اعتماد گمشده در بازار

اگر اعتماد مصرف‌کننده به چرخه اقتصادی از بین برود، از سرمایه‌گذاری در این چرخه اجتناب کرده و پس‌انداز خود را به سمت دارایی‌های غیرمولد سوق می‌دهد. این امر منجر به ضعیف شدن بازارها و سپس تضعیف تولید و از طرفی کاهش ارزش پول ملی و تقویت تورم می‌شود که در کنار هم در نتیجه غایی به رکود تورمی منجر می‌شود.

به گزارش سایت خبری پرسون، کامران قزل گل، کارشناس بازارسرمایه در یادداشتی نوشت:

بازارهای مالی از جمله حساس‌ترین بازارها در اقتصاد‌های مختلف با رویکرد‌های متفاوت محسوب می‌شوند. چراکه موتور اصلی بازار‌های مالی، پس‌انداز‌ها و سرمایه‌های خرد و کلان عموم جامعه است. در اقتصاد چهاربخشی تنها عاملی که می‌تواند سرعت چرخش اقتصاد و افزایش تولید و سرانه ملی را به شکل فزاینده‌ای بالا ببرد، به جریان در آمدن پس‌انداز‌های مصرف‌کننده است که از طریق بازار‌های پولی و مالی وارد چرخه اقتصاد می‌شود تا با ایجاد بدهی و دارایی به‌عنوان محرک، تولید و مصرف و ثروت را به شکل سالم و منطقی افزایش دهد.

این چرخه یک ناظر اساسی دارد به نام اعتماد.

اگر اعتماد مصرف‌کننده به چرخه اقتصادی از بین برود، از سرمایه‌گذاری در این چرخه اجتناب کرده و پس‌انداز خود را به سمت دارایی‌های غیرمولد سوق می‌دهد. این امر منجر به ضعیف شدن بازارها و سپس تضعیف تولید و از طرفی کاهش ارزش پول ملی و تقویت تورم می‌شود که در کنار هم در نتیجه غایی به رکود تورمی منجر می‌شود.

پس همیشه باید از اعتمادی که باعث سرازیر شدن نقدینگی به بازارهای مولد می‌شود، همچون مرواریدی در صدف محافظت کرد که اتفاقا امری بسیار جدی و سخت است، چراکه گاهی به دلایلی که منتج از ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک یا مدیریت اشتباه، دولت‌ها نیاز به دخالت در بازار را ضروری می‌بینند و عموما اولین ثمره انواع این دخالت‌ها کاهش اعتماد عمومی به بازار‌های مالی است.

از این رو در جوامع و اقتصاد‌های پیشرفته دنیا به هیچ عنوان شخص، ارگان، نهاد، مجالس و حتی دولت‌ها به راحتی اجازه دخالت و تغییر پارامتر‌های اقتصادی را ندارند و همیشه با مقدمات و بررسی و ظرافت و وسواس خاص و منحصربه‌فردی این تغییرات را اعمال می‌کنند و با پله‌ها و قدم‌های کوچکی در طول زمانی نه چندان کوتاه سعی به رسیدن به هدف اقتصادی خاصی می‌کنند.

در این راستا باید عنوان کرد که هرگز از آزمون و خطا استفاده نمی‌کنند، چرا که بزرگ‌ترین سم برای اعتماد پولی که وارد بازارهای مولد همچون بورس و بازار سرمایه شده است، بدون هیچ شکی استفاده از قوانین خلع الساعه، دفعتی و آزمون و خطایی است و به جای آن از قوانین مهندسی و دارای پشتوانه تفکری و بلندت مدت استفاده می‌کنند. آمیزه‌ای‌ با تجربه‌ غنی و علمی فراوان توسط متخصص بالفطره مالی.

پول در بازار‌های مالی همچون پرنده‌ای است که فرض اولیه او ترس از انسان است. مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. همه ما تجربه کرده‌ایم هیچ پرنده‌ای به هیچ انسانی اعتماد ندارد حتی زمانی که شما برای او دانه و غذا فراهم کنید. مگر در بلندمدت و تحت شرایط خاصی شاید این اعتماد به‌وجود بیاید، اما با اولین حرکت اشتباه حتی این پرنده دیگر برای خوردن غذا و دانه هم به شما اعتماد نخواهد کرد. این بهترین مثال برای وضعیت پول‌های عموم جامعه در بازار‌های مالی خصوصا بازار سهام است.

