یادداشت میهمان؛

ما و زخم حلبچه

یادداشت/ پنجاه فروند هواپیمای نیروی هوایی عراق که هر یک چهار بمب شیمیایی به وزن پانصد کیلو حاوی گازهای مرگبار سارین ، تابون و خردل داشتند برای اولین بار حلبچه را بمباران شیمیایی کردند.

تصویر ما و زخم حلبچه

پرسون- اسفند ۱۳۶۶ در یک تراژدی غم انگیز، شهر زیبای حلبچه قربانی آنچنان جنایت هولناکی شد که داغ آن تا ابد بر دل انسانیت باقی خواهد ماند . جنایتی که ابعاد غیر انسانی آن تنها با فاجعه هیروشیما و ناگازاکی در جنگ جهانی دوم قابل قیاس است . تراژدی حلبچه واقعه ای نیست که به سادگی از ذهن و یاد انسان ها محو گردد . ابعاد احتماعی و فرهنگی این واقعه به گونه ای است که می طلبد هر ساله آن را به شکلی تازه و با زبانی گویاتر بازگو کرد تا آینه عبرتی برای همه زورگویان تاریخ باشد.

هر انسان منصفی که به فاجعه حلبچه فکر کند می تواند هنوز هم ضجه کودکان و دخترکان وحشت زده کرد را در زیر غرش هواپیماهای بعثی عراق حس کند و بشنود . سئوال بی پاسخی که هنوز هم وجدان بیدار بشر را آزار می دهد آن است که اگر تجهیزات اتمی عراق در حمله سال ۱۳۶۰ اسرائیل به کلی از بین رفت پس این تجهیزات و بمب های شیمیایی را کدام کشور در اختیار دژخیم بغداد قرار داد تا بیش از ۵۰۰۰ زن و کودک بیگناه را با آن خفه کند ؟ پاسخ منصفانه و بیطرفانه به این پرسش می تواند وجدان مشترک جامعه بشری را نسبت به اهداف پشت پرده سیاست مداران تحریک و حساس نماید.

پس از پیروزی رزمندگان ایرانی در عملیات والفجر ۱۰ و آزاد سازی بخش وسیعی از کردستان عراق ، ظاهرا سایه ناامیدی برای بازپس گیری مناطق از دست رفته بر ارتش عراق مستولی شده بود که صدام برای جبران شکست ، فرمان جنایت کارانه بمباران شیمیایی حلبچه را صادر کرد . پنجاه فروند هواپیمای نیروی هوایی عراق که هر یک چهار بمب شیمیایی به وزن پانصد کیلو حاوی گازهای مرگبار سارین ، تابون و خردل داشتند برای اولین بار حلبچه را بمباران شیمیایی کردند.

در این جنایت بیش از پنج هزار انسان غیر نظامی با پیکرهای تاول زده و کبود شده قتل عام شده و حدود هفت هزار نفر نیز مادام العمر معیوب و فلج گردیدند. مردمان شهر از پیر و جوان تا کودکان و همه موجودات زنده ، بوی مرگ و نیستی گرفتند . در اندک زمانی نفس کشیدن غیر ممکن شده بود و در میان فشارهای عصبی نابود کننده ، به سرعت صدای فریادها به شیون و ناله تبدیل شد و بعد از آن هم به خاموشی گرایید . در اثر این حمله غیر انسانی فضای حلبچه و اطراف آن به حدی آلوده و مرگبار گردید که علیرغم گذشت سالیان زیاد هنوز هم بر روی ساکنان این منطقه تاثیر مخربی گذاشته است.

تراژدی حلبچه وقتی شکل واقعی به خود می گیرد که ماهیت تجهیز کنندگان دولت بعثی عراق در معرض داوری افکار عمومی جهان قرار گیرد . فان آنرات، از بازرگانان هلندی است که متهم به فروش مواد سمی برای تولید جنگ افزار شیمیایی به دولت صدام بوده است وی در سال ۱۹۸۹ میلادی به عراق گریخت و تا پایان حکومت صدام در آنجا زندگی کرد. او بعدها دستگیر شد و در دادگاه بین المللی لاهه به جرم دست داشتن در جرائم جنگی و نسل کشی به ۱۵ سال حبس محکوم گردید .

اگر چه در ماجرای حلبچه ، همه کاسه کوزه ها بر سر این بازرگان هلندی شکسته شد اما در این نسل کشی تاریخی ، پای دولت هایی نیز در میان است که دفاع از حقوق بشر شاه بیت سیاست های آنان می باشد . بر اساس گزارش های منتشر شده ، عراق با خرید مواد شیمیایی از آمریکا ، آلمان غربی ، هلند و با کمک کارشناسان آلمانی موفق شده بود هر هفته چندین تن گاز اعصاب تولید کند . گازهایی که بعدها هزاران زن و کودک بی گناه را قربانی زیاده خواهی سیاست مدارانی نمود که جان انسان ها ناقابل ترین کالای بازار سیاست شان بود.

اردشیر محمدی

278211