به گزارش سایت خبری پرسون، امید کاجیان نوشت: آنچه اما در این میان بیش از همه مشخص است عدموضعگیری دقیق و صحیح این کاندیداها در برابر بسیاری از پرسشهاست. تمامی گزینهها مدعی داشتن برنامههای متنوعی هستند که چهبسا مدتها روی آن کار کردهاند یا سالهاست آن را نزد خود دارند. جالب اینکه تمامی این افراد صاحبمنصبانی هستند که در این مدت نهراهی پیشروی دولت و ملت برای حل مشکلات با این برنامههای ادعایی خود گذاشتهاند و نه از تریبونهایشان تا پیش از انتخابات درباره آن گفتهاند.
سوال این است که اگر آنها داعیه عشق به مردم و مملکت دارند چرا با علم به راهکار حل این مشکلات، تاکنون سکوت کردهاند و پیشنهاداتشان را با دولت در میان نگذاشتهاند و از سویی چرا بازهم حتی در ایام انتخاباتی هیچچیز مشخصی از این برنامهها نمیشنویم؟ ذکر مصیبت این روزها، تنها کاری بود که تاکنون نامزدها از خود نشان دادهاند. اینکه این گروه، آن گروه را مقصر وضع بد کشور بداند و همین. غافل از اینکه مردم در واقعیت هر دو را بانی چنین روزگاری میدانند و دنبال یک منجی برای حل آنند. با این حال نامزدهای امروز ریاستجمهوری مغرورانه هر یک با ذکر توصیفی و مثلی از قدرت خود در برابر حل مشکلات و گرانی و تورم و... داستان میبافند، از کشتن اژدهای هفتسر فساد سخن به میان میآورند و همچنین شکستن شاخ غول بیکاری... . ظاهرا که کاندیداها عرصه انتخابات را با نقالیهای شاهنامه و افسانهسرایی اشتباه گرفتهاند. جدا از شعارگوییهای آنان، تاکنون یک مبحث جدی و موضعگیری درست درخصوص مقولههای مختلف از جمله سیاست خارجه کشور مطرح نشده، جز اظهارنظرهای کلی درباره تعاملات با کشورها. مقوله برجام یکی از مهمترین این موارد است که در موردش اظهارات، دوپهلوست و گنگ.
مثلا قاضیزادههاشمی در اظهاراتی عجیب میگوید برجام را به رسمیت میشناسد اما دلیل نمیشود که قبولش داشته باشد. وی دراین باره گفته: «معاهده برجام را به رسمیت میشناسیم، ولو اینکه قبولش هم نداشته باشیم و انتظارمان این است که همه اعضا به مفاد آن عمل کنند.» او در اظهاراتی که بیانگر زبان غیردیپلماسی اوست، میگوید: «آمریکاییها مانند سگ میمانند، سگ وقتی فرار میکنی دنبالت میکند؛ ولی وقتی بایستی سگ فرار میکند.» زاکانی هم همینقدر دوپهلو و نامشخص و شعاری اظهار میکند: «اینجا مجلس ما ۲۰دقیقهای (اشاره به تایید برجام) به پای غربیها ذبح شد. با مذاکره مخالف نیستیم، با مفتفروشی مخالفیم. مذاکرات امروز وین، حراج آخر فصل دولت روحانی است.»
و باز هم معلوم نیست که این جملات یعنی برجام آری یا نه. اگر این مذاکرات امروز حراج آخر است پس بناست امثال زاکانی چه کنند و آیا رئیسجمهور آینده میتواند غیربرجام کاری کرده و خلاف تصمیمات بالادستی، عمل کند؟یا رئیسی که میگوید: «پای میز مذاکرهای که دنبال محدودسازی قدرت دفاعی و امنیتی ما باشد، نمینشینیم»؛ اینکه معنیاش مخالفت یا موافقت با برجام است، مشخص نیست .سعید جلیلی هم که معرف حضور خیلیهاست؛ اینکه او از مخالفان برجام است اما راهکار جایگزین را معرفی نکرده است. محسن رضایی هم که پیشتر آمریکا را تهدید کرده بود که اگر دست از پا خطا کنند در همان هفته اول 1000 گروگان از آنها میگیریم و برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند و از این طریق مشکل اقتصادی ما نیز حل میشود؛ مسالهای که نشان میدهد چندان از مصلحتاندیشیهای عرصه سیاست خارجه آگاه نیست. اظهاراتش در برابر برجام هم گاه متناقض است؛ یکبار پیش از تصمیم دولت رسمی ایران به مذاکره جدید در وین، از مذاکره با آمریکا و رفع تحریمهای پلهای و گام به گام سخن گفته بود و اینکه اوست که میتواند حلال مشکلات باشد. در حالی که خود وی زودتر از هر کس دیگری از مخالفت مجمع تشخیص با FATF سخن به میان آورده بود؛ مخالفتی که عملا میتواند هر قرارداد خارجی را بیاثر کند.
قرارداد 25 ساله ایران و چین
در سویی دیگر آنچه بعضی به عنوان قراردادی در مقابل برجام توصیف میکنند و البته بسیار در مورد سرنوشت آن نیز نگران هستند، قرارداد 25 ساله ایران با چین است. موضوعی که شوربختانه هیچک از کاندیداهای فعلی اشارهای به آن نداشتهاند؛ حتی مهرعلیزاده و همتی که در قبال برجام موضع مشخصتری داشته و آن را تنها راهکار شرایط فعلی میدانند. با این حال قرارداد 25 ساله ایران و چین و مفاد آن، که تا امروز برای مردم مخفی و به عنوان یک راز باقی مانده است، از قرار در کلام نامزدهای انتخاباتی نیز همچنان باید یک راز باشد.
هرچند بعضا در برخی از گفتههای کاندیداهای ریاستجمهوری میتوان گرایشهای به شرق را به همان اندازه که عدمعلاقه به غرب وجود دارد، دید. مثلا جایی که قاضیزادههاشمی میگوید نگاه به شرق راهبرد نظام است و در راستای همین هم قراردادهای بلند مدت با چین را داشتهایم. این در حالی است که جهتگیری مشخصی درباره این قرارداد گرفته نشده است؛ اینکه تا چه میزان کاندیداها میتوانند به این موضوع وارد شوند نیز معلوم نیست. هیچ یکی از نامزدها درحد مطالبه نیز درمورد قرارداد 25 ساله ایران و چین و مفاد آن اظهارنظر نکردهاند و درباره چشماندازی که قرار است بعد از این درانتظار ما باشد، نگفتهاند. کاندیداهایی که همگی ادعای شفافیت دارند، در کلیدیترین سیاستهای پیشروی آینده کشور در حوزه سیاست خارجه، که موضوع برجام و تعهد 25 ساله با چین است، موضع شفافی نداشتهاند و بسیار مبهم، سطحی و مملو از شعارهای نخنماشده سخن به میان آوردهاند و همینهاست که باعث ایجاد تردیدهای بیشتری در آینده ایران با وجود چنین افرادی شده است. به راستی مگر میشود نسبت به مهمترین اتفاقات آتی کشور تا این حد گنگ و مبهم و فشل بود؟
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی