به گزارش سایت خبری پرسون، مهرداد خدیر نوشت:
اگرچه دیر اما در ایران هم واکسیناسیون علیه کرونا شروع شده است. دیر از این نظر که سرانجام قانع شدند نباید منتظر واکسن داخلی ماند. پنجشنبه هفتۀ پیش بود که رییس جمهوری به صراحت گفت: «نمیتوانیم منتظر واکسن داخلی در تابستان باشیم. به همین جهت باید در اردیبهشت و خرداد که بسیار حیاتی است، از واکسن وارداتی استفاده کنیم.» و فردا اول اردیبهشت است.
اگر چه پیشتر به خاطر تحریمها امکان واردات گستردۀ واکسن نبود اما به نظر میرسد امید یا باور به ارجحیت واکسیناسیون با واکسن داخلی هم در این تأخیر بیتأثیر نبوده است در حالی که وقتی بحث جان آدمیان در میان باشد خود «واکسن» مهم است چه وارداتی باشد چه تولید داخل. وقتی طلب علم «ولو از چین» به عنوان دورترین نقطۀ قابل تصور آز آموزههای پیامبر اسلام است توجیهی برای ترجیح واکسن تولید داخل بر وارداتی باقی نمیماند.
خوشبختانه به گفتۀ سخنگوی ستاد مقابله با کرونا ۴۲۰ هزار دُز از روسیه، ۶۵۰ هزار دُز از چین و ۱۲۵ هزار دُز از هند وارد شده و گویا دستاورد سفر نخستوزیر کره جنوبی به تهران به رغم اخمی که نثار او شد نیز ۷۰۰ هزاردُز واکسن آسترازنکا بوده و بدین ترتیب حالا مجموعا یک میلیون و ۸۹۵ هزار دُز واکسن وارداتی در اختیار ایران قرار میگیرد اما «نقد» آن عجالتا 500 هزار دُز است و قریب یک و نیم میلیون مشمول فاز اول را پوشش میدهد (کادر درمان، بیماران خاص و صعبالعلاج و نیروهای خدماتی خدماتی در تماس مستقیم با مبتلایان یا با بیم ابتلا).
همین که منتظر تولید داخل نماندند و اقدام به واردات کردند گام مثبتی است چون به تولید کنندگان داخلی هم فرصت میدهد بدون اضطراب از دست رفتن زمان و فشار برای عجله کار خود را انجام دهند ضمن این که این احتمال را هم نباید از نظر دور داشت که اگر سازمان بهداشت جهانی به هر دلیل واکسن داخلی را تأیید نکند ممکن است استقبال از آن با مشکل رو به رو شود اگرچه سخنگوی سازمان غذا و دارو پیش از این گفته بود برای صادرات نیاز به تأیید آنها داریم نه برای مصرف خودمان اما این "خودمان" یعنی "ما مردم" هم باید اطمینان حاصل کرده باشیم.
با این حال بعید به نظر میرسد شرکتهای خصوصی از فراخوان شخص رییس جمهوری برای واردات واکسن استقبال کنند زیرا از یک طرف زمان طلایی خرید واکسن از دست رفته و شرکتهای خصوصی نگران برخوردهای احتمالی بعدی سازمانهای نظارتی هم هستند و البته وزیر بهداشت هم گفته "واردات واکسن کاری تخصصی است و سیمان فروش که نمی تواند واکسن وارد کند".
نکتهای که در گزارش دیروز روزنامۀ دنیای اقتصاد هم به آن اشاره شده بود این است که نگرانی اصلی بخش خصوصی این است که دولت بعدی بخواهد سیاستی وارونۀ دولت کنونی اتخاذ کند و اولویت را به تولید داخل بدهد و واردات را متوقف کند.
در گزارش خواندنی خانم نیلوفر منصوریان نیامده بود اما زودتر از دولت بعد و همین حالا هم ممکن است یک گزارش در صدا وسیما واکسن وارداتی بخش خصوصی را با مشکل رو به رو و اصطلاحاً هوا کند و از این روست که بخش خصوصی شاید بگوید سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند در حالی که این سر واقعا درد میکند و هر روز چند صد نفر دارند میمیرند و چند برابر هم مبتلا میشوند و دهها برابر نیز آسیب اقتصادی میبینند و تعلل و بحث بر سر این که وارد کنیم یا منتطر واکسن داخلی بمانیم جایز نیست.
این خبر که قرار است ۶۰ میلیون دُز واکسن «اسپوتنیک وی» هم تا پایان پاییز ۱۴۰۰ به ایران وارد شود نیز اگرچه امیدوار کننده بود ولی میخواستم بنویسم حالا کو تا آخر پاییز و صحبت از "آدم" است نه "جوجه" تا منتظر "آخر پاییز" باشیم که خوشبختانه امروز از زبان سخنگوی دولت شنیدیم که این 60 میلیون دُز اواخر اردیبهشت وارد میشود که این هم خبر خوبی است.
شروع واکسیناسیون با وارداتیها حساسیت بر روی تولید داخل را نیز کاهش میدهد و آنان میتوانند با طیب خاطر کار خود را دنبال کنند و تا اینجا آنچه قطعیتر است این است که دو واکسن برکت و پاستور اواسط تابستان قابل تزریقاند اما همان گونه که رییس جمهوری هم گفت تا تابستان و در واقع اواسط آن نمیتوان صبر کرد و به خاطر همین با وارداتیها شروع کردهاند و خدا کند اصرار بر واکسیناسیون با واکسن داخلی به خاطر انتخابات نبوده باشد.
