتیجه آثار رفع تحریم به این صورت خواهد بود که کلیه اشخاص غیرآمریکایی برای اقدام و فعالیت در حوزههای زیر با موانع تحریمی آمریکا روبهرو نخواهند بود:
الف- رفع تحریمهای مالی و بانکی: بر اثر رفع این تحریمها انجام عملیات مالی و بانکی با دولت ایران، بانکمرکزی ایران، موسسات مالی ایرانی و سایر اشخاص ایرانی شامل اعطای وام، نقلوانتقال حساب بانکی شامل افتتاح حساب، ایجاد روابط کارگزاری و پرداخت از طریق حساب بین بانکی در موسسات مالی غیرآمریکایی، سرمایهگذاری، خرید و فروش اوراق بهادار، ضمانتنامه خرید و فروش ارزهای خارجی شامل نقلوانتقال مرتبط با ریال، صدور اعتبارات اسنادی و معاملات بازارهای آتی کالا و اختیار ارائه خدمات پیامرسانی تخصصی مالی (سوئیفت) و تسهیل دسترسی مستقیم یا غیرمستقیم به آنها، خرید یا تحصیل اسکناس آمریکایی توسط دولت ایران و خرید پذیرهنویسی یا ارائه خدمات مربوط به صدور اوراق قرضه دولت ایران مقدور میشود.
ب- رفع تحریمهای مربوط به نفت، گاز و پتروشیمی: بر اثر رفع این تحریمها خرید تحصیل فروش حملونقل یا بازاریابی نفت و فرآوردههای نفتی شامل فرآوردههای پالایششده نفتی، فرآوردههای پتروشیمی یا گاز طبیعی شامل گاز طبیعی مایع به یا از ایران، کمک سرمایهگذاری از جمله از طریق مشارکت در خدمات و فناوری که میتواند در رابطه با بخش انرژی ایران و توسعه منابع نفتی آن یا تولید داخلی فرآوردههای نفتی، پالایش و فرآوردههای پتروشیمی مورد استفاده قرار بگیرند یا فعالیت در بخش انرژی ایران شامل شرکت ملی نفت ایران، شرکت بازرگانی نفت ایران، نیکو، شرکت ملی نفتکش ایران و شرکت نفت ایران مقدور میشود.
پ-رفع تحریمهای مربوط به بیمه: بر اثر رفع این تحریمها ارائه خدمات مربوط به صدور بیمهنامه بیمه یا بیمه اتکایی در رابطه با فعالیتهای سازگار با برجام شامل خدمات مربوط به صدور بیمهنامه، بیمه یا بیمه اتکایی در رابطه با فعالیتهای بخش انرژی، کشتیرانی و کشتیسازی ایران برای شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفتکش ایران یا برای کشتیهایی که نفت خام، گاز طبیعی، گاز طبیعی مایع، نفت و فرآوردههای پتروشیمی از یا به ایران هم میکنند، مقدور میشود.
ت- رفع تحریمهای مربوط به کشتیرانی، کشتیسازی و بنادر: بر اثر رفع این تحریمها تملک اداره کنترل یا بیمه کشتیهای مورد استفاده برای نقلوانتقال نفت خام و فرآوردههای نفتی شامل فرآوردههای پالایششده، فرآوردههای پتروشیمی یا گاز طبیعی شامل گاز طبیعی مایع، از یا به ایران، اداره بنادر در ایران، همکاری با بخشهای کشتیرانی و کشتیسازی ایران، عاملیت اداره بندر در ایران، خدمات بندری از قبیل سوخترسانی و بازبینی طبقهبندی و تامین مالی و فروش و اجاره و ارائه کشتی به ایران از جمله خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، شرکت ملی نفتکش ایران، شرکت خطوط کشتیرانی جنوب و شرکتهای تابعه آنها مقدور میشود.
