به گزارش سایت خبری پرسون، وقتی وارد اینستا می شوید کافیست روی علامت ذره بین کلیک کنید تا وارد دنیای جدیدی شوید که زرق و برقش چشمتان را میگیرد؛ دنیایی که پر از جشن های عروسی و نامزدی و تولد است. از زوج های جوانی که بعد از ازدواج تصاویر خانه مشترک و کارهای روزمره در زندگی جدیدشان را به اشتراک میگذارند تا مادرانی که برای کودکشان جشن دندان میگیرند.
در این روزهای کرونایی که انتظار میرود میزان جشنها و مهمانیها کم تر شود، در اینستاگرام, نه تنها خبری از قرنطینههای خانگی و فاصله گذاریهای فیزیکی و حتی دستورالعمل های بهداشتی نیست بلکه سور و بساط جشن ها آن هم برای بهبودیافتگان کرونا پهن است.
علاوه بر این مهمانی ها و این صفحات پر زرق و برق، صفحاتی نوپا هم هستند که از آغاز زندگی یک کودک خبر میدهند. کودکی که هنوز به دنیا نیامده با مخاطبانش صحبت میکند و نوید آمدنش را میدهد که تمامی این کارها توسط والدینی انجام میشود که برای کودکشان که به دنیا نیامده صفحه شخصی درست کرده و به همین زودی, او را دارای هویت اجتماعی و ارتباطات گسترده کرده اند و از زبان کودک با مخاطبان صحبت میکنند.
اردشیر گراوند کارشناس علوم اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: در هر دوره و روزگاری یک چیزی جزء ارزشهای ما میشود مثلا اگر زمان جنگ, کودکی به دنیا میآمد میگفتند این بچه یک رزمنده به دنیا میآید، چون آن زمان دفاع از وطن جزء ارزشها بود.
وی افزود: اتفاقی که برای جامعه ما میافتد تغییر ارزشها و به سمت تجمل گرایی رفتن است. افرادی که سواد رسانهای ندارند، با به اشتراک گذاشتن تصاویر سونوگرافی و سیسمونی لاکچری کودک متولد نشده خود جلب مخاطب میکنند.
گراوند درباره تأثیر این صفحات اینستاگرامی گفت: نتیجه به اشتراک گذاری این تصاویر این است که جامعه به سمت تجمل گرایی میرود و یک نفر که نمیتواند زندگی خودش را بچرخاند، وام میگیرد تا بتواند کیف و کفشهای مارک بپوشد.
شاید ما در نگاه اول با صفحه اینستاگرامی مواجه شویم که تصاویر سیسمونی و سونوگرافی به اشتراک میگذارد و ذوق مادرانه خود را نشان میدهد، اما از جنبه علوم روانشناسی مسائل دیگری در پشت پرده قرار دارد.
علیرضا شریفی یزدی روانشناس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: این مسائل بر میگردد به نداشتن سواد رسانهای. اینجا سواد رسانهای به این مفهوم است که ما پیامدهای مثبت و منفی هر رفتارمان را در فضای مجازی بررسی کنیم و بدانیم، اما مورد دیگر آشنا نبودن با حقوق کودک است، یعنی والدین باید بدانند که کودک یک سری حقوق دارد که باید آن را بشناسند و رعایت کنند. یک کودکی که خودش توان تشخیص اینکه پیج اینستا داشته باشد یا نه، آیا والدین حق دارند که به جای او تصمیم بگیرند؟
شریفی یزدی درباره بعد روانشناسی رفتار این افراد گفت: افرادی که این کارها را انجام میدهند دچار اختلال خودشیفته و اختلال شخصیت نمایشی هستند، اینکه افراد فکر کنند تمام عالم منتظر هستند تا آنها تصاویری از زندگی شخصی خود را به اشتراک بگذارند، ناشی از اختلال خودشیفته است. اما مسئلهای که بسیار اهمیت دارد این است که هر اختلال شخصیتی و اجتماعی قطعا ریشه در امری مهم دارد که باید آن را تشخیص داد.
این روانشناس اجتماعی درباره مسئله ریشه یابی اختلالات شخصیتی گفت: وقتی جامعهای دچار سردرگمی اجتماعی و دچار ناکامیهای مکرر اجتماعی میشود، افراد دلخوشیهای کوچکی را برای خودشان رقم میزنند که این دلخوشیهای کوچک میتواند بخشی از اضطرابهای اجتماعی آنها را کم کند. همه این عواملی که گفته شد باعث میشود که مردم ما از این تشکیلات به این شکل استفاده کنند.
وی افزود: نابسامانیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خودشان را در این فضاها نشان میدهند. اولین اتفاق سردرگم شدن جامعه و مورد بعدی اتمی شدن مردم است، یعنی به جای اینکه ما ۸۰ میلیون نفر مردم مرتبط با هم باشیم تبدیل شدهایم به ذرات معلق در هوایی که مانند جزیرههای از هم جدا به یکدیگر ربطی نداریم و چسبیده ایم به اهداف کوتاه مدتی که تأثیر مثبت بلند مدت برای فرد و جامعه ندارد و ما از اهداف اصلی فاصله گرفته ایم و به حاشیه رفته ایم.
آنقدر صفحههای اینستاگرامی مشابه این موضوع زیاد هستند که در نگاه ما دیگر عادی جلوه میکنند، اما این مسئله عادی نیست. اینکه در میان تمام بحرانهای اقتصادی و اجتماعی که برای بسیاری از اقشار جامعه کمرشکن است، زندگیهای نمایشی و تجملی زیاد باشد به مرور تغییر ارزشها و فرهنگهای آن اجتماع اتفاق افتاده و اختلالات شخصیتی هر روز در جامعه بیشتر میشود.