به گزارش سایت خبری پرسون، پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، سرانجام اتفاقی که پیشبینی می شد رخ داد و ترکش افشای فایل صوتی مصاحبه ظریف، به یکی از مقامات دولتی اصابت کرد و حسام الدین آشنا که رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری بود از سمت خود استعفا داد یا به تعبیر برخی رسانهها، برکنار شد. استعفا یا برکناری آشنا به این دلیل بود که پروژه تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید که مصاحبه افشا شده ظریف بخشی از آن پروژه بود، زیر نظر حسام الدین آشنا انجام گرفته بود.
آشنا اگرچه در مصاحبه با اعتماد، تاکید کرد که استعفا داده و برکنار نشده اما شعری که او از حافظ در توییترش پس از استعفا یا برکناری گذاشت، موید این بود که با اکراه استعفا داده است و به تعبیری مجبورش کرده اند که استعفا بدهد. رییس جمهور روحانی نیز در حکم انتصاب علی ربیعی به عنوان رئیس جدید مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری برخلاف عرف معمول از اقدامات رئیس پیشین این مرکز دولتی یعنی آشنا تقدیر و قدردانی نکرد که به نوعی می توان از آن اینگونه برداشت کرد که روحانی از آشنا دلخور است.
اما مشابه اتفاقی که برای آشنا افتاد، قریب به بیست و اندی سال پیش نیز برای پدر همسر او نیز رخ داده بود؛ زمستان سرد سال ۷۷ بود و ماجرای موسوم به قتلهای زنجیره ای در مطبوعات و جراید داغ بود؛ قتلها منتسب به برخی کارکنان خودسر وزارت اطلاعات شده بود و مطبوعات چپی و دوم خردادی فشار می آوردند که دری نجف آبادی وزیر اطلاعات باید استعفا دهد یا برکنار شود. از قضا در آن زمان، همین حسامالدین آشنا نیز قائم مقام پدر زنش یعنی دری نجف آبادی در وزارت اطلاعات بود؛ البته آشنا در آن زمان معمم بود. ذکر این نکته لازم است که انتخاب نخست دری نجف آبادی برای قائم مقامی وزارت اطلاعات که به تعبیر خودش محرم خانه نظام بود، حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای بود که رئیس جمهور خاتمی با این انتخاب مخالفت کرده بود و نتیجتاً حسام آشنا به سمت مهم و حساس قائم مقامی واجا رسیده بود.
در کتاب خاطرات روزنوشت سال ۷۷ آیت الله هاشمی رفسنجانی با عنوان «در جستوجوی مصلحت» که همین چند روز پیش رونمایی شد، اطلاعات نابی از روزهای سرد زمستان ۷۷ و ماجرای استعفا یا برکناری دری نجف آبادی بواسطه ماجرای قتل های زنجیره ای آمده است. در رونوشت روز سوم دی این کتاب می خوانیم که هاشمی در ادامه خاطراتش درباره نتیجه بررسی قتلهای زنجیرهای در گفتوگو با دری نجفآبادی، پورمحمدی و احمد شفیعی مینویسد: «شب آقایان [قربانعلی] دری [نجفآبادی]، [مصطفی] پورمحمدی و [احمد] شفیعی، از وزارت اطلاعات آمدند. از نتیجه بررسی قتلهای اخیر که اتهام متوجه وزارت اطلاعات شده و احتمال خودسری بعضی از افراد تند، اظهار نگرانی کردند و برای حفظ حیثیت نظام و وزارت چارهجویی نمودند و برای مجازات مرتکبین، در صورت اثبات، اظهار آمادگی کردند.
