به گزارش سایت خبری پرسون، فهرستی که البته باید نخستین ساعات بامداد جمعه گذشته منتشر میشد اما بهدلیل مشکلاتی غیرمترقبه در مسیر یا به تعبیر دقیقتر فرآیند تدوین این فهرست انتخاباتی بروز کرد و اصلاحطلبان میگویند ناشی از تجربه متفاوت آنان در راستای تدوین فهرست انتخاباتی آنان است، با تاخیر اما بالاخره منتشر شد. فهرستی که البته در نگاه نخست، شاید جز 6 عضو فعلی شورای شهر که به سختی موفق به عبور از سد ردصلاحیت گسترده ناظران این انتخابات شده و حالا در این فهرست انتخاباتی برای شورای شهر ششم حاضرند، باقی اعضایش را چهرههایی کمتر شناختهشده تشکیل میدادند.
آنچه اما با نگاهی به فضای سیاسی-رسانهای پیرامون انتخابات شوراهای پیشرو نسبت به این فهرست انتخاباتی و در مقایسه با همین فضا در جریان انتخابات دوره پنجم که درست 4 سال پیش در چنین روزهایی برگزار شد، دستگیرمان میشود، همانی است که اصلاحطلبان با سربلندی از آن صحبت میکنند. اینکه برخلاف فضایی که 4 سال پیش، در پی انتشار فهرست 21 نفره اصلاحطلبان برای انتخابات شورای پنجم تهران بر اردوگاه اصلاحطلبان حاکم شد و انتقاد از اینکه چرا فلان کاندیدای اصلاحطلب در فهرست حاضر است و آن، دیگری غایب.
چرا نگاه اصلاحطلبان به تدوین و بستن لیست انتخاباتی و حمایت از کاندیداها، برخلاف آنچه ادعا میشود، نگاهی است محدود به شخصیتها و تشکلهای اصلاحطلب و آنان به عنوان جریان و گفتمانی که خود را با مسیر کلی جامعه مدنی همراه میدانند و فراتر از آن، دستکم در بزنگاههای انتخاباتی داعیه نمایندگی از بخشهایی از جامعه را دارد که معمولا در ادبیات رسمی حاکمیت چندان موردتوجه نیستند، در بستن لیست انتخاباتیشان، بیشتر به آشنایان سیاسی و تشکیلاتیشان نظر داشته و کمتر به فعالان و کنشگران سیاسی و مدنیِ مستقل امکان فعالیت زیر چتر اصلاحطلبی را دادهاند، آنهم در انتخاباتی که اگرچه در تهران و کلانشهرها ناگزیر انتخاباتی است شبیه به دیگر انتخابات و آغشته به چاشنی سیاسی و نگاههای جناحی اما به هر حال بحث در این حوزه خاص، بحث مدیریت شهری است و سیاست و سیاستورزی، آنهم به معنای کنشگری جناحی قاعدتا نباید در انتخاباتی که برای تشکیل شورای شهر برگزار میشود، در اولویت نخست قرار بگیرد.
انتقاد به اصلاحطلبان و لیست انتخاباتی آنان البته
به مراتب فراتر از آن بود که در این چند سطر به اختصار اشاره شد اما حالا در شرایطی که وارد 24 ساعت دوم پس از رونمایی از لیست انتخاباتی جبهه اصلاحات میشویم، اگرچه فضا یکسر حمایتی نیست و باز اینجا و آنجا گلایههایی مطرح شده و میشود اما این فضا به هیچ عنوان با آنچه 4 سال پیش به یاد داریم، قابل مقایسه نیست و ازجمله درخصوص مواردی که در همین مختصر از آن گفتیم، کمتر از فریاد اعتراضی و انتقاد افکار عمومی میشنویم. شرایطی که اصلاحطلبان معتقدند نه تنها بیدلیل نیست و مثلا با توجه به نسبت کمتر افکار عمومی به انتخابات نسبت به 4 سال پیش و متعاقبا حساسیت کمتر جامعه به لیست اصلاحطلبان ارتباط ندارد، بلکه با استناد به فرآیندی که تدوین این فهرست انتخاباتی طی کرد، از این میگویند که شفافیت در این فرآیند و پیشبرد مسیر بستن لیست انتخابات مبتنی بر سازوکاری دموکراتیک و مبتنی بر نظر و رای بدنه اجتماعی این جریان سیاسی است که این تفاوت را رقم زده و اگر حالا کمتر از این میشنویم که چرا فلانکاندیدا در لیست حضور دارد اما بهمانکاندیدا نه، به این دلیل است که خردجمعی اصلاحطلبان به معنای واقعی کلمه و نه صرفا به آن مفهوم که پیشتر از آن صحبت بود، در این فرآیند نقشآفرینی کرده و لیستی که از آن رونمایی شده، صرفا خروجی آرا و نظرات و البته لابی پیدا و پنهان بزرگان حزبی و غیرحزبی اصلاحطلب نیست، بلکه اینبار اگر به اصطلاح جلسهای برگزار شده، میزان این نشست «سرا» یا همان «سامانه رایسنجی اصلاحطلبان» بوده و میهمانان و حضار این محفل نیز نه صرفا محدود به حدود 30 تا 50 چهره شاخص اصلاحطلب، بلکه رایدهندگان و تدوینگران لیست انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو، جماعتی حدودا 50 هزار نفره از بدنه اجتماعی این جریان سیاسی بودهاند که اینبار به صورت آنلاین در یک رایگیری مقدماتی و درونجریانی، پای کار آمده و آرای الکترونیک خود را به 21 نفر از 109 کاندیدایی دادند که علاوه بر عبور از سد نظارتی هیات نظارت بر انتخابات شوراها، اقدام به نامنویسی در این سامانه کرده و اقبالشان را برای حضور در فهرست نهایی به رای و خردجمعی اعضای «سرا» سپردند.
گروهی که شامگاه شنبه گذشته جواد امام، رییس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان برای انتخابات ششمین دوره شورای شهر تهران در یک نشست خبری اسامیشان را به ترتیب الفبا و با تاکید بر اینکه اینبار کسی از این 21 نفر سرلیست نیست و به نحوی «همه سرلیستند»، اعلام کرد؛ «علی اعطا، رضا امیدوارتجریشی، زهرا بهروزآذر، احسان بیسادی، مجتبی تقوینژاد، خدیجه جدا، ژما جواهری، افشین حبیبزاده، زهیر خیری، فائزه دولتی، محمد سالاری، منیر شجاعی، آذین شرفخانی، محمدرضا شریفی، مجید صالحی فیروزآبادی، محمد علیخانی، الهام فخاری، مجید فراهانی، علی محمد مصلحی، محمدحسین مهرزاد و سیدحسن موسوی.» نکته جالب توجه در این فهرست اما شاید، تعداد قابلتوجه جوانان در این جمع 21 نفره بود. فهرستی که همزمان با حضور پرتعداد جوانان، 7 جایگاهش نیز به زنان اختصاص یافته تا همچون چند انتخابات این سالهای گذشته، اینبار هم شاهد حضور 30درصدی زنان در فهرست انتخابات جریان اصلاحات باشیم.
در این میان اگرچه به نسبت شاهد انتقاد کمتر نسبت به 4 سال پیش بودیم اما فضا یکسر خالی از گلایه و نقد افکار عمومی هم نبود و درپی انتشار این فهرست و اعلام حمایت رسمی جبهه اصلاحات از آن، یک نکته بسیار تکرار شد و آن، اینکه چرا این جریان سیاسی همزمان و در یک مقطع خاص زمانی، حاضر به حمایت از کاندیدایی در انتخابات ریاستجمهوری نیست اما اینچنین به میدان آمده و میخواهد از شهروندان برای مشارکت در انتخابات شورای شهر پایتخت که قاعدتا به لحاظ سیاسی در رده اهمیت پایینتری قرار میگیرد، دعوت به عمل آورد.
آنچه اما اصلاحطلبان به عنوان پاسخ به این انتقاد مطرح کرده و میکنند، فارغ از آنکه پاسخی به نظر قانعکننده میرسد، میتواند بازگوکننده راهبرد تبلیغاتی این جریان سیاسی نیز باشد. اصلاحطلبان اگرچه دستکم تا اینجای کار تاکید دارند که از هیچیک از 7 کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری حمایت نمیکنند اما هرگز نگفته و نمیگویند که تمایلی به حضور در این انتخابات نداشتند. حرف آنان ساده است. کاندیدایی نداریم که حمایت کنیم. اوضاع در انتخابات شوراها اما به هر ترتیب متفاوت است.
اصلاحطلبان اگرچه در این انتخابات نیز شاهد ردصلاحیت گسترده نیروهایشان بوده و آنطور که سخنگوی جبهه اصلاحات گفته، حدود 20 نیروی کیفی خود را از دست دادهاند اما به هر حال آنقدر نیرو و نفر داشتند که بشود به فهرستی 21 نفره رسید. اتفاقی که حالا افتاده و صندوق رای انتخابات شوراها را برای این جریان سیاسی نسبت به صندوق رای انتخابات ریاستجمهوری متفاوت کرده و حال اگر آنان بتوانند در مدت کوتاه باقی مانده تا روز سرنوشت، پایگاه اجتماعی و جامعه رایشان را نیز متوجه این تفاوت کنند، هیچ بعید نیست که هفته آینده شاهد شرایطی متفاوت در خروجی و نتیجه این انتخابات نسبت به انتخابات ریاستجمهوری نیز باشیم.
منبع: اعتماد