بررسی تیزر جدیدی که آتش به جامعه دغدغه مند ایرانی انداخت؛

حیف از ایران که مبتذل شود/ هنر و فرهنگ برای کمک به بالندگی یا تهاجم فرهنگی؟

این هفته یکی پر از سرو صداترین خبرها، پخش تیزر آهنگی از ساسی مانکن بود. خواننده زیرزمینی ایرانی که در آمریکا روی زمین، نقشه های پلیدی را برای ما کشیده است.
تصویر حیف از ایران که مبتذل شود/ هنر و فرهنگ برای کمک به بالندگی یا تهاجم فرهنگی؟

به گزارش سایت خبری پرسون، داستان فراتر از امروز و دیروز است. از همین هفته شروع می کنیم که هنوز ترس نگاه کردن آهنگ ساسی؛ بر دل بسیاری از والدین ایرانی افتاده است. در همین لحظه جز مردم عادی وعده ای دغدغه مند همیشگی، جز راهکارهای کوتاه مدت بزن و ببند، راهکار دیگری نداریم.

داریم؟ نداریم. زیرا که فراتر از امروز ودیروز است. به یاد می آوریم همین دوسال پیش که نمایشگاه سراسری کتاب برگزار می شد و همه ما با پاکت های پر از کتاب به خانه برمی گشتیم. سرانه مطالعه با آن همه پاکت در دست هنوز پایین است که پایین تر هم آمده است. همان دوسال پیش که آهنگ جنتلمن آمد و با هزار تبلیغات خاص و معکوس توانست در خانه های ما ودر گوشی هایمان جا خوش کند.

حیف از ایران

ایران کهنسال با تاریخ بزرگ که هم اکنون کشورهای جدا یافته از او دست به تاراج فرهنگ و رسومش زده اند. چه سهمی از فرهنگ خود برده است. مگر نه اینکه پایه های فکری و فرهنگی یک نسل باید درست چیده شود؟

حیف از ایران با دستگاه های ماهور و همایون و اصفهانش که کودکان ما بویی از صداهای نابش نبرده و به دنبال ساسی افتاده اند.

ما آنها را روانه کردیم.

تنها نزدیک به دوسال از پخش آهنگ جنتلمن در ایران می گذرد و حالا در آستانه 1400 آهنگی دیگر به بازار روانه کرده است. آهنگی برگرفته از استایل و برشی از نمای فیلم ابد و یک روز که مشکلات و گرفتاری های فرهنگی در خانواده ها و علی الخصوص اعتیاد را بازگو می کرد.

کار بد وجلف، هیچگاه به خوبی رخ نشان نمی دهد و تا بوده همین بوده است. نگرانی از یک آهنگ و دو آهنگ و ساسی و دیگرهنرمندان جلف و حتی نامداران ناجلف بزرگ کننده جلف و بزک زده ها نیست. مشکل از عمل های بی حد و اندازه در ایران گرفته تا دستان و مغزهای خالی دختران و پسران جامعه بزرگ ما از معرفت و شناخت است. که اگر این قسمت، درست و به اندازه و به موقع فرهنگ سازی و تغذیه می شد؛ هر بلایی از هر جای دنیا که می خواستند نمی توانستند بر سر نسل جدید ایرانی بیاورند.

پسرکان و دخترکان پا به توپ و دست به عروسکی که نگاه و مغزشان شادی و تنوع می خواهد و چه زمانی بهتر و بدتر از زمان خانه نشینی دوران کرونا!

پیامد ویرانگر از این بابت که آنها را ترغیب خواهد کرد در مورد بازیگر سریال های مستهجنی که در این ترانه حضور دارد، به دنبال کسب اطلاعات بروند و همین تازه آغاز حجم انبوهی از نگرانی ها خواهد شد.

این اتفاق در هر کشوری می افتد. اما نوع برخورد با ماجرا مهم است. آیا کشوری مانند چین، ژاپن، در همین قاره خودمان، میتوانست بدون دست آویزیدن به فرهنگ بومیو سنتی و همچنین آغوش باز کردن به فرهنگ های دیگر بدون هیچپیش داوری به اینجا برسند. برای کشوری مثل ایران، این اندازه کار فرهنگی آنقدر کم استزیرا که مشتاقان و تشنگان زیادی دارد که چه ما بخواهیمو نخواهیم، چه بپسندیم یا نه، تنوع می خواهند.

رشد ابتذال

نکته قابل تامل اینکه تا بدینجای کار نیز پیامدهای تلخ کم نبوده است و بر اساس برخی گزارش های غیر رسمی همین تیزر 25 ثانیه ای نیز موجی از توجهات را به خود جلب کرده است.

یکی از کاربران در فضای مجازی و در همین باره نوشته است که این تیزر در کمتر از چند ساعت بیش از 2 میلیون بار دیده شده است و از سویی نیز در حالیکه پست های بازیگر حاضر در ترانه در آمریکا و به طور متوسط 100 هزار لایک داشته است، در عرض 24 ساعت این تیزر نزدیک به 8 میلیون بازدید به دست آورده است!

کاربران بسیاری با درک همین نگرانی ساخت و انتشار ترانه جدید ساسی مانکن را محصول اتاق فکرهای ضد ایرانی می دانند که هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی را نشانه گرفته است.

برخی دیگر از کاربران شبکه های مجازی نیز با انتقاد شدید از دستگاه های فرهنگی کشور و متولیان عرصه فرهنگ کشور به ویژه صدا و سیما بر این باور هستند که همه ناکارآمدی های داخلی و ضعف های داخلی در تولید محتوای فاخر و مناسب سبب شده تا زمینه عرض اندام افرادی مثل ساسی مانکن در میان دانش آموزان و نوجوانان ایرانی فراهم شود.

بررسی های بیشتر نشان می دهد که در همین چند روزی که از زمان انتشار تیزر ترانه مورد اشاره می گذرد، تعداد زیادی از دانش آموزان و نوجوانان بازخوانی آن را در دستور کار خود قرار داده و اقدام به انتشار بازخوانی های خود در فضای مجازی می کنند.

رویه و واقعیت تلخی که به خوبی نشان می دهد مدیران و متولیان عرصه فرهنگ و هنر کشور در عرصه استفاده از فرصت ها و مقابله با تهدیدها چند صد قدم عقب تر از جریان های ضد فرهنگی خارج نشین قرار دارند و بر اساس همین واقعیت چنین پدیده و پیامدهایی را در جامعه شاهد هستیم.

واقعیت این است که برای برون رفت از این بحران و یافتن مسیرهای امن و جایگزین نمی توان راه حل های قانع کننده و تضمین شده ای را حداقل به این آسانی ها یافت و به کار بست، اما در همین حد می توان از پیامد پیش آمده به عنوان یک تلنگر یاد کرد و این پرسش را مطرح کرد که به راستی چند اثر مخرب دیگر همانند اثر فوق باید ساخته شود تا به خود بیاییم و برای برون رفت از شرایط موجود اندیشه های جدید داشته باشیم؟ اندیشه ای که تا به الان بسیار دیر شده است. برنامه ریزی های دقیق در صنعت هنر ، فرهنگ و آموزش وپرورش که کارهای نرم و خوش آب و رنگ جدید می خواهد.

نگران شدن به تنهایی دردی را دوا نمی کند. پس چه بهتر که متولیان امر، با آغوش بزرگ و بدون پیش داوری، هنرمندان جامعه خویش را برای غنی سازی وهمفکری فراخوانند. همفکری که باید در تمام سطوح جامعه از مهدکودک ها گرفته تا صداو سیما و... خود را نشان دهد.

245917