به گزارش سایت خبری پرسون، شمال تا جنوب کوه مقدس را تیغ زدند فقط برای یک ساعت تردد کمتر. از تابستان سال پیش تا بهار امسال، درمنه و گون را زیر لودرها له کردند تا مسافران سرعین یک ساعت زودتر به مشکینشهر برسند. جاده را بدون هیچ توجهی به زیستگاه خرس قهوهای و گرگ خاکستری ساختند. کار به اتمام رسیده و تجربه گردنه حیران و جادهکشی در دماوند بار دیگر در حال تکرار است. زمینهای سبلان از همین الان قیمت گرفتهاند و سرمایهداران برای ایجاد طرحهای بیشتر خیز برداشتهاند.
نام طرحی که با آن کوه را تراشیدند این است: کمربند طلایی. در این مسیر دو جاده کشیدهاند؛ یکی از مشکینشهر به سرعین با طول ۵۲ کیلومتر و دیگری از سرعین به آلوارس با طول ۱۰ کیلومتر. جاده اول همان کمربند طلایی است و دومی را به نام جاده پیست اسکی میشناسند. کمربند طلایی همان جاده مالرو دو دهه پیش است که حالا با تصمیم استاندار پوشش گیاهی اطرافش را از بین بردهاند و چند صباحی دیگر آسفالته میشود.
جاده سرعین به آلوارس اما خیلی وقت است که آسفالت شده، در ماههای اخیر لودرها برای عریضتر کردنش گام برداشتهاند. عرض آن در برخی از نقاط حتی به ۳۰ متر هم میرسد. انگارنهانگار که اینجا منطقه بکر کوهستانی است. جادهای که ارزیابی محیطزیستی شفافی هم ندارد، مهمان ناخوانده شده و تا توانسته به حریم حیاتوحش منطقه چنگ انداخته است. طبیعت اما ساکت ننشسته است، آثار دستدرازیها چند ماهی است که هویدا