بحران کاهش ازدواج در ایران/ از هزینه های چندصد میلیونی ازدواج تا مهریه های چند صد سکه ای

سایت خبری پرسون، آموزه های دین اسلام، در مقوله ازدواج، بر سه اصل مهم؛ یعنی ازدواج آسان، محکم بودن پایه های زندگی مشترک و طلاق سخت، تاکید دارند.

این در حالیست که امروز این سه اصل بسیار پراهمیت، در جامعه ما برعکس شده و ازدواج بسیار سخت، پایه های زندگی مشترک ضعیف و طلاق آسان شده است و آمارهای مربوطه و شواهد به وضوح بیان کننده این درد بزرگ و پر زیان و ضرر است به گونه ای که در کشور ایران از یک سو جمعیت زنان طلاق داده شده زیاد شده و از سوی دیگر میلیونها جوان مجرد (بنا بر برخی آمارها 13 میلیون نفر )که از سن ازدواجشان هم گذشته در رویای ازدواج به سر می برند.

این پدیده شوم آثار منفی تکان دهنده و پرخطری مانند افسردگی، افزایش فساد، کاهش زاد و ولد و در نتیجه حرکت سریع به سوی پیر شدن جمعیت کشور، آسیب های اجتماعی مانند ازدواج های سیاه و موسوم به ازدواج سفید و ... را به دنبال داشته و بیشتر هم به دنبال خواهد داشت.

تحقیقات نشان می دهد که به صورت عمده 2 عامل تورم افسار گسیخته در اقتصاد و مشکلات فرهنگی باعث کاهش ازدواج و افزایش طلاق و به تبع آن مشکلات پرشمار ناشی از آن شده است.
بر اساس آمارها میزان ازدواج در کشور از سال 89 تا 98 حداقل 40 درصد کاهش داشته است.

مردم و جوانان ایرانی بویژه در سالهای اخیر؛ شاهد افزایش تعداد افراد بیکار (طوریکه در هر خانواده یک یا چند جوان تحصیلکرده بیکار وجود دارد) و همچنین تورم بی حد و حساب هستند و با یک حساب سرانگشتی باید گفت زوجین جوان فقط برای شروع زندگی مشترک به چند صد میلیون تومان پول نیاز دارند و این در حالیست که توان از دست رفته مالی مردم موجب می شود دیگر بیشتر خانواده ها حتی قید فکر کردن به ازدواج فرزندانشان را هم بزنند.

از سوی دیگر سخت گیریهای بسیار زیاد و بی جای بسیاری از والدین و جوانان و توقع های نابجا و غیر منطقی آنان گره کور و مانع بزرگ دیگری بر سر راه ازدواج جوانان است.

توقع های مالی فراوان از مردان، جهیزیه های آنچنانی و بدتر از آن، مهریه های سنگین چند صد سکه ای؛ که جایگاه و ریشه ای در فرهنگ اصیل و ناب ایرانی و اسلامی ما ندارد یکی از عوامل فرهنگی موثر در کاهش ازدواج و یا چالش پس از ازدواج جوانان است.

برخی ها مهریه سنگین را موجب محکم کردن پایه زندگی مشترک دختران خود می دانند در حالیکه این مهریه ها خلاف فرهنگ و دین ماست و تضمینی برای خوشبختی جوانان نیست.
بعنوان مثال اگر زن و مردی نتوانند زندگی مشترکشان را ادامه دهند و مرد بخاطر مهریه سنگین از طلاق صرف نظر کند بین زوجین؛ طلاق عاطفی که تاثیر منفی به مراتب بیشتر بر زندگی آنان و فرزندانشان دارد اتفاق می افتد.

شواهد گویای آن است که بعضی ها هم به وسیله مهریه زیاد، به اصطلاح گروکشی می کنند و آنرا راه فشار بر همسر و یا بعضا کسب درآمدهای سرشار می دانند بطوریکه در سالهای گذشته و با افزایش چشمگیر قیمت طلا و سکه، آمار زندانیان مهریه افزایش یافت.

اگر به صورت گذرا، در ازدواج آسان و نبود توقع های بی جا والدین و نسلهای گذشته خود تامل کنیم بخوبی در می یابیم که آن ازدواجها و زندگیهای برگرفته از فرهنگ اصیل خودی، چقدر شیرین، استوار و پر برکت بودند.

متاسفانه در این میان جدای از تفکر ناصحیح برخی والدین و جوانان و همچنین مشکلات اقتصادی و معیشتی کمرشکن، ضعف عملکرد و کوتاهی بعضی مسئولان و فرهیختگان، رسانه ها نیز از این موضوع بسیار مهم غفلت کرده اند و حتی به اندازه یک چندم پیام بازرگانی چییس و پفک و یا جاروجنجالهای سیاسی به آن نپرداخته اند.

بدیهی است اگر هرچه زودتر عزم جدی و همگانی برای حل این مشکل که به یک اژدهای هفت سر تبدیل شده است شکل نگیرد جامعه با چنان بحرانهای وحشتناکی و کشنده ای در زمینه های مختلف (که دود آن به چشم همه می رود) روبرو می شود که رهایی از آن بسیار سخت و پرهزینه و یا غیر ممکن خواهد بود.

بیاییم و تا قبل از آنکه دیرتر نشده جوانان را بطور جدی و حقیقی دریابیم.

رسول مرادی کارشناس و فعال رسانه