به گزارش سایت خبری پرسون، «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری ـ تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیمنگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه هفتم اسفند ماه میتوانید با شماره ۷۳ بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون و خارج از تلویزیون در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید.
از تولید «بزنگاه» آخرین سریال رضا عطاران بیش از یک دهه میگذرد؛ سریالی که در زمان پخش به دلیل برخی مسائل در نمایش اعتیاد و موارد دیگر با انتقادهای شدیدی مواجه شد و هنوز هم در بازپخش به طور کامل روی آنتن نمیرود. با این حال در این یک دهه و بازپخش سریالهای مختلف عطاران، بازگشت دوباره این ستاره طناز به تلویزیون یک درخواست همیشگی برای مردم شد.
در این سالها که کمدیها و شوخیهایشان (جز برخی سریالهایی که به برندهای چند فصلی تبدیل شدند) کمتر توانست مخاطب را سر ذوق آورد عطاران یکی از گزینههایی همیشگی بود که سر بزنگاه خلا حضورش در عرصه سریال سازی تلویزیونی در حد یک مطالبه جدی مطرح میشد.
عطاران اما در همه این سالها که از تلویزیون کنارهگیری کرد در سینما درخشید و روز به روز هنرمندیهایش را بیشتر به نمایش گذاشت به گونهای که حضورش تضمین کننده فروش فیلمها در سینما شد. حتی خیلیها تصور کردند خودش دیگر تمایلی برای ساخت سریال و بازگشت به تلویزیون با همه محدودیتها و ممیزیهای متنهای فیلمنامهها ندارد.
با این حال همراهی نامش با یکی دو پروژه که مهمترین آنها «زیر آسمان شهر ۴» به کارگردانی مهران غفوریان بود نشان میداد خودش چندان هم بی میل به بازگشت به تلویزیون نیست. عطاران قرار بود در این پروژه مشاوره کار را بر عهده داشته باشد و هر بار که نام این سریال مطرح میشد بحثهای مختلفی بر سر کم و کیف حضور عطاران در سریال هم بالا میگرفت. اما بالاخره نه «زیر آسمان شهر» ساخته شد و نه عطاران به تلویزیون بازگشت.
حالا پس از ۱۲ سال عطاران قرار است دوباره سریال بسازد اما این بار نه برای تلویزیون برای شبکه نمایش خانگی و او هم مثل بسیاری دیگر از کارگردانان سینما و حتی تلویزیون شانس خود را در شبکه خانگی و در فضای اینترنتی تجربه میکند. تجربهای که از همین الان میتوان تصور کرد جزو یکی از موفقترین آثار ۱۴۰۰ باشد چراکه هنوز هم سریالهای عطاران از «متهم گریخت» و «خانه به دوش» تا «ترش و شیرین» و حتی «کوچه اقاقیا» که هنوز هم از شبکه نسیم در حال بازپخش است جزو پرمخاطب ها بودهاند و حتی آمار تماشای این سریالها با سریالهای روز تلویزیون قیاس شده است.
سریال عطاران قرار است برای سال ۱۴۰۰ آماده شود و احتمالاً رقابت جذابی را باید بین دو چهره شاخص عرصه طنز و کمدی یعنی مهران مدیری که این روزها در حال ساخت فصل دوم «هیولا» است و رضا عطاران در شبکه نمایش خانگی باشیم. حتی میتوان فراتر رفت و ضلع دیگر این رقابت را هم برای رامبد جوان خالی گذاشت و سال ۱۴۰۰ را سال قدرت نمایی شبکه خانگی در عرصه مجموعههای طنز دانست.
نام مهران مدیری این هفته یک بار دیگر و با رونمایی از برند عطر این بازیگر حاشیه ساز شد. درحالیکه این روزها بسیاری از رسانهها منتظر مشخص شدن تکلیف برنامه یا مسابقه جدیدی هستند که قرار است سازندگان «دورهمی» روی آنتن ببرند. یا هنوز بسیاری از مردم و رسانهها منتظر تعیین تکلیف موزه «دورهمی» هستند این روزها به جای رونمایی از این اتفاقات، از عطرهای وی پرده برداری شد.
موزه دورهمی و حراج هدایای آن دغدغهای است که بارها وعده آن داده شد اما هر بار هم بعد از کمی خبرسازی و اعلام مذاکره با سرمایه گذاران به دست فراموشی سپرده شد. برنامه «دورهمی» از سال ۹۴ روی آنتن رفت و چند سالی هست که مدیری از سرمایه گذاران دعوت کرده است تا در حراج این موزه شرکت کنند.
آخرین بار هم سال ۹۷ با زلزله سرپل ذهاب بود که خیلی رسمی اعلام کرد که عواید این موضوع به زلزله زدگان خواهد رسید. با این حال از سال ۹۷ که این زلزله رخ داد تاکنون هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است.
مدیری در تابستان همین امسال طی نشستی از برگزاری این حراج خبر داد و طی یک ویدئو در برنامه نیز اعلام کرد که به دلیل کرونا حراج موزه به صورت مجازی برگزار میشود با این حال باز هم هدف و فروش هدایای موزه به محاق رفت. موزه هدایای ویژهای دارد که از جمله آنها میتوان به پیراهنهای زنده یاد میناوند و انصاریان هم اشاره کرد که هنوز در بلاتکلیفی به سر میبرد.
غیر از موزه، برنامه «دورهمی» در فصلهای پیش نیز قرعه کشیهایی در زمینه جوایز خودرو داشت که برخی از آنها محقق نشد و ظاهراً عوامل در معرض پاسخگویی به نهادها هم قرار داده است. در این قرعه کشیها ۱۰ دستگاه خودرو" بی ام و " جایزه داد شد اما قرار بود چند دستگاه دیگر هم قرعه کشی شود که موکول به زمانهای بعدی شد و هنوز در بلاتکلیفی به سر میبرد. چند روز پیش روزنامه هفت صبح هم از برخی حاشیههای این فصل مثل کم بودن زمان هر قسمت از برنامه و کیفیت آن که باعث شده است سازندگان و مدیران شبکه به نوعی اختلافات مالی برسند خبر داد.
این اختلافات مالی و بلاتکلیفیهای اخیر «دورهمی» را این روزها در هالهای از ابهام نسبت به تولید فصل جدید در آینده قرار داده است.
این هفته حق اشتراک ماهانه ویاو دیها با افزایش عجیب دو برابری بسیاری را شگفت زده کرد. شگفت زده از این قیمت صعودی و افزایش ناگهانی آن هم درحالیکه رویکرد خدماتی دو وی او دی انحصاری تغییری نداشته است.
وی او دیها در یک سال گذشته کاربران زیادی را به خود جذب کردند و کرونا باعث شد بازار این شبکههای اینترنتی پخش آنلاین داغ باشد. هر چند بخش زیادی از این جذب کاربر هم با بازاز تبلیغاتی استفاده از مجریهای سلبریتی یا دعوا و اختلاف برای جذب یک محصول بوده است با این حال مخاطبان بسیاری حالا به مخاطبان دائمی این وی او دیها تبدیل شدهاند. پرداخت حق اشتراک ماهانه نیز این مطالبه جدی را برایشان دارد که هر بار به دنبال محصولات جدیدتر و خدمات بهتری هستند.
با این حال طی یک هفته گذشته این وی او دیها بدون تغییری در خدمات خود حق اشتراک ماهانه را افزایش دهند و از یک عدد حدود ۳۰ تا ۳۵ هزار تومانی به رقم اشتراک ماهانه ۵۹ هزار تومان رسیدهاند که میتوان گفت بیش از ۹۰ درصد افزایش داشته است.
اگرچه که افزایش قیمت در همه جهان اتفاق میافتد و امری بعید نیست با این حال همین رقم افزایش قیمت هم در جهان با چنین صعود شتابزده و محیرالعقولی رخ نمیدهد. علاوه بر این در اشل جهانی امکانات و خدماتی که در اختیار کاربران قرار میگیرد حتی قابل قیاس با پلتفرمها و سرویسهای ایرانی نیست. حتی میزان افزایش قیمت نیز در سرویسهای جهانی به شکل منطقیتری پیش رفته است.
حدود چند ماه پیش یکی از رسانههای تخصصی در این حوزه از میزان افزایش حق اشتراک نتفلیکس خبر داده بود که طی آن بررسی کرده بود هر یک از پلن های مختلف نتفلیکس چقدر برای مخاطب گران شده است. طبق دادههای این سایت که آبان ماه سال جاری منتشر شده بود نتفکیس در یکی از طرحها با یک دلار افزایش رو به رو بود؛ «پلن استاندارد نتفلیکس که به مشترکان اجازه میدهد تا بهصورت همزمان روی دو نمایشگر، فیلمها و سریالها را تماشا کنند، اکنون یک دلار گرانتر شده و بهجاری ۱۳ دلار ماهیانه، به قیمت ۱۴ دلار فروخته میشود»
ممکن است تصور شود همین ۱۴ دلار با پول ایران رقمی چند برابری خواهد داشت اما با محاسبه دیگری که چندی پیش روزنامه «همشهری» به دست آورده است قیاس دیگری را بین هزینه حق اشتراک خارجی و ایرانی ترسیم کرده است.
