به گزارش سایت خبری پرسون، هرچند که سریال گیسو نسبت به سریال «دل» ساخته قبلی منوچهر هادی در شبکه نمایش خانگی، واکنشهای منفی کمتری را با خود همراه ساخته اما وجود نکات آزاردهنده در ساخت این سریال، به وضوح قابل احساس است.
تلاش بیش از حد برای باور پذیر شدن وقایع غیرمنطقی
نخستین نکته ناخوشایند این سریال، حذف برخی از کاراکترها و یا جایگزین پیدا کردن آن ها است. تعداد بازیگران اصلی که از لیست بازیگران گیسو خارج شده اند، بیشتر از آن است که داستان سریال را تحت تاثیر قرار ندهد و فیلمنامه را با ضعف های اساسی مواجه نکند.
از سوی دیگر تلاش نویسنده برای منطقی و باورپذیر جلوه دادن عدم حضور چند کاراکتر اصلی حذف شده از این سریال، موفقیت آمیز نبوده و در حقیقت میتوان گفت با پردازش به داستان های عجیب و غریب و بروز تغییرات شخصیتی در کاراکترهایی که در سری دوم نیز حضور دارند، مخاطب را برای پذیرش عدم حضور برخی از اصلی ترین شخصیت های داستان تحت فشار قرار می دهد.
بازگشت به فضای فیلم فارسی
دومین نکته آزاردهنده در مورد این سریال، شکل مصنوعی و لوث شده روابط احساسی بین افراد است که شباهت چندانی با دنیای واقعی و یا حتی فصل اول این درام به اصلاح عاشقانه ندارد.
اگر در سری قبلی، روان پریشی پگاه، تدریجی اتفاق افتاد و در اوج یک دعوا شروع به فحاشی کرد، در این جا هر لحظه که ریتم سریال کند شود، سکانسی با ماجرایی ناگهانی در میان قصه گنجانده میشود تا شخصیت پگاه بلافاصله شروع به داد کشیدن و فحاشی نماید.
گویا مزه موفقیت سکانس دعوای پگاه و سهیل در «عاشقانه » به مذاق کارگردان بسیار خوش آمده است و به همین خاطر مدام داستان های بی ربطی که به خط اصلی داستان چندان مرتبط نیستند را به کار میافزاید تا شخصیت پرخاشجویی که ساره بیات، ایفاگر نقش آن است صدایش را بالا برده و ناسزاگویی هایش بر هیجان و جذابیت کار بیفزاید.
وقتی که گلزار فردین بازی در میآورد
حتی برای نشان دادن ته مانده عشق پگاه و سهیل، هر از گاهی چند دیالوگ های بندتنبانی افزوده میشود تا به صورت تلویحی و غیر مستقیم به یکدیگر، ارادت قلبیشان را با وجود تمام نفرت ظاهری که از هم دارند بروز دهند.
این دو کاراکتر از طرفی یکدیگر را تحقیر میکنند و حرفهایی را نثار هم می کنند که اگر دو نفر در دنیای واقعی به یکدیگر بگویند از چشم هم، قطعا برای همیشه خواهند افتاد، از سوی دیگر سکانس هایی در فیلم گنجانده شده تا سهیل برای پگاه، فردین بازی دربیاورد و نشان دهد هنوز ته قلبش با وجود پاشیده شدن زندگیشان از هم، دست از حمایتش از پگاه برنخواهد داشت.
اینکه شرایط داستان به سمت فیلم فارسی پیش برود و در آن برای نشان دادن روابط احساسی یک زوج که زندگی مشترکشان عملا فروپاشیده شده است یک صحنه کتککاری بی ربط گنجانده شود، فرمولی از رده خارج شده است.
وقتی پیمان از کاراکتری شیطان و مثبت به شخصیتی منفی و زائد تبدیل می شود
یکی از کاراکترهای جذاب سری اول سریال عاشقانه شخصیت هومن سیدی است که چندی پیش به طور رسمی اظهار کرده بود که علاقه ای به ادامه ایفای این نقش ندارد. اما به هر روی از قسمت سوم به بعد حضورش در سریال گیسو پررنگ، شد.
هرچند که بخش مهمی از لایه های پنهانی شخصیتش از جمله مهربانی پنهان پشت تمام زرنگ بازی هایش و نیز ارتباط عاطفی که با خواهرش داشت به طور کامل از این کاراکتر حذف شده اند.
برخورد سرد و بی تفاوت با مساله مرگ تنها خواهرش که جای خالی سایر اعضای خانواده اش را نیز برایش پر می کرد، تاکنون از سوی تماشاگران پذیرفته شده نبوده است.
از سوی دیگر با توجه به بی تاثیر بودنش در پیشبرد کلی داستان، به نظر میرسد که تنها دلیل حضورش در سری دوم این سریال همچون سکانس های فحاشی پگاه و فردین بازی درآوردن سهیل، تنها برای افزودن جذابیت بر داستانی است که علیرغم داشتن دو نویسنده قوی، پردازش بسیار ضعیف و آبکی داشته است.
آیا غیبت درسا در سریال توجیه پذیر است؟
ناگفته نماند که ماجرایی که برای موجه کردن غیب بهاره کیانافشار در سریال تعریف شده است آن قدر عجیب و نامعقول است که حتی کاراکترهای داستان هم نمیتوانند باورش کنند و مدام از پیمان میخواهند که به آنها بگوید که علت اصلی عدم بازگشت درسا به همراهش چیست و دست از دروغگویی بردارد.
وقتی که هادی میداند که ادامه دادن درست نبود و ادامه داد...
منوچهر هادی در یک مصاحبه با فرزاد فرزین که از جمله بازیگران سری اول مجموعه عاشقانه بوده است، حاضر به ارائه توضیح کامل و روشنگرانه ای در خصوص دلایل تغییراتی که در ترکیب بازیگران این سریال ایجاد شده است نشد.
حال مهمترین سوال از نظر نگارنده این سطور آن است که چرا با وجود عدم امکان حضور تمام بازیگران سری قبل، اصرار به ساختن این سریال داشته و برای جبران نقایص و مشکلات سعی نکرده داستان را به گونهای پیش ببرد که تا این حد حفره های خالی آن احساس شود و برای جذب مخاطب تنها به ایجاد فضای فیلم فارسی و شوخی های پیمان اکتفا کرده است.
سوال بعدی آن است که چرا کارگردان سریال گیسو نتوانسته است چیزی بر بازی تکراری بازیگران بیفزاید؟
امید مخاطب به بهتر شدن فیلمنامه در قسمت های آتی
در پایان باید گفت از آن جایی که مخاطبان همچنان منتظرند اتفاقاتی که قرار است در قسمت های بعدی این سریال بیفتد، اندکی از بار نقایص و ضعف های آن بکاهد.
ای کاش منوچهر هادی همانقدر که به جذب ستارگان و فروش فیلم ها و سریال هایش می اندیشد در پاسخ به استقبال تماشاگران، تلاش می کرد خط روایی داستان های سریال هایش از استواری و منطق بیشتری برخوردار باشند.
نویسنده: پگاه ماسوری