ث- تحریمهای مربوط به بخش خودروسازی: بر اثر رفع این تحریمها اجرا یا تسهیل عملیات نقلوانتقال مالی یا سایر معاملات مربوط به فروش، عرضه یا انتقال کالا و خدمات مورد استفاده در ارتباط با بخش خودروسازی ایران مقدور میشود.
ج- رفع تحریمهای مربوط به نرمافزار و فلزات (تحریم برجامی): بر اثر رفع این تحریمها فروش یا انتقال گرافیت فلزات خام یا نیمهساخته از قبیل آلومینیوم، فولاد، زغالسنگ و نرمافزار برای یکپارچهسازی فرآیندهای صنعتی در رابطه با «به یا از» ایران به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در رابطه با فعالیتهای سازگار با برجام و فروش عرضه یا انتقال چنین موادی به بخشهای انرژی، پتروشیمی، کشتیرانی و کشتیسازی ایران و بنادر ایران یا انجام یا تسهیل عملیات نقلوانتقال مالی یا ارائه خدمات برای اقدامات مذکور شامل بیمه و حملونقل مقدور خواهد شد.
چ- رفع تحریمهای مربوط به بخشهای آهن، فولاد، آلومینیوم و مس (تحریم ترامپ): بر اثر رفع این تحریمها فعالیت اشخاص غیرآمریکایی که در بخشهای آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران حضور پیدا میکنند، مالکیت، کنترل و فعالیت هر نهادی که بخشی از صنایع آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران است، مشارکت در فروش، عرضه یا انتقال کالا یا خدمات مورد استفاده در رابطه با بخشهای آهن، فولاد، آلومینیوم و مس به ایران، خرید، اکتساب، فروش، انتقال یا بازاریابی بخشهای آهن، محصولات آهنی، فولاد، محصولات فولادی، آلومینیوم و محصولات آلومینیومی، مس و محصولات مسی از ایران یا ارائه خدمات تبعی در حوزههای فوقالذکر و همچنین فعالیت موسسات مالی خارجی، تراکنشهای مالی برای فروش، عرضه یا انتقال کالا و خدمات مورد استفاده مرتبط و بخشهای آهن، فولاد، آلومینیوم و مس به ایران را انجام میدهند یا تسهیل میکنند. همچنین خرید، اکتساب، فروش، انتقال یا بازاریابی بخشهای آهن، محصولات آهنی، فولاد، محصولات فولادی، آلومینیوم و محصولات آلومینیومی، مس و محصولات مسی مقدور میشود.
ح ـ رفع تحریمهای بخشهای ساختوساز، معدن، تولید، منسوجات و بخش مالی: در اثر رفع این تحریمها، فعالیت اشخاص غیرآمریکایی که در بخشهای عمران، معدن، تولید، منسوجات و مالی در اقتصاد ایران حضور پیدا میکنند؛ مشارکت در فروش، عرضه، یا انتقال کالا یا خدمات مورد استفاده در رابطه با بخشهایی از اقتصاد ایران، به یا از ایران یا ارائه خدمات تبعی در حوزههای فوقالذکر و فعالیت موسسات مالی خارجی که تراکنشهای مالی برای فروش، عرضه یا انتقال کالا و خدمات مورد استفاده مرتبط بخشهای تصریحشده از اقتصاد ایران به یا از ایران را انجام میدهند یا تسهیل میکنند، مقدور میشود.
خ ـ حوزه هواپیمایی: بر اثر بازگشت آمریکا به برجام، امکان فروش، اجاره یا انتقال هواپیماهای مسافربری تجاری، خدمات جانبی و لوازم یدکی، نرمافزارهای مرتبط با آن و تعمیر و نگهداری و بازبینیهای ایمنی و ضمانتهای مربوط نیز ولو برای اشخاص آمریکایی مقدور خواهد شد.
د ـ صادرات فرش و اقلام خوراکی: امکان صادرات فرش و اقلام خوراکی از ایران به آمریکا مقدور خواهد شد.