همشهری در این مقایسه آماری حقوق ماهانه را ملاک قرار داده است و به طرح یک سوال پرداخته است. اینکه «اگر میانگین حقوق در ایران و آمریکا را شاخص قرار دهیم ایرانیها و آمریکاییها چقدر از درآمد خود را باید خرج اشتراک نمایش اینترنتی کنند؟» دادههای آماری این رسانه نشان میدهد که وی او دیهای ایرانی ۲ درصد از حقوق ماهانه را صرف میکنند و در مقابل سرویسهای خارجی مثل آمازون ۴۳ صدم درصد، نتفلکیس ۲۹ صدم درصد، دیزنی ۲۲ صدم درصد و همینطور به ترتیب روندی کاهشی در حقوق ماهانه را به خود اختصاص داده است. با احتساب میانگین حقوق ۳ میلیون تومانی برای کاربر ایرانی و حقوق ۳۰۰۰ دلاری برای کاربر امریکایی.
محمدجواد شکوری مقدم مدیرعامل فیلیمو اخیراً مصاحبهای با یکی از رسانهها داشته است که در توجیه این رقمهای بالا بیان کرده است باید حق اشتراک ماهانه ۱۰۶ هزار تومان میشد! شکوری همچنین در این گفتگو بیان کرده که چون منبع درآمدی دیگری ندارند باید از طریق همین حق اشتراک سریالها و محصولات خود را به تولید برسانند!
این افزایش در حالی است که وی او دیها در چند وقت اخیر با مشکل قاچاق فیلمهای اکران آنلاین هم رو به رو بودهاند و این مساله هم به اعتماد سینماگران آسیب زده است. همه این موارد باعث شد حجم زیادی از انتقادات این هفته روانه وی او دیها شود و باید دید این انتقادات ممکن است تصمیمگیریهای جدیدی را رقم بزند و یا ساترا را وارد میدان کند؟
جشنواره جام جم تنها جشنوارهای است که در خیل جشنوارهها و رویدادهای مختلفی که در حوزه تصویر برگزار میشود به طور اختصاصی به تولیدات خود تلویزیون میپردازد. این جشنواره در دهههای پیش آغاز شد و در دهه ۹۰ به طور متمرکزتری چند دوره برگزار شد.
جشنواره جام جم سال گذشته در پی انتخابات مجلس و دیگر حوادث برگزار نشده و به امسال موکول شد. تابستان امسال هم مرتضی میرباقری معاون سابق سیمای رسانه ملی دبیر ششمین دوره از جشنواره را منصوب کرد.
روند برگزاری جشنواره در سالهای گذشته هم به این شرح بوده است با معرفی نامزدها و آثار در ماههای قبل از اسفند جشنواره در آخرین ماه از سال برگزار میشد.
حالا اما تنها سه هفته به نوروز ۱۴۰۰ باقی مانده و هنوز خبری از جشنواره جام جم نیست. به ویژه که در جشنواره پنجم رای مردمی هم امکان جدیدی بود که به این رویداد اضافه شد و از بهمن ماه تبلیغات زیادی برای معرفی نامزدهای جشنواره صورت گرفت و در حال حاضر امسال فرصت کافی حتی بدون آرای مردمی هم وجود ندارد.
اگرچه امسال بسیاری از رویدادهای هنری به دلیل کرونا تعطیل شدند و در ایران شکل و شمایل برگزاری بسیاری از رویدادها تغییر کرد اما هنوز حتی انصراف از برگزاری این جشنواره هم اعلام نشده است.
شبکه یک بنا دارد جمعه هشتم اسفندماه فیلم «بوی پیراهن یوسف» ابراهیم حاتمی کیا را به نمایش بگذارد. شاید هر ایرانی مخصوصاً از نسلهای دهه ۶۰ و ۷۰ به قبل به عدد همه سالهای این چند دهه این فیلم و بخشی از فیلمهای قدیمی تر حاتمی کیا را بارها در تلویزیون دیده باشد. اما برخی از این فیلمها از یک اثر کالت هم فراتر رفتهاند و گویی هر بار ببینید یا دیالوگهایشان را بشنوید لطفی دوباره است.
حاتمی کیا هنوز هم فیلمسازی میکند و این روزها هم تهیهکننده اولین فیلم داستانی بلند فرزندش یوسف حاتمیکیا با نام «شمش طلا» است. او در چند سال اخیر هم فیلمهای مختلفی را تولید کرد و جزو کارگردانان پر کار سینمای ایران است با این حال بخش زیادی از مردم حاتمی کیا را با فیلمهای سالهای دورش بیشتر دوست دارند.
«بوی پیراهن یوسف» از معدود فیلمهایی است که در نمایی کوتاه خود حاتمی کیا را هم به نمایش میگذارد همان خودی که در فیلمها و خارج از فیلمهایش همیشه شخصیت اعتراضی خود را دارد.
این فیلم با بازی درخشان علی نصیریان در نقش دایی غفور و نیکی کریمی جمعه هشتم اسفندماه ساعت ۱۶ از شبکه یک روی آنتن میرود.
منبع: مهر