حکمرانی آمار و دشمنان آن!

دانشجویان، پژوهشگران، حرفه‌مندان، اصحاب رسانه و به‌طورکلی همه کسانی که به‌نوعی با امر برنامه‌ریزی، تحلیل یا پژوهش سروکار دارند، بارها و بارها با این پدیده به‌طور ملموسی مواجه بوده‌اند.
تصویر حکمرانی آمار و دشمنان آن!

به گزارش سایت خبری پرسون، امیر ثامنی نوشت:

«مسلخ آمار»! فقدان آمار، عدم انتشار آمار (بنا به دلایل طبقه‌بندی محرمانگی)، به‌روزنبودن آمار، تناقض آمار (با سایر مراجع)، تکثر مراجع آماری و... سبب شده است تا یافتن آمار و اطلاعات صحیح، دقیق و معتبر برای تدوین یک پژوهش، رساله، گزارش یا برنامه همواره یکی از طولانی‌ترین و آزاردهنده‌ترین بخش‌های انجام این امور است: اما سؤال مهم اینجاست چرا هیچ‌گاه تلاش مؤثری برای حل این معضل بنیادین نشده است؟ و اینکه گره اصلی مسئله آمار و اطلاعات در ایران چیست و چرا این موضوع حل نمی‌شود؟ هرچند برنامه‌ریزی به مفهوم برخورداری از «تدبیر و کفایت برای نیل به مطلوب» همزاد با اولین جوامع بشری است، اما قریب به یک قرن است که خرد و تجربه بشری برای دستیابی به رفاه، آبادانی و رضایت عمومی و در یک کلام نیل به «توسعه»، روش «برنامه‌ریزی» را برگزیده است. برنامه‌ریزی صحیح نیز سه پایه اصلی دارد: «تئوری»، «روش‌شناسی» و «آمار». فارغ از آنکه اشکالات و خلأهای اساسی در حوزه «تئوری» و «روش‌شناسی» برنامه‌ریزی در کشور وجود داشته، بااین‌حال همین تئوری‌ها و روش‌شناسی‌های نیم‌بند، تقلیدی و کم‌اثر نیز خود بر یک بنیان شناختی از وضع موجود استوار شده که از درون تحلیل آمار و اطلاعات بیرون می‌آید:

با اینکه ضرورتی به بزرگ‌نمایی درباره نقش حیاتی «آمار» در مقوله توسعه نیست، ولی باید گفت ما در جهانی سرشار از عدم قطعیت، بی‌ثباتی و خطاهای مختلف زندگی می‌کنیم. «آمار» موضوعی است که باید با روش‌ها و تکنیک‌های مناسب به‌طور مؤثری با این مسائل ناخوشایند سروکار داشته باشد.

«آمار»، آیینه عددی (numerical mirror) یک جامعه و کشور بوده و بازتاب‌دهنده و تجسم‌کننده واقعیت پیرامون ماست. نمایاندن و توضیح حقایقی که جامعه، اقتصاد، فرهنگ، سلامت، آموزش، محیط‌ زیست و به‌طورکلی «حال ملت ما» را مشخص می‌کند، از طریق آمار صورت می‌گیرد. آمار به ما سنگ محکی از وضع موجود یک ملت در یک زمان مشخص و معیاری برای بررسی تغییرات احتمالی در طول یک دوره مشخص به دست داده و شالوده زیرین و اصلی هر برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلندمدتی است که حکومت‌ها و کسب‌وکارها در سطح محلی، منطقه‌ای یا ملی انجام می‌دهند. آمار جایگاه رفیعی در علم دارد تا آنجا که کارل پیرسون، ریاضی‌دان مشهور، «آمار» را «گرامر علم» دانسته و اندیشمند دیگری «آمار» را یکی از دو بال پرواز برنامه‌ریزی (در کنار بال تئوری و روش‌شناسی) در سپهر کشورداری می‌نامد! نظام آمار و اطلاعات در ایران با دو ابرچالش جدی مواجه است: اول) صحت و اعتبار آمار و اطلاعات که معمولا به سازوکارهای سنتی گردآوری آنها مربوط بوده و پدیده «افزونگی داده» را منجر شده است؛ و دوم) یکپارچه و هم‌پیوندنبودن سامانه آمار و اطلاعات که موجب بی‌خاصیت‌شدن و کاربردناپذیری بایسته بخش اعظمی از اقلام آماری شده است.

با اینکه آمار و اطلاعات به‌عنوان «خشت اول» تحلیل وضع موجود، جایگاه بی‌بدیلی در جهت‌دهی به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی توسعه دارد و به تعبیر دیگر به‌مثابه «دماسنج»، ابزاری جهت تب‌سنجی زمینه توسط مدیران و سیاست‌گذاران است، اما تحول در این حوزه و نظم و نسق دادن به آن هیچ‌گاه در نقطه عزیمت قرار نداشته است. آشکارشدن شکست و ناکارآمدی سازوکارهای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی توسعه در کشور، بازاندیشی و تحول اساسی در نظامات تدبیر امور از اولین تا آخرین مرحله (از تحلیل وضع موجود تا اجرا و نظارت) را اجتناب‌ناپذیر می‌کند و ضرورت حرکت به‌سوی استقرار «نظام حکمرانی آمار» را که متصف به سه خصلت جامعیت، یکپارچگی و هوشمندی بوده و می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن، دقیق‌ترین و کامل‌ترین آمار و اطلاعات و تحلیل‌ها را در اختیار برنامه‌ریزان قرار دهد، بیش‌از‌پیش نمایان کرده است.

هرچند تحقق این امر با موانع زیر روبه‌رو است: اول) نظریه- ضرب‌المثل «سری که درد نمی‌کنه دستمال نمی‌بندن!»: اساسا تجربه تاریخی نشان از آن دارد که تحول و اصلاح در کشور ما هم به‌سختی و هم خیلی دیر صورت می‌پذیرد؛ غالبا در موقعیت «نوشدارو پس از مرگ سهراب!» بنابراین وقتی مطالبه و تقاضای جدی برای این موضوع وجود نداشته و به قول معروف صدایی از جایی و کسی بلند نمی‌شود، تغییر معنایی ندارد. دوم) مافیای «شفافیت»: شفافیت هرچند در یک نظام حکمرانی مطلوب و جاافتاده یک ارزش بنیادین محسوب می‌شود ولی در وضعیت فرهنگ سیاسی و جغرافیای اقتصادی کشور ما، لزوما یک ارزش نیست؛ چراکه منافع برخی (=بسیاری!) در «عدم شفافیت» نهفته است! سوم) پیروان دست نامرئی «دست‌کاری»: فقدان استقرار نظام حکمرانی آمار، فرصت وارونه‌نمایی، کژثابی، دلبخواه‌گویی، بهانه‌تراشی، لاپوشانی و هرگونه برداشت آزاد از واقعیات و بزک‌کاری چهره مهیب حقیقت را فراهم ‌می‌کند. چهارم) مخالفان تجمیع: به‌طورکلی تجمیع آمار و اطلاعات که خود یکی از مبادی قدرت و احیانا فساد در دستگاه‌های دیوان‌سالاری است، به سبب حساسیت‌های ذاتی و نیز برخی تجربه‌های پیشین با مخالفت مواجه می‌شود.

284932