به این ترتیب و بنابراین نتایج تمام تحریمهای موضوعی علیه اقتصاد ایران شامل تحریمهای قبل از برجام (مالی و بانکی، بیمه، انرژی و پتروشیمی، کشتیرانی، کشتیسازی و بخش بنادر، طلا و فلزات گرانبها، نرمافزار، صنعت خودرو، فروش هواپیما و خدمات مربوطه و واردات فرش و موادغذایی از ایران و تحریمهای بعد از برجام، زمان ترامپ،صنایع فلزات ایران، صنایع معدنی، عمران، صنایع نساجی، تولید) رفع خواهند شد.
در صورتی که در وین توافق حاصل شود، آمریکا اجرای قوانین کنگره را به شرح زیر متوقف میکند. بنابراین این تحریمها فاقد آثار اجرایی خواهند بود:
قانون مجوز دفاعی سال (۲۰۱۲م)
قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه(۲۰۱۲م)
قانون آزادی ایران و مبارزه با اشاعه(۲۰۱۲م)
قانون تحریمهای ایران
در مورد قوانین لغو روادید و قانون مبارزه با دشمنان آمریکا از طریق تحریم (کاتسا) ایالاتمتحده متعهد است که هیچیک از مفاد آنها اجرای کامل تعهدات برجامی توسط آمریکا را خدشهدار نکند. این به آن معنی است که هر دو قانون بر اجرای کامل تعهدات برجامی آمریکا بلااثر خواهند بود. چنانچه خلاف آن ثابت شود، در واقع نقض تعهدات آمریکا ذیل برجام تلقی خواهد شد که میتواند با واکنش جمهوری اسلامی ایران براساس حقوق خود مندرج در بندهای ۲۶ و۳۶ برجام مواجه شود.
آمریکا همچنین درصورت توافق کامل فرمانهای اجرایی زیر را لغو میکند:
مربوط به قبل از برجام:
فرمان اجرایی ۱۳۷۵۴
فرمان اجرایی ۱۳۵۹۰
فرمان اجرایی ۱۳۶۲۲
فرمان اجرایی ۱۳۶۴۵
فرمان اجرایی ۱۳۶۲۸
مربوط به زمان ترامپ:
بخشی از فرمان اجرایی ۱۳۸۴۶
فرمان اجرایی ۱۳۷۸۱(تحریم صنایع فلزات ایران)
فرمان اجرایی ۱۳۹۰۲(تحریم صنایع معدنی، عمران، نساجی و تولید)
فرمان اجرایی ۱۳۸۷۶(تحریم علیه دفتر مقام معظم رهبری و مجموعههای وابسته) همچنین شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان به اصطلاح سازمان تروریستی خارجی ابطال خواهد شد.
علاوه بر این بیش از هزار شخص حقیقی و حقوقی (فرد، نهاد، کشتی و هواپیما) از فهرست تحریمهای آمریکا خارج میشوند.
این فهرست شامل
تمامی بانکها و موسسات مالی (به جز یک مورد)
تمامی شرکتهای بیمهای
تمامی شرکتهای نفتی، پتروشیمی و پالایشگاههای ایرانی
اغلب شرکتهای حملونقل، کشتیرانی و کشتیسازی
اغلب شرکتهای بزرگ در زمینه فلزات
سازمان انرژی اتمی و شرکتها و موسسات پژوهشی وابسته به آن
سازمانها و شرکتهای بزرگ در حوزههای انرژی، نیروگاهی، صنعتی، تجاری و اقتصادی است.
آمریکا همچنین اقدامات مکمل تحریم به شرح زیر را مورد بازنگری، اصلاح یا ابطال قرار خواهد داد؛ به نحوی که منعکسکننده لغو تحریمها باشد:
توصیهنامه شبکه مقابله با جرائم مالی (فینسن) در مورد ایران (مه و اکتبر ۲۰۱۸)
توصیهنامه دریانوردی جهانی (مه ۲۰۲۰)
توصیهنامه دفتر کنترل داراییهای خارجی (اوفک) در مورد صنایع هوانوردی ایران (جولای ۲۰۱۹)
توصیهنامه دفتر کنترل داراییهای خارجی(اوفک) در مورد حملونقل دریایی محصولات نفتی (مارس ۲۰۱۹)
توصیهنامه دفتر کنترل داراییهای خارجی (اوفک) درمورد حملونقل دریایی محصولات نفتی (سپتامبر ۲۰۱۹)
درمورد کانال مالی سوئیس (اکتبر ۲۰۱۹،)آمریکا آماده ابطال آن است؛ زیرا بازنگری آن مستلزم تغییرات بسیار کلی با توجه به تغییر نظام تحریمها خواهد بود؛ ولی درصورت تمایل ایران، آمریکا آماده بازنگری آن است.
توصیهنامه وزارت امورخارجه در مورد صادرات محصولات فلزی به ایران (دسامبر ۲۰۱۹)
مجوزهای مربوط به صنعت هواپیمایی، و واردات فرش و موادغذایی از ایران به آمریکا
درج راهنماها و سوالات متداول (افای کیو) در سایت اوفک.
در عین حال آمریکا حاضر به رفع بخشی از تحریمهای خود، شامل «تحریمهای اولیه» که افراد و نهادهای آمریکایی را از مبادلات اقتصادی با ایران منع میکند و از سالهای آغازین انقلاب اسلامی برقرار و به تدریج انباشته شده است و نیز فهرستی از افراد و نهادهای ایرانی که به بهانههای غیرهستهای وضع شدهاند (مثل به اصطلاح تروریسم، موشکی، حقوقبشر و...) نیست و جمهوری اسلامی ایران نیز اساسا هیچگاه درمورد این موضوعات مذاکره نکرده و نمیکند.
لازم به یادآوری است که مذاکرات وین با کشورهای ۱+۴ و از طریق آنان با آمریکا، صورت گرفته است. مذاکرات غیرمستقیم سختیها و محدودیتهای خود را دارد: زمانبراست و به سادگی در معرض سوءتفاهم قرار میگیرد. با این حال با توجه به سیاست اصولی کشور مبنی بر عدم مذاکره مستقیم با آمریکا، تلاش شد با استفاده از مذاکرات مستمر و طولانی با بقیه اعضای برجام و تبادل مرتب متون کتبی، حتیالامکان راه هرگونه سوءتفاهم یا سوءاستفاده بسته شود.
تعهدات هستهای ایران در توافق وین
چنانچه در وین توافق حاصل شود و آمریکا اقدامات فوق را انجام و تحریمهای ذکرشده را رفع کند، جمهوری اسلامی ایران نیز- همانگونه که در سیاستهای قطعی نظام اعلام شده است- پس از راستیآزمایی رفع تحریمها (که درمورد شیوههای آن نیز مذاکرات مبسوطی صورت گرفته است)، به تعهدات خود در برجام باز خواهد گشت.
طی ماههای اخیر بدون هیچ تردیدی اثبات شد که بهرغم برخی جنجالها، تعهدات هستهای ایران در برجام بهگونهای طراحی و توافق شده بود که جمهوری اسلامی ایران- ضمن اجرای دقیق و با حسن نیت همه آنها- براساس یک طرح مدون و دقیق علمی و فنی در هشت سال نخست (یعنی حداکثر تا دو سال دیگر) با پذیرش بعضی نظارتها و اقدامات شفافساز و برخی محدودیتها، نهتنها برنامه هستهای خود را از دیدگاه بینالمللی تثبیت کرده، بلکه تمام پایههای علمی و کاربردی لازم را با یک برنامه تحقیق و توسعه پیشرفته برای حرکت به سمت غنیسازی صنعتی و تجاری با بهرهبرداری از بهترین و پیشرفتهترین سانتریفیوژهای خود و در اقتصادیترین شکل و با بالاترین بهرهوری برقرار سازد.
