گزارش پرسون از تغییر شکل مردان با گذشته؛

بحران بی هویتی یا مدرنیته؟/ من با پدرم فرق دارم

تفاوت قیافه و آرایش پدران و پسران در جامعه ما به حدی رسیده است که می توان گفت پیرایش و آرایش سر و صورت فقط متعلق به خانم ها نبوده و آقایان هم به این سمت گرایش پیدا کرده اند و نمی توان فقط آن را فقط به خاطر جنسیت محدود کرد.

به گزارش سایت خبری پرسون، این روزها آرایشگاه های مردانه دست کمی از آرایشگاه های زنانه در ارائه خدمات ندارند. با نگاهی به قیافه مردان، می بینیم که علاقه عده ای ازآنها و مخصوصا جوان ترهایشان که جمعیت قابل توجهی ازکشورمان را تشکیل می دهند به آرایش مو، صورت و استفاده از مدل های روز ژورنال های غربی، در حال افزایش است وهمین افزایش در زیباتر شدن و زیباتر دیده شدن درآنها، نگرانی هایی را درتفکر سنتی و عرفی حاکم در جامعه را به دنبال خود داشته است.

«کار راه انداز» یا همانها که سلمانی کردن جزو کوچکترین کارهای روزمره شان بود، برای مردم محله و شهرشان هم پزشک بودند هم دندانپزشک، خلاصه هرکاری می کردند، تراشیدن موی سر و صورت و دوا و درمان مردم دستشان را می طلبید، آن هایی که دکانی داشتند اجر و قربشان بیشتر بود و آن هایی که سیار بودند هم اجرتشان، هر چیزی می توانست باشد یک استکان چای یا چند عدد تخم مرغ که نامشان در ایران، از دهه بیست شمسی«آرایشگر» شد وعددشان هم از بین هنرها،«هنر دهم».

*اینطوری بهترم

«کار راه انداز» یا همانها که سلمانی کردن جزو کوچکترین کارهای روزمره شان بود، برای مردم محله و شهرشان هم پزشک بودند هم دندانپزشک، خلاصه هرکاری می کردند، تراشیدن موی سر و صورت و دوا و درمان مردم دستشان را می طلبید، آن هایی که دکانی داشتند اجر و قربشان بیشتر بود و آن هایی که سیار بودند هم اجرتشان، هر چیزی می توانست باشد یک استکان چای یا چند عدد تخم مرغ که نامشان در ایران، از دهه بیست شمسی«آرایشگر» شد وعددشان هم از بین هنرها،«هنر دهم».

از در آرایشگاه مردانه که خارج شد به سمتش رفتم، موهایی کوتاه ورنگ شده که چند تار آن روشنتر، مش شده بود، وقتی متوجه شد از تلویزیون نیستم و دوربینی دستم نیست راضی شد که با من حرف بزند، اسمش میلاد است و دانشجوی ترم ۴ شهرسازی؛ «من ابروهایم را مرتب می کنم، لازم باشد هر ماه حداقل ۳ بار به آرایشگرم سر می زنم تا کارهای پوست و مویم را برایم انجام دهد، می فهمم چه کاری برایم خوب است، نه بحران هویتی دارم نه با خانواده ام به مشکلی برخوردم، اینکاررا می کنم چون وقتی به عکس های قدیمی خودم نگاه می کردم به این نتیجه رسیدم اینطوری بهتر می شوم.

چرا گفتی بحران هویتی نداری؟
خب ندارم، این روزها همه چیز رو به بحران هویتی ربط می دهند، تا یک نفر آنجوری که دوست دارد، به خودش برسد یا می گویند مشکل هویتی دارد یا با والدینش به مشکل خورده یا…
یا چی؟
یا میگن دو جنسیتی است.

مادر یا خواهرت نظری در موردت نمی دهند؟ که چرا موهاتو رنگ کردی، یا ابروهایت را اصلاح می کنی؟
آن ها به جای من به محل کار یا دانشگاهم نمی روند، هر کس برای خودش زندگی می کند، من هم اینطوری راضیم، اطرافیانم هم الان راضی هستند، نباشند هم من راه خودم رو می روم.