با این که سرعت دادن به واکسیناسیون با وارداتیها به جای انتظار نهایی شدن تولید داخلی اقدام درستی است اما سه مشکل یا ابهام همچنان باقی است:
اولی نحوۀ توزیع است و این که خارج از جامعۀ هدف و در معرض سوء استفاده قرار نگیرد. رسواترین مورد همان ماجرای تزریق سهمیۀ رفتگران و پاک بانان به کارکنان اداری در دو سه شهرستان بود. در آنجا البته لو رفت و بعید نیست جاهای دیگر هم اتفاق افتاده باشد. برخی پزشکان هم البته هوای خانوادۀ خود را داشته اند که به حساب زحمات یک ساله و تحمل خانواده هاشان می گذاریم و زیاد سخت نمی گیریم. وقتی پزشکی در تهران روزانه 100 نفر را ویزیت می کند و تا واقعا نیاز نباشد روانۀ بیمارستان نمی کند و غالبا هم نتیجه گرفته اند حالا اگر جز خودش همسرش هم واکسن زده باشد حلالش باد!
موضوع دوم که مهم تر است اما این است که یک برنامه ریزی مشخص برای مراجعه اعلام شود تا مردم سر در گم نباشند. خاصه این که فاز دوم افراد سن بالا را در بر می گیرد و نمی توانند ساعات طولانی منتظر بمانند. این کار را البته پیش از این هم می توانستند انجام دهند و تنها زمان شروع بر اساس واکسن تولیدی یا وارداتی را باید اعلام می کردند. یعنی برنامه ریزی زمانی نیاز به اولویت واکسن وارداتی یا برکت و پاستور داخلی نداشت و کافی بود منتظر بمانند تا زمان را اعلام کنند و ظاهرا در این زمینه هم دقیقۀ 90ی هستیم.
موضوع سوم هم بحث رایگان یا پولی بودن واکسن است. خوش بختانه اعلام شده واکسیناسیون عمومی رایگان اما زمان بر است. بر این اساس دو دیدگاه وجود دارد: یکی این که همان گونه که افراد هم می توانند برای درمان یا تحصیل به بیمارستان و مدرسه دولتی مراجعه کنند و از خدمات رایگان بهره ببرند یا بهای کمتری بپردازند و هم به بیمارستان و مدرسه خصوصی و خدمات را در ازای پول دریافت کنند در این فقره هم می تواند چنین باشد.
دیدگاه دوم اما بر این باور است که اگر واکسن پولی در دست رس باشد احساس تبعیض در می گیرد و آزارنده است. اما مگر مردم با جلوه های دیگر جامعۀ طبقاتی رو به رو نیستند؟
دوستی می گفت هزینۀ شارژ آپارتمان من در یکی از برج های شمال تهران از قرار هر متر مربع 6 هزار تومان به اضافۀ شارژ دفتری تجاری در مرکز تهران معادل حقوقی است که به کارمند خودم می پردازم و به یاد می آورد که با هم در نوجوانی بر سر «جامعۀ بی طبقۀ توحیدی» بحث میکردیم و من میگفتم حالا بیطبقۀ بیطبقه هم که نمیشود و در نهایت به جامعهای با چند اُشکوب رضایت دادیم!
با این حال به نظر میرسد راه بینابین اما این باشد که چتر واکسیناسیون عمومی مطابق برنامۀ زمانبندی شده و به صورت رایگان و کاملا رایگان بی هیچ استثنا و راه در رو همه را دربرگیرد اما اگر کسانی بخواهند در ازای پرداخت وجه هم خدمات بگیرند مانع نشوند مشروط به آن که برنامۀ رایگان واکسیناسیون عمومی را مختل نکند و از محل موجودی واکسن آن نباشد و مجلس انقلابی به جای مصوبات توهمی و دلمشغولی های ضد برجامی و شعارهای تاریخ مصرف تمام شده که برای اکثریت جمعیت کنونی ایران هیچ جذابیتی ندارد به این امور واقعی و غیر وهمی بیندیشد تا باور کنیم اگرچه نمایندۀ بیش از 15 تا 20 درصد باشندگانِ این سرزمین نیستند اما در اندیشۀ همۀ مردماند.
کوتاه این که مهمتر از بحث دربارۀ اولویت واکسن وارداتی یا تولید داخل و رایگان عمومی یا پولی خاص، سرعت و نظم دادن به برنامۀ عمومی واکسیناسیون رایگان است.
دنگ شیائوپینگ معمار اصلاحات اقتصادی چین می گفت «مهم نیست گربه سیاه باشد یا سفید. مهم این است که گربه موش بگیرد». حالا حکایت واکسیناسیون کروناست. مهم نیست با وارداتی یا با برکت و پاستور. مهم این است که واکسیناسیون انجام شود چه با گربه سیاه یا واکسن وارداتی و چه با گربه سفید یا واکسن تولید داخل تا موش کرونا را بگیریم و زندگی را از سر بگیریم...