به گزارش سایت خبری پرسون از زنجان، سیدهشهرزاد کلانتری در رابطه با مراحل سوگ و کمک به افراد سوگوار، اظهار کرد: فردی که دچار سوگ میشود به لحاظ روانی مراحلی را تجربه میکند که با توجه به فیزیولوژی افراد مثل برونگرا و درونگرا بودن، جنسیت، سن، چگونگی حادثه و شخصی که از دست رفته است، تفاوت دارد و دارای شدت و ضعف است.
وی افزود: به طور طبیعی و بر اساس یافتههای روانشناسی مراحل زیر فرآیند تجربه سوگ را نشان میدهد که معمولاً در همه افرادی که سوگ را تجربه کردهاند، مشاهده میشود. برای مثال انکار فقدان در این مرحله بازمانده از دست دادن فرد و نزدیکان خود را باور نمیکند و دست به انکار میزند. مثلاً اینکه «مطمئنم زنده است» یا «امکان نداره»، «مگه میشه اون مرده باشه» یا درک فقدان که در این مرحله فرد کمکم و به تدریج به این نتیجه میرسد که عزیزش را از دست داده است، در این دوره شاهد نخستین احساسات ناراحتکننده خواهیم بود، این احساس به اینگونه ابراز میشود که «کمرم شکست» «دیدی عزیزم از دست دادم»، «دیدی بچم پرپر شد».
این مشاور ادامه داد: احساس ترک شدن و اضطراب، دیگر فرآیند تجربه سوگ است که در این مرحله فرد احساس میکند تنها مانده و کسی را ندارد و اضطراب زیادی در مورد آینده به وی دست میدهد. مثلاً عنوان میکند «چه جوری بچهها را تنها بزرگ کنم»، «بدون پدر و مادرم چه کار کنم». دیگر فرآیند سوگ نیز ناامیدی و گریه کردن است.
کلانتری با بیان اینکه مشکل در تصمیمگیری، احساس ناآرامی و بیخوابی، از دست دادن اشتها، تحریکپذیری، از دست دادن کنترل خود و فراموشکاری یکی از فرآیندهای سوگ است، تصریح کرد: حسرت خوردن و یادآوری مدام عزیز یا عزیزان از دست رفته فرآیند دیگر شناخته شده از سوگ است. همچنین خشم نیز در این فرآیند مشاهد میشود و در این زمان شاهد عصبانیت و خشم فرد نسبت به خود و اطرافیان و حتی خدا و مقدسات هستیم. مانند ای خدا این چه حکمتی بود؟ چرا من؟ چرا این اتفاق برای من افتاد؟
این رواندرمانگر در رابطه با احساس گناه، یادآور شد: در این مرحله فرد به شدت دچار احساس گناه شده و خود را به خاطر اتفاقات افتاده مقصر میداند و سرزنش میکند. مثل اینکه «من دارم تقاص پس میدم» و یا احساس تهی بودن و از دست دادن تصویر ذهنی فرد که در این مرحله فرد به شدت احساس خلا و بیهودگی کرده و در واقع تصویر ذهنی فرد از خود دچار تغییر و دگرگونی میشود، این گفتهها که «با این اتفاق همه چیز رو با خودش برده»، در مرحله همانندسازی نیز فرد از خصوصیات و رفتارهای کسی که از دست داده، تقلید میکند.
وی عنوان کرد: در مرحله افسردگی فرد به شدت افسرده است و احتمال وجود افکار یا حتی اقدام به خودکشی در این مرحله وجود دارد. مرحله آخر مرحله بازسازی در صورت حل سوگ و گذشتن از این مراحل فرد قادر خواهد بود که به جامعه بازگشته و زندگی عادی خود را از سر گیرد.
این مشاور اظهار کرد: جدید بودن ویروس کرونا و سرعت بالای ابتلای آن باعث شده تا بیشتر مردم به خاطر ترس از مواجهه با بیماری روزهای خود را سپری میکنند، ترسی که در بسیاری از موارد باعث مشکلات روانی، اجتماعی میشود و این بیماری برخی از مسائل روانشناختی را نیز ایجاد میکند که شامل، قرنطینه خانگی، اختلال در فعالیت روزانه وسواس و سوگواری غیرطبیعی برای مرگ عزیزان است و مسئله مهم این است که خانواده این افراد اجازه مراسم سوگواری، تخلیه هیجانات، ابراز غم و ناراحتی را به صورت طبیعی ندارند و تا مدتها بعد از مرگ عزیز از دست رفته قرنطینه هستند و نمیتوانند با خویشاوندان دیگر ارتباط داشته باشند و دچار سوگ تاخیری میشوند.
کلانتری با اشاره به سوگ تاخیری، گفت: سوگ تاخیری عبارت است؛ سوگواری نکردن به موقع یا مهار زمانی پاسخ هیجانی مناسب وقتی این افراد عزیزی را از دست میدهند؛ اطرافیان و جامعه جلوی غم ناراحتی و اضطراب آنها را میگیرند و اجازه نمیدهند مراسم سوگواری عزیزان خود را انجام دهند و چند ماه بعد دچار سوگواری تاخیری میشود و این تاخیر در سوگ باعث مشکلات روانی از جمله اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی، دوقطبی، وسواس، اختلالات خواب، اختلالات تغذیه، احساس خشم، احساس گناه، خودکشی، تمایل به مصرف مواد و ... میشود.
این رواندرمانگر خاطرنشان کرد: پیشنهاد میشود برای این افراد مراسم سوگواری مجازی به جای مراسم سنتی سوگواری برگزار شود، زیرا در تجربه سوگ در فضای مجازی امکان اشتراکگذاری صوت، متن، عکس و فیلم وجود دارد و این سوگواری در ورای مرزهای جغرافیایی قابل ملاحظه و تحلیل است. مراسم ترحیم مجازی باید کاملاً ساختار مراحل مراسم ترحیم حضوری متناسب با فرهنگ را داشته باشد و لازم است نهادهای بالادستی برای این معضل چارهاندیشی و امکان برگزاری مراسم با هزینههای کمتر را فراهم آورند.
منبع: ایسنا