همانگونه که در بخشهای قبلی تشریح شد، پس از طی دوره هشت و نیم ساله محدودیت (سال ۱۴۰۲ش)، ظرفیت غنیسازی ایران براساس برنامهریزیهای سازمان انرژی اتمی برای تکمیل، تولید و راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته توسعه خواهد یافت. محدودیتهای پذیرفتهشده در برجام همگی زماندار بودند و هیچیک از نیازهای فوری و حیاتی کشور در حوزه هستهای را تعطیل نکردهاند.
مهمترین اقدامات نظارتی و شفافساز و محدودیتهای پذیرفتهشده در برجام- که در صورت توافق در وین مجددا اجرا خواهند شد- شامل موارد زیر است:
اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و نظارت حسابشده بر تعهدات برجامی
غنیسازی اورانیوم در سطح حداکثر ۶۷/ ۳ درصد
استفاده از حداکثر ۶۱۰۴ دستگاه سانتریفیوژ IR-۱
حفظ حداکثر ۳۰۰ کیلو مواد غنیشده، و معاوضه مازاد آن با کیک زرد
تبدیل رآکتور آب سنگین اراک به یک رآکتور نوین ولی بدون خطرات اشاعهای، با حفظ ماهیت آب سنگین آن.
همانگونه که در بخشهای قبلی تبیین شد، در نتیجه پذیرش این نظارتها و محدودیتها، علاوه بر اینکه تحریمها رفع و قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت ملل متحد لغو شدند:
قدرتهای جهانی برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخته و اعمال حقوق هستهای ملت ایران را در چارچوب معاهدات بینالمللی محترم شمردند.
برنامه هستهای ایران که با قلب حقایق و به ناحق بهعنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی معرفی شده بود، به موضوعی برای همکاری بینالمللی با سایر کشورها در قالب استانداردهای بینالمللی تبدیل شد.
ایران بهعنوان یک قدرت دارای فناوری هستهای و برخوردار از برنامه هستهای صلحآمیز، از جمله چرخه کامل سوخت و غنیسازی، توسط سازمان ملل متحد مورد شناسایی قرار گرفت.
همه تاسیسات و مراکزهستهای و برنامه غنیسازی ایران بدون حتی یک روز توقف یا تعلیق به کار خود ادامه داد.
کار تحقیق و توسعه بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران از جمله IR-۶،IR-۵،IR-۴ وIR-۸ ادامه یافت.
تمامی زیرساختهای برنامه هستهای ایران حفظ شد، هیچ تاسیسات یا تجهیزاتی به شمول حتی یک سانتریفیوژ، از بین نرفت و تمام ظرفیتها و قابلیتها در جای خود باقی ماند.
بهرغم همه تبلیغات، در زمان کاهش تعهدات هستهای ایران طی دو سال گذشته به وضوح اثبات شد که چگونه ظرفیتهای هستهای ایران قبل از اعمال محدودیتهای برجامی بعضا حتی در کمتر از یک روز با شرایط بهتر و پیشرفته تر احیا و عملیاتی شد. ملاحظه مجدد جدول مقایسه شرایط هستهای کشور در سال ۱۳۹۲ و سال ۱۴۰۰نشان میدهد تمام ظرفیتها به سرعت قابل بازیابی است.
بنابراین در پی یک توافق احتمالی در وین شرایط ذیل دوباره به صورت موقت و حداکثر برای چهار سال دیگر برقرار خواهد شد: غنیسازی با ۵۰۶۰ سانتریفیوژ IR-۱، استقرار شش آبشار متشکل از ۱۰۴۴ سانتریفیوژ IR-۱ در فردو بهصورت آماده (دو آبشار درحال چرخش)، حفظ بیش از هزار سانتریفیوژ IR-۲m در انبار، حفظ صدها سانتریفیوژ پیشرفته IR-۴ و IR-۶ در انبار، ادامه تولید سانتریفیوژها و قطعات آنها براساس برنامه سازمان انرژی اتمی، ادامه ساخت مرکز جدید مونتاژ سانتریفیوژ، حفظ ۳۰۰ کیلو مواد غنیشده و معاوضه حدود ۳۵۰۰ کیلوگرم مازاد با کیک زرد، ادامه کار تحقیق و توسعه بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران از جمله IR-۲m،IR-۶،IR-۵، IR-۴،IR-۶s، IR-۷ وIR-۸. البته کاهش تعهدات هستهای طی دو سال گذشته، رشد قابل توجه فناوری هستهای و دانش غنیسازی کشور را نیز بهویژه در غنیسازی در سطوح بالا (۶۰ درصد) بهدنبال داشته است و ادامه ساخت راکتور نوین آب سنگین اراک با همکاری چین.
و آخر دعوانا...
پس از دو سال مذاکره فشرده و طاقت فرسا برای دستیابی به یک توافق قابل قبول و نیز ۶ سال کوشش نفسگیر برای حراست از حقوق ملت شریف ایران و جلوگیری از متلاشی شدن توافق همراه با هشت سال ناسزا شنیدن، خوندل خوردن و دم برنیاوردن بر سر اتهاماتی ناروا، اینک در آستانه واگذاری مسوولیت به برادران و خواهرانی تازهنفس و پرنشاط لازم است چند تجربه و نکته بهعنوان جمعبندی صادقانه و مشورت مشفقانه تقدیم شود. برجام حاصل کوششی عاشقانه برای رهانیدن ایران از دام امنیتیسازی آمریکا و تحریمهای ظالمانه، در عین حفظ توان هستهای با رعایت حداکثری خطوط قرمز در شرایطی دشوار بود؛ ولی همچون هر توافق دیگری حاصل مذاکره و دادوستد بینالمللی است که در شرایطی خاص در سال ۱۳۹۲ و بهدنبال رأی قاطع مردم به حلوفصل موضوع هستهای براساس تعامل سازنده و عزتمند شکل گرفت.
هیچ توافقی برای هیچیک از طرفهای آن توافق بینقص نیست. هر یک از طرفها از بخشهایی از توافق ناراضی و ناخشنود است. این طبیعت هر توافقی است. بنابراین لازمه رسیدن به توافق درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی از نگرانیها و مطالبات همه طرفها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد که تقریبا در تمام شرایط ضرر یا لااقل عدمالنفع آن برای کشور و مردم از منافع فرضی رسیدن - ناممکن- به توافق ایدهآل کمتر نیست.
تلاش هر یک از کنشگران برای پیروزی به هزینه شکست طرف مقابل- بازی با حاصل جمع صفر- به ناکامی هر دو طرف- بازی با حاصل جمع منفی- میانجامد؛ البته ممکن است ضرر همه طرفها یکسان نباشد. در دنیای بههم پیوسته کنونی تنها درنظر داشتن منافع همه طرفها- بازی با حاصل جمع مثبت- است که میتواند نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد.
به همین دلیل رسیدن به توافق نیازمند شهامت و ایثار و آمادگی برای هزینه از آبرو و رجحان بخشیدن منافع ملی به مصالح شخصی است. تفاهم- که نیازمند نوعی مصالحه است- در هیچ فرهنگ و جامعهای بدوا مطلوب و محبوب نیست و قهرمانان تاریخی بیشتر جوامع انسانی، جنگآوران و مبارزان میدان نبرد بودهاند و نه کنشگران عرصه دیپلماسی، تفاهم و مصالحه. اما واقعیت آن است که دستاورد هر جنگی در پشت میز مذاکره نقد میشود و ناکامیهای هر نبردی درمصاف دیپلماتیک تعدیل- ونه واژگون- میشوند.
منافع ملی و مصالح عالی مردم و کشور اقتضا میکند که سیاست خارجی صحنه دعوای سیاسی و جناحی داخلی نباشد و کارگزاران این حوزه مستظهر به پشتوانه اجماع ملی و همدلی و همراهی عمومی- البته همراه با نظارت و نقد مشفقانه- باشند. نقد سازنده نیازمند ارائه پیشنهاد عملی و واقعبینانه است و نه صرفا خردهگیری، حتی از نوع منصفانه. ارائه راهکارهای پیشنهادی از سوی منتقدان از یک طرف میتواند با تضارب آرا به انتخاب گزینههای برتر و کارآمدتر بینجامد و از سوی دیگر امکان تبادل نظر واقعی همراه با پاسخگوسازی کارگزاران را فراهم کند. همزمان باید پذیرفت که کارگزاران دیپلماسی و سیاست خارجی- از کارشناس، سفیر یا وزیر- تصمیمگیر نهایی نیستند و در همه جای دنیا مجری تصمیمات نهادهای بالادستی هستند.
مصالح عالی هر کشور در یک حوزه خلاصه نمیشود و تصمیمگیر نهایی باید همه جنبهها در یک وضعیت را بسنجد. یک دیپلمات یا یک مجری در میدان نمیتواند توقع داشته باشد که تصمیم نهایی را او بگیرد یا حتی تصمیم نهایی مطابق سلیقه، نگرش یا گزینه پیشنهادیاش باشد. البته باید در ارائه نظر کارشناسی صادقانه و شجاعانه نظراتش را بیان دارد؛ اما هنگام عمل بهترین و بیشترین کوشش بر اجرای بهینه و تمامعیار تصمیمات ملی- هر چند مغایر پیشنهاد خود یا سازمانش باشد- را به کار ببندد و از همان سیاست جانانه دفاع کند.
هر سیاستی نقاط قوت و ضعف دارد. مخالفان یک سیاست ضمن اظهارنظر و نقد سازنده، نباید اجرای سیاست اتخاذشده را مختل کنند. مانعتراشی مخالفان در اجرای سیاستهای متخذه نه تنها باعث اصلاح آن سیاست نمیشود، بلکه موافقان سیاست را به سرسختی میکشاند، مانع دستیابی به حداقل منافع ناشی از آن سیاست میشود و همواره بهانهای بهدست طرفداران سیاست برای مخالفت با ارزیابی دقیق و بازنگری ضروری میدهد که اگر سنگ اندازیها نبود موفقیت حاصل میشد. بههرحال، هر سیاستی اگر درست اجرا شود، منافعی دارد و اگر در زمان اجرا دچار دعوا در اصل سیاست شود، یقینا تمامی ضررهای مورد اشاره مخالفان واقع شده و هیچیک از منافع متصور حاصل نمیشود.
اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود یا شکست کامل- که حتما هیچیک نبود- همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط بهگونهای دیگر رقم خورده بود. اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام- حتی در بدترین نگرشها- بودیم و مقدار بیشتری سرمایه خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر میشد.
اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران- به شمول شعب خارجی شرکتهای آمریکایی- بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدی سرمایهداران جهانی- از جمله در داخل آمریکا- مواجه میشد. فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینه سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده میکردیم.
اکنون بهترین زمان برای ایجاد این همدلی و همصدایی است. موفقیت در مذاکرات اخیر وین و شکست نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی میتواند در فضای جدید سرای سیاست کشور، زمینه را برای بهترین بهرهبرداری از تمام ظرفیتهای برجام فراهم کند و با اصالت دادن به روابط با همه شرکا و ایجاد توازن در روابط اقتصادی خارجی- و صد البته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر درونزایی و برونگرایی- رشد و شکوفایی بینظیری را برای کشور و نسلهای بعدی به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ساله با چین، روابط راهبردی با روسیه، سیاست همسایگی و اولویت همسایگان و استفاده حداکثری از تعهدات کشورهای غربی در برجام بستر مناسب برای چنین آیندهای است.
منبع: دنیای اقتصاد