به گزارش سایت خبری پرسون از زنجان، بانو جیران داوودی مادر شهیدان سعید و قدرتالله افشاریراد به علت کهولت سن و بیماری، دار فانی را وداع گفته و آسمانی شد.
پیکر مادر این شهیدان با رعایت پروتکلهای بهداشتی و با حضور مسئولان استانی و شهرستانی در آرامستان خرمدره به خاک سپرده شد.
شهید سعید افشاریراد ششم فروردین ۱۳۴۲ در روستای ویک از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش ابراهیم و مادرش جیران نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت.
این شهید والامقام به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و هجدهم آبان ١٣۶٢ در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد.
در بخشی از وصیتنامه این شهید آمده است: ای امت قهرمان و شهیدپرور، تنها رمز پیروزی ما در این انقلاب عظیم فقط رهبری امام عزیزمان است، حمایت از امامان، حمایت از خط سرخ محمد (ص) و آل علی (ع) است.
برادران عزیز کوشش کنید در مقابل آنهایی که در مقابل دشمن زانو زدهاند و میخواهند اسلام را ریشهکن کنند، ضعف نشان ندهید. مشت محکمی بر دهان یاوهگویان تاریخ بزنید و مبادا کاری انجام دهید و عزت و شرف خون شهیدان را در محیط زندگیتان پایمال کنید.
شهید افشاریراد در بخش دیگری از وصیتنامه خود آورده است: از تفرقه و جدائی از همدیگر بپرهیزید. پیامی به دوستان و آشنایان دارم، عزیزان من مبادا از خط اسلام انحراف پیدا کنید. بیشتر به فکر انقلاب و جنگ باشید. دست اتحاد به همدیگر بدهید. مشت محکمی بر دهان دشمن زده و در حفظ دستاوردهای این انفلاب بسیار کوشا باشید.
قدرت افشاریراد نیز شهید دوم خانواده افشاریراد است که برای اینکه اسلحه برادرش سعید بر روی زمین نماند، به جبهه رفت و شهید شد.
شهید قدرتالله افشاریراد یکم مرداد ۱۳۴۸ در روستای ویگ از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد.
در بخشی از وصیتنامه این شهید آمده است: ای پدر بزرگوارم، ای امیدم در زندگی، در مرگ من مبادا کمر خم کرده و گریه کنی، همیشه استوار و صبور باشید، فقط شکر کنید که فرزندی را به اسلام و امام عزیز هدیه کردهاید.
ای مادر عزیزم، مسؤلیت سنگینی داری که شغل مادری همان شغل انبیا است. تو باید با تمام وجودت درسی به مادران عالم میدادی و استقامت خود را بر آنان نشان میدادی. مبادا در مرگ من گریه کنی و اشک بریزی و کمر خم کنی. نمیدانم از زحمات شما چطور قدردانی کنم اما در خلوت تو دانی و محبت مادری.
خواهران عزیزم، در لحظههای آخرم مسؤلیتی سنگین بر عهده شما میگذارم که با حجاب خود مشت محکمی بر دهان یاوهگویان شرق و غرب بزنید. در مرگ من گریه نکنید، همیشه زینبگونه باشید.
برادران عزیزم دست شما را میفشارم. در این بحرانهای انقلاب شما را به خدای تبارک و تعالی میسپارم، برادران عزیزم، مبادا جبهه را ترک کنید و از رفتن به جبهه غافل شوید.
منبع: ایسنا