به گزارش سایت خبری پرسون، این رماننویس که در دو دههی گذشته با آثار پُرشمار و سبک روایی خاصش توانسته مخاطبان بسیار زیادی برای خودش پیدا کند، در این رمان نیز از فقدان مینویسد.
درباره کتاب سفر زمستانی
کتاب "سفر زمستانی" اثر نویسنده بلژیکی ژاپنی "آملی نوتومب" می باشد.
این رمان که به زبان فرانسه نوشته شده ، یک داستان عاشقانه،و در عین حال جذاب نیز می باشد. "آملی نوتومب" یک داستان عاشقانه و ربایش هواپیما را به موازات با مهارت خود می سازد که خواننده به سرعت درگیر آن می شود و قادر به پیش بینی چگونگی پایان هر یک از موضوعات نیست. این کتاب به هر بزرگسال با سطح مهارت متوسط یا بهتر توصیه می شود.
این رمان با رفتن شخصیت اصلی داستان در فرودگاه پاریس با هدف ربودن هواپیمای مسافرتی آغاز می شود. او به سرعت فاش می کند که هیچ زمینه ای جنایی ندارد و خود را تروریست نمی داند ، زیرا او تمایل به هیچ دولت یا گروهی از مردم و انگیزه ای با ایدئولوژی مذهبی و یا سیاسی ندارد. از طرف دیگر ، نتیجه موفقیت آمیز باعث کشته شدن بسیاری از مردم می شود و در نهایت توسط تمام جهان به عنوان یک حمله تروریستی ویرانگر دیده می شود. اگرچه شخصیت اصلی اطمینان دارد که موفق خواهد شد ، خواننده او را در طی فصل ابتدایی خیلی جدی نمی گیرد ، زیرا به نظر نمی رسد او شخصیتی خطرناک باشد و تجربه ای در این عرصه ندارد.
در کتاب "سفر زمستانی" همانطور که کنجکاو هستیم که چگونه او قصد دارد نقشه خود را عملی کند ، این کتاب ما را به موقع به گذشته ای می برد که او به تدریج در حال توسعه روابط با دو زن است. این قبل از اینکه ما را به فرودگاه برگرداند ، به یک مثلث عاشقانه جالب و کاملا غیرمعمول تبدیل می کند تا اطلاعات بیشتری درباره دقیقا کاری که او می خواهد انجام دهد به ما ارائه دهد. سپس دوباره به سراغ داستان عشق می رویم. بعد از چند گزینه ، ما متوجه می شویم که این شخصیت دیوانه نیست ، که او بسیار باهوش است.ما همچنین پیشرفت انگیزه ربودن را به تدریج در داستان "سفر زمستانی" مشاهده می کنیم. تعلیق به سمت خاتمه بسیار به تدریج حرکت می کند که غیرقابل تصور می باشد ، و ما نمی دانیم که نویسنده "آملی نوتومب" چگونه می خواهد از این امر خارج شود.
خلاصه داستان سفر زمستانی
کتاب سفر زمستانی ماجرای جذاب زندگی مرد جوانی است که با قصد منفجر کردن یک هواپیما می خواهد سفری آغاز کند. املی نوتومب در این رمان از زندگی مردی می نویسد که تصمیمش را گرفته است: منفجر کردن یک هواپیما. اما او قبل از اینکه سفرش را آغاز کند به مرور خاطراتش می پردازد. او از خشمی صحبت می کند که او را به جایی رسانده است که تنها راه حل را دزدیدن هواپیما می داند. او قبل از شروع سفرش، شروع به نوشتن خاطرات و دلیل کارش می کند. در کنارش روایتی هم از عشق و عاشقی کردنش دارد. عشقی عجبی که در رساندن او به چنین وضع روحی، بی تاثیر نبوده است.
درباره نویسنده کتاب سفر زمستانی
فابین کلر نوتومب «املی نوتوم (Amélie Nothomb)»در نهم ژوئیۀ سال 1966 در شهر بروکسل، پایتخت بلژیک متولد می شود. ولی او در زندگی نامه اش خود را اَمِلی نوتومب متولد سال1967 در کوبۀ ژاپن معرفی می کند. پدرش بارون پاتریک نوتومب، دیپلمات بلژیکی کمی بعد از تولد اَمِیلی به عنوان کنسول به ژاپن منتقل می شود. امیلی پنج سال در ژاپن زندگی می کند. تأثیر این پنج سال بر روحیات نویسنده در آثارش منعکس می شود. ولی تجربۀ دور از وطن بودن املی به ژاپن ختم نمی شود.