منابع عمومی موجود در بازار بعد از ترسیدن از دخالت‌های غیرمهندسی و غیرعلمی از بازار فرار می‌کنند و برخی از این منابع هرگز و هرگز به بازار برنخواهند گشت و برخی بعد از گذشت مدت زمانی طولانی با ترسی فراوان برمی‌گردند. اما دست به ماشه فرار هستند که موجبات نوسانات شدید در بازار را به‌وجود می‌آورند. به همین دلیل بعد از ریزش‌های سنگین تا مدت‌ها شاهد نوسانات شدیدی در بازار هستیم و ثبات به راحتی ایجاد نمی‌شود.

در این راستا باید عنوان کرد که دخالت در بازار اشکال گوناگون دارد و عموم آنها طبق تجربه و مقالات ثابت شده اقتصادد‌ان‌های بزرگ کلاسیک تاریخ به بازار بیشتر ضربه می‌زنند تا اینکه به کمک آن بیایند.

عموما دو نوع دخالت اصلی در بازار وجود دارد:

۱- تزریق منابع یا اوراق

۲- تغییر پارامترها یا قوانین

گاهی که به دلایلی عرضه در بازار بالا می‌رود و قیمت‌ها افت می‌کند، تصمیم به تحریک تقاضا گرفته می‌شود و با تزریق منابع می‌توان به این هدف رسید و گاهی که تقاضا فزونی می‌یابد با عرضه اوراق می‌توان تقاضا را فرونشاند تا بازار از نوسانات شدید در امان باشد و نه ثروت‌سوزی اتفاق بیفتد و نه به ایجاد تورم دامن زده شود. اما این موضوع اینجا تمام نمی‌شود. اگر مقام ناظر نتواند زمان درست تزریق این دو را درست تشخیص دهد یا نهاد عرضه‌کننده اوراق یا تزریق‌کننده منابع را نتواند به درستی کنترل کند، آن بازار با فاجعه‌ای بزرگ روبه‌رو خواهد شد که این اواخر در بازار سهام کشورمان هر دو اتفاق را شاهد بودیم. نه تزریق منابع عمومی در شش ماه اول سال درست مدیریت شد و نه عرضه اوراق سهامداران خرد و کلان در شش ماه دوم!

بعد از اشتباه اول و عدم دخالت درست و به موقع در متعادل‌سازی عرضه و تقاضا، دست به دامن تغییر قوانین شدیم، بلکه بتوانیم تعادل ایجاد کنیم، غافل از اینکه این دخالت خود می‌تواند یک بازار متعادل را برهم زند و فاجعه بیافریند، چه برسد به بازاری که خودش هم‌اکنون در وضعیت هشدار قرار گرفته است!

بدون شک دخالت و دستکاری‌های قیمتی در بازار سرمایه ما در سالی که گذشت وجود داشت، هرچند که نیت بسیاری از آنها در جهت تعالی بازار بوده است. اما متاسفانه جان‌مایه آنها خالی از تفکر و علم کافی بود و نیت خیر به تنهایی برای این بازار به‌شدت حرفه‌ای و تخصصی کافی نبود. ضمن اینکه بسیاری اعتقاد به دخالت‌ها و دستکاری‌هایی با مقاصد سیاسی هم هستند، هرچند که این امر در خیلی از نقاط جهان حتی کشورهای توسعه‌یافته اتفاق می‌افتد اما تاثیر آن در کشور ما که عمق بازار آن بسیار کوچک است، خیلی شدیدتر خواهد بود. ولی نکته اصلی این است که اقتصاد یک موجود زنده و بسیار باهوش است و چنین دستکاری‌هایی را در بلندمدت هضم می‌کند و به روند بلندمدت آن آسیب نمی‌رسد.

نکته بسیار مهم آخر، علت ضرورت دخالت در بازار است. ما اگر فعالان باسواد و دارای آگاهی کافی نسبت به ریسک این بازار داشته باشیم و در ابتدای امر او را از ریسک‌های موجود در بازار‌های مالی آگاه کنیم، هرگز نیاز به دخالت‌های گسترده و امنیتی پیدا نمی‌کنیم. چرا که به عقیده اقتصاددانان کلاسیک، بازارها در بلندمدت بدون هیچ دخالت و دستکاری مسیر درست را خودکار پیدا می‌کنند و هیچ مقام ناظر و مجری و فعالی به دردسر‌های کنونی نمی‌افتد.

257488

سازمان آگهی های پرسون