همینطور که به صحبت های میلاد فکر می کردم، نزدیک آدرسی که از یکی از آرایشگاه مردانه سنتی پشت بازار داشتم،خودم را دیدم.
«پسرم بارها از من خواسته است که تارهای بلند ابروهایم را کوتاه کنم» این جمله حسن آقاست. آرایشگر ۶۲ ساله کاشانی واعتقادش بر این است که مرد ابرویش را نباید قیچی بزند و صورتش نباید برق روغن و کرم داشته باشد.

دکانش با یک آینه و یک صندلی قدیمی پر شده است، عکسی در قابی کهنه بالای آینه خودنمایی می کند. حسن آقا از ۶ سالگی به شاگردی یکی از سلمانی های قدیمی در محله قدیمی اش درآمده.از کارش راضی است البته اگر کمردردی نداشته باشد. خودش می گوید: مشتری هایم اغلب همسن و سال خودم یا از کارمندان و سربازان هستند، دانشجوها و پسران جوان کمتر سراغی از آرایشگاه کوچکم می گیرند، بعضی روزها هیچ مشتری ای ندارم و وقتم به گپ زدن با رفقا در مغازه می گذرد، ولی به این وضع راضی ام و کاری که خودم آن را نپسندم برای مشتری هایم نیز انجام نمی دهم.

*مشتری؛ مشتری است

صابر آرایشگری ۳۲ ساله است و با چند تا از دوستانش در غرب تهران، چند سالن رو اداره می کنند که آرایشگری را نزد آرایشگرهای سنتی یاد گرفتند. در کافه کنار سالن قرار شد درمورد شغلش حرف بزنیم. با یکی از همکارانش آمد وکاتالوگ های مدل مو همراهش بود، همینطور که حرف می زند به بروشورها ی مد نگاه می کرد، یکی از آنها را به سمت من گرفت تا مدل موی مردانه داخلش را ببینم ، معتقد است:«وظیفه اش این نیست که جلوی مدل غربی یا آرایشی که در اجتماع نامتعارف است را بگیرد»، او با بیان اینکه، من فقط وظیفه دارم کارم رو درست انجام دهم چون منبع درآمد من و دوستانم از این راه می گذرد و رضایت مشتری برایم اهمیت دارد.

هر مدل و هر سلیقه ای داشته باشند؟
وقتی شما به سوپرمارکت می روید، بخواهید پفک بخرید، فروشنده به شما پفک می دهد نه بیسکویت، کار ما هم همین است، نظر مشتری مهم است ولی مدل هایی که میخواهند اکثرا مدل هایی شناخته شده در دنیا ست ومدلهای نامتعارف و زننده بسیار کم است.

گفته اند بعضی از مشتری های آرایشگاههای مردانه، خانم ها هستند، در سالن شما چطور؟
در سالن های ما خانمها حق ورود ندارند زیرا اتحادیه و اماکن این اجازه را نمی دهند اما من یک آرایشگرم و تخصص ام این است، مشتری هم فقط مشتری است، مگر برای یک جراح یا دندانپزشک بیمار زن و مرد فرقی دارد.

«برداشتن ابرو، انجام خالکوبی، زدن رژ لب و انجام تاتو،مانیکور از جمله مواردی است که در صورت مواجه شدن با آن در آرایشگاه مردانه، واحد صنفی متخلف حتما پلمب می شود ودر مورد مدل های مو، به صورت کلی موافق محدود کردن مدل‌های مو نیستیم، اما قطعا با مدل‌های نامتعارف مقابله خواهیم کرد و آنها را نمی‌پذیریم، چرا که خلاف مسائل تعریف شده و قوانین داخلی است.»

* تغییر الگوها

شعبان بزرگی جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت وگو با «پرسون»، با بیان این جمله که، خارج شدن از نظام آرایشی جنسیتی، نوعی نقد است ادامه می دهد: جامعه ای که برای خود زندگی می کند به اصالت منش و شناخت، معتقد است ومصرف پرشور کالاهای آرایشی که سود مازاد را برای طبقه سرمایه دار می آفریند با فرهنگ و هویت، رابطه ای معکوس برقرار می کند. با پس افتادگی فرهنگی در این میدان، خاصیت جدیدی در بی نظمی اجتمایی پدید خواهد آمد که سامان فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را نیز با تهدید مواجه خواهد کرد.

به گفته بزرگی، باور به مدرنیت درآمیختن با همه هستی هایی است که نظام آفرینش در پی تکامل مندی به پیش می راند.

او انقلاب صنعتی درجهان را انقلابی در همه جهات و ابعاد هویت فردی و اجتمایی تعریف می کند و تاکید می کند؛ جامعه ایرانی به عنوان یکی از مصرف کنندگان انقلاب صنعتی اساسا از این قاعده خارج نبوده و «نظام آرایشی مردانه» در ایران متاثر از مدرنیته اما در نقشی آشفته، به تدریج برچهره جنسیتی ، تاثیر گذاشت.

این جامعه شناس، ادامه می دهد: بی هویتی افراد و گروه های اجتمایی به پیرایشگاه ها نیز کشیده شد و در هویت های شناخته شده، اجتماعاتی شکل می گیرد که به امکان نظم بخشی و انسجام اجتمایی افزایش خواهد یافت. خارج شدن از نظام آرایشی جنسیتی، نوعی نقد موشکافانه از جامعه در خود است.

مطهره فولادی جامعه شناس نیز می گوید که باید دید گرایش مردان به شکستن برخی مرزهای عرفی و سنتی به آرایش و پیرایش چیست اما باید توجه کنیم که این وضعیت در فرهنگ ها و نژادهای مختلف یکسان نبوده و ایده های خاص درباره جذابیت، ناشی از نسبت هاب فرهنگی در جوامع مختلف است.

فولادی کلیشه های فرهنگی و اجتماعی سنتی را در حال زوال تدریجی می بیند و ادامه می دهد: امروزه با توجه به افزایش توجه مردان در همه جوامع و نیز جامعه ایران، نسبت به مظاهر زیبایی و جذابیت، حاکی از تغییر الگوهای زیبایی شناختی اجتماعی و درنوردیدن مرزهای جنسیت در این مقوله است.

این پژوهشگر در ادامه می افزاید : در جوامع مدرن و نیمه مدرن، زیبایی و توجه به ظاهر، به نوعی نماد منزلت اجتماعی نیز تلقی می گردد و البته که مرزهای جنسیتی به سختی گذشته وجود ندارد.

از نظر کارشناسان نیازبه توجه و دیده شدن جنسیت نمی شناسد که سلیقه مردان ایرانی در حال تحول است، تحولی که در مقایسه با جوامع و فرهنگ دیگر ممالک، با مذهب، عرف و سنت در کشورمان در برخی نقاط درحال تضاد است که نسل ذکور مدگرا و توجه پسند این دوره، حتی دستکاری در ظاهر مردانه شان را برای دیده شدن و رفع نیازخود به کار می برند، به طوری که مردان بی خیال دیروز را گاهی درگیر این نیاز به تحول خود کرده که رفت و آمد آنها به آرایشگاه هایی با خدمات ویژه پوستی و آرایشی هر روز بیشترمی شود که البته تبلیغات روز را هم نباید نادیده گرفت. چه بسا امروز تعداد مردانی که فرم و ظاهری بر خلاف هم قطاران قدیمیشان برای خود می سازند به نسبت جمعیت مردان کشور قابل توجه نباشد اما آنچه ما را در به تهیه این گزارش کشانده، روند رو به رشد این خارج شدن از عرف و سنت است. گروهی که حقی برای خود قائل شده اند اما جامعه سنتی؛ بدجور، نگاهشان می کند!

233011