یک سال با کرونا (پایان)

سیاست رسمی در برابر واکسن کرونا مبهم‌تر از بقیه ابعاد ماجرا بود. ابتدا باید نقطه قوت آن را گفت. ایران به علت سابقه انستیتو پاستور و پایه علمی کارشناسان داخلی و حتی ایرانیان خارج از کشور، به درستی تصمیم گرفت تا راسا با همکاری کشوری دیگر واکسن کرونا را تولید کند.

به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی در یادداشتی نوشت:

واقعیت این است که انجام سیاست‌های حمایتی در ایران به چند دلیل با ضعف همراه بود. مهم‌ترین علت آن وجود تحریم‌ها و اوضاع نامناسب و رشد منفی اقتصادی، همراه با تورم بالا بود که دست دولت را برای سیاست‌های حمایتی از جمله پرداخت حقوق و دستمزد به افراد بیکار شده و کمک‌های بلاعوض، بسته بود. البته در این مورد، مجموعه حکومت مسوولیت دارد و دولت به تنهایی نمی‌تواند پاسخگو باشد. این ضعف در حمایت‌ها و مقایسه آن با کشورهای دیگر، به ویژه کشورهایی که حمایت‌های خیلی بهتری داشتند، احساس منفی بدی در ذهن شهروندان ایجاد می‌کرد. علت دیگر ساختار شغلی ایران است که در دو دهه گذشته تعداد «کارکن مستقل» آن بیشتر شده است. کارکنانی که مزد و حقوق‌بگیر جایی نیستند و اگر یک روز کار نکنند، باید از پس‌انداز بخورند، البته اگر پس‌اندازی داشته باشند. بنابراین ضعف اقدامات حمایتی موجب شد که بخشی از جامعه ضربه بیشتری از کرونا متحمل شود و به همین علت قادر به همراهی با اقدامات پیشگیرانه نشود.

آمار

آقای رییس‌جمهور اعلام کردند که ایران از معدود کشورهایی است که آمار کرونا را روزانه اعلام کرده است. درست است، ولی آمار ایران دو ضعف اساسی دارد؛ اولین ضعف آن عدم انتشار آمار جزیی است. آمار فوتی‌ها و مبتلاها برحسب متغیرهای منطقه‌ای و استانی، جنسی، سن و... مطلقا دراختیار جامعه و تحلیلگران قرار نمی‌گیرد و این ظلم روشنی به جامعه است و ناشی از ترس یا خودخواهی و انحصارطلبی دست‌اندرکاران است. مشکل مهم‌تر، تعریف فوت کرونایی است. در ایران فقط به کسانی اطلاق می‌شود که آزمایش آنان مثبت باشد، در حالی که به علل گوناگون از جمله کمبود تست کرونا این تعریف ناقص است. مقایسه آمار مرگ و میر کل در کشور و در تهران، در سال 1398 و 6 ماهه اول سال 1399، با مقطع مشابه سال پیش از آنها نشان داد که تعداد مرگ و میرهای کرونایی حدود دو و نیم برابر تعداد رسمی است. آماری که خود آقای رییس‌جمهور دادند نیز به نحوی نشان‌دهنده این تفاوت است. یک‌بار اعلام کردند که حدود 35 میلیون نفر در ایران کرونا گرفته‌اند! که هیچ تناسبی با آمار رسمی و نیز تعداد اعلام شده فوت ناشی از کرونا نداشت. این سیاست اطلاع‌رسانی و انتشار آمار موجب بدبینی و بی‌اعتباری بیشتر نسبت به سیاست‌های رسمی در مقابله با کرونا شد. اعتماد مردم نیز به آمار رسمی کرونا چندان مناسب نیست که در نظرسنجی‌ها منعکس است. آمار رسمی تعداد فوتی‌های کرونا ۶۰ هزار نفر اعلام شده است در حالی که در این مدت مرگ و میر تا حدود ۱۵۰هزار نفر افزایش یافته است.

واکسن

شاید بتوان گفت سیاست رسمی در برابر واکسن کرونا مبهم‌تر از بقیه ابعاد ماجرا بود. ابتدا باید نقطه قوت آن را گفت. ایران به علت سابقه انستیتو پاستور و پایه علمی کارشناسان داخلی و حتی ایرانیان خارج از کشور، به درستی تصمیم گرفت تا راسا با همکاری کشوری دیگر واکسن کرونا را تولید کند. هم‌اکنون نیز چند مورد را در دست آزمایش دارد. این اقدام از جهت وضعیت عمومی ایران که باید اتکای بیشتری به خود داشته باشد، شاید گریزناپذیر می‌نمود ولی روشن بود که به هر دلیلی ایران نمی‌تواند پیش از دیگران به واکسن دست پیدا کند‌ و تا آن زمان باید اقداماتی را برای تامین واکسن انجام می‌داد، تا حداقل گروه‌های پرخطر مثل کادرهای درمان، رانندگان و افراد سالمند، بتوانند واکسینه شوند. یکی از راه‌های مناسب برای تامین این هدف، مشارکت در مرحله سوم تست واکسن‌های خارجی بود که متاسفانه معلوم نیست به چه دلیل ایران از انجام آن استنکاف کرد و دلایل مطرح شده از طرف مسوولان ذی‌ربط به کلی فاقد وجاهت است، هنگامی که گفتند مردم ایران را محلی برای آزمایش واکسن دیگران قرار نمی‌دهیم، یا گفتند کشورهای سازنده واکسن حاضر نشدند تضمین سلامتی یا خسارت احتمالی دهند و... اینها حرف‌های پوچ و بی‌معنی است که صرف بیان آن از طرف مسوولان امر نشان‌دهنده وجود تفکر غلط است. مگر کشورهای دیگر که آزمایش این واکسن‌ها را پذیرفتند به مردم خود خیانت کردند؟ روشن است که هر واکسنی را نباید پذیرفت.

این وظیفه نظام بهداشتی کشور است که داده‌ها و اطلاعات آماری واکسن‌ها و مرجع تولیدکننده آن را ارزیابی کند و اجازه آزمایش دهد. اینکه تازه پس از مدت‌ها می‌گوییم 250 هزار دوز واکسن سینوفارم چینی می‌خواهد وارد کشور شود برای کشوری با 80 میلیون نفر جمعیت جای تاسف دارد. دولت ایران باید خودش راسا مطالعه می‌کرد و واکسن‌های مناسب را برای آزمایش مرحله سوم وارد کشور می‌کرد تا پس از جواب مثبت، جزو اولین کشورهای دریافت‌کننده آن باشد. نمی‌شود که واکسن در ترکیه تست شود و در ایران مصرف!! در مجموع می‌دانیم که امکانات ایران برای مقابله موثر با کووید‌19 مناسب نبود، ولی این را هم می‌دانیم که نقدهای جدی بر ساختار اداری که برای مقابله با کووید‌19 تعیین شد و نیز سیاست‌های اتخاذ شده وجود دارد که بارها بیان شده است و اگر به آنها توجه می‌شد، قطعا وضعیت ما حتما مطلوب‌تر از این می‌بود که هست.

منبع: اعتماد

245229