هاشمی در روزنوشت روز ششم دی نوشته است: «آقای [قربانعلی] دری نجفآبادی [وزیر اطلاعات] آمد. گفت مقرر شده از ۲۳ رمضان، حصر آیتالله منتظری محدودیت کمتری داشته باشد و علما و فامیل و… بتوانند به ملاقات بروند. گزارشی از پیشرفت تحقیق در مورد قتلهای اخیر داد و از فتنه احتمالی گفت که چپها به دنبال آن هستند. تعدادی از پرسنل [وزارت] اطلاعات، منجمله آقای [مصطفی] موسوی [کاظمی]، مدیرکل امنیت، اعتراف کردهاند که آنها عامل قتلها هستند و این گروه که میگویند از جناح چپ و طرفداران آقای [سیدمحمد] خاتمی بودهاند، اخیراً برای انقلاب، به خاطر تحرکات موذیانه ضدانقلاب، احساس خطر کردهاند و از دولت آقای خاتمی مأیوس شدهاند. بعد از آنکه آقای دری، اعتراف آنها را به آقای خاتمی، [رئیسجمهور] گفته است، آقای خاتمی خواستار مجازات آنها شده. گفتهاند، قبلاً با آقای دری در میان گذاشته بودند و احساس کردهاند که آقای دری، موافق و حتی با تنبیه افرادی مثل آقای نوری و [محسن] آرمین و… موافق است، ولی آقای دری بهطور اکید، اطلاع و موافقت خود را تکذیب میکند و معتقد است برای پیدا کردن شریک نیرومند برای جرم خود چنین گفتهاند.»
بنا به خاطرات هاشمی، روز ۹ دی ۷۷ ، حسام آشنا به نزد او رفته است و از فشاری که بعد از قتلهای اخیر، روی وزارت اطلاعات است و نیز از بیاعتمادی رئیسجمهور و دولت نسبت به وزارت و عدم حمایت و سرد شدن و ضعف روحیه پرسنل اطلاعات و اظهارات بعضی از اعضای دولت درخصوص استعفا یا برکناری آقای [قربانعلی] دری [نجفآبادی]، [وزیر اطلاعات]، اظهار نگرانی شدید کرده است.
روایت هاشمی رفسنجانی از ۱۰ دی ۷۷ به آنجا میرسد که هاشمی و خاتمی درباره روند بررسی ابعاد قتلها با هم ملاقات میکنند: خاتمی جریان ملاقات با رهبری و آقای دری [وزیر اطلاعات] و دیگران را درباره مسئله قتلهای اخیر گفت و درباره نحوه عمل و برخورد مشورت کرد. گفت، آقای [مصطفی] موسوی، [کاظمی]، مدیرکل معاونت امنیت و تعدادی دیگر، به ارتکاب قتلها به خاطر دفاع از اسلام و جلوگیری از خطرها، اعتراف و ادعا کردهاند که آقای دری هم در جریان بوده، ولی آقای دری تکذیب میکند. میگویند آقای موسوی از همفکران آقای خاتمی است و نامزد معاونت امنیت اطلاعات ایشان بوده است. نظرشان این است که آقای دری، اعلان کنند که خود وزارت اطلاعات، جریان را کشف کرده که واقعیت همین است و خود با پذیرش ضعف و کوتاهی، استعفا بدهد و سپس مدتی آقای خاتمی، سرپرستی وزارت را به عهده بگیرد و اصلاحات را انجام دهد و با مرتکبین قتلها مطابق قانون عمل شود. گفتم، مسئله مهم رسیدگی به ادعای مطلع بودن آقای دری است؛ در صورت مطلع بودن یا نبودن، برخورد فرق میکند. قرار شد بررسی و مشورت بیشتر بکنیم.»
هاشمی در روزنوشت ۱۳ دی ۷۷ از اختلاف دری نجفآبادی با خاتمی مینویسد و تاکید می کند: دری معتقد است آقای [مصطفی] موسوی [جانشین معاون امنیت وزارت اطلاعات]، برای حل مشکل خودش، به دروغ گفته است آقای دری از قتلها مطلع بوده و یا موافقت کرده است. انتظار دارد که من و رهبری، جلوی این ظلم را بگیریم و معتقد است، آقای خاتمی برای تسلط بر [وزارت] اطلاعات، چنین استفادهای از این جریان میکند.
علیایحال، دری نجف آبادی در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۷۷ در پی افشای قتلهای زنجیرهای استعفاء داد یا مجبور به استعفا شد، اتفاقی که ۲۳ سال بعد مشابه آن برای دامادش نیز رخ داد؛ در آن ماجرا، بحث افشای قتلهای زنجیره ای مطرح بود و در این ماجرا، افشای فایل صوتی ظریف!