قسمتی از کتاب سفر زمستانی
کسی یک هواپیما را از سرِ دلخوشی از مسیرش منحرف نمی کند، بلکه به خاطر اشغال کردن صفحه ی اول یکی از روزنامه ها این کار را می کند. رسانه ها را جمع کنید، آن وقت همه ی تروریست ها بی کار می شوند. این هم که شدنی نیست!
گمان نمی کنم من مغلوب این میان مایگی شده باشم. به کمک چند زنگ اخطار همیشه توانسته ام جانب احتیاط را رعایت کنم. از میان این اخطارها موثرترین شان این است: زمانی که از سقوط دیگری خوشحال نشوی، می توانی در آینه به خودت نگاه کنی. لذت از میان مایگی دیگری مظهر میان مایگی خودت است.
این اقدام دیگر برای معنا دادن به زندگی ام نیست. زندگی من معنا دارد. اعتراف می کنم در برابر بی شمار انسان هایی که از بی معنایی زندگی شان رنج می برند -البته اگر مجبور به باور کردن آن ها باشیم- گیج و مبهوت می شوم. این آدم ها در نظرم مثل زن های شیک پوشی هستند که روبه روی یک کمد شگفت انگیز پر از لباس می ایستند و مدام فریاد می زنند که چیزی برای پوشیدن ندارند. واقعیتِ ساده ی زیستنْ خود یک معناست. زیستن روی این سیاره معنای دیگری است. زیستن میان دیگران یک معنای تکمیلی و غیره. پس اعلام این که زندگی من بی معناست نمی تواند جدی باشد.
خواننده ها باید از متونی که دوست دارن رونویسی کنن. فقط از این طریق می شه فهمید نوشته ها از چه نظر دوست داشتنی ان. خوندن سریع اجازه نمی ده چیزی رو که در طبیعت ساده ی نوشته ها پنهانه کشف کنیم.
نمی دانم موفقیت یک داستان عاشقانه چیست، اما این را خوب می دانم که شکست عشقی وجود ندارد. این یک تناقض مفهومی است. عشق چنان احساس پیروزی و فتحی در انسان به وجود می آورد که می شود از خود پرسید چرا خواستار چیزی بیشتر از آن هستیم.
هرگز این واقعیت ساده را فراموش نمی کنم که عشق یک لطف است. بیداریِ محض در جایی که همه ی واقعیت های دیگر منسوخ شده و از بین رفته اند.
من سرما هستم و سلطنت من بر جهان به دلیلی بسیار ساده است. چیزی که هیچ کس تابه حال به آن نیندیشیده است: نیاز من به احساس شدن. این نیاز همه ی هنرمندان است اما هیچ هنرمندی جز من نتوانسته این نیاز را ارضا کند. همه ی جهان و انسان ها من را به خوبی حس می کنند. وقتی خورشید و باقی ستارگان خاموش می شوند من همچنان خواهم بود و همه ی مردگان و زندگان آغوشم را احساس خواهند کرد. نیت آسمان هرچه که باشد، یقین مطلق آن است که آخرین کلام به سوی من خواهد بود. این میزان از تکبر با تواضع من در تضاد نیست چرا که اگر احساس نشوم، هیچم. بدون لرزش دیگران وجود ندارم. سرما هم به انگیزه و نیرو نیاز دارد. و نیروی من رنج همه ی شماست. برای قرن ها و قرن ها.
آن چه بیش از هر چیزی روی زمین باعث کشتار می شود کلمه است.
مگر چیزی را هم که زیبا نیست خراب می کنند؟ هیچ کدام از اقدام های ویرانگرانه ی انسانی تابه حال علیه زشتی انجام نشده است. حتا یک نمونه. چون زشتی هیچ کس را آن قدر به شوق نمی آورد که برایش تا این حد نیرو و انرژی صرف کند. زشتیِ بیش از حد تنها می تواند خشمی بیهوده در انسان به وجود بیاورد. فقط چیزهای متعالی و باارزش هستند که قادرند اشتیاق لازم را برای ویران کردن خود در کسی ایجاد کنند. به همین خاطر است که راهب رمان میشیما عمارت طلایی را به آتش می کشد، نه ساختمان های جدیدی که کیوتو را از ریخت انداخته بودند. ذات اصلی این جمله از وایلد نیز همین است «همه، آن چیزی را که بیشتر دوست دارند از بین می برند.»
برای آن که جایی را دوست داشته باشید باید از بالا تماشایش کنید. احتمالا به همین خاطر است که ما خدا را همیشه بر فراز زمین تصور می کنیم. اگر آن بالا نیست، چه طور می تواند ما را دوست داشته باشد؟
شناسنامه کتاب سفر زمستانی
نویسنده: آملی نوتومب
ترجمه: بنفشه فریس آبادی
انتشارات: چشمه
تعداد صفحات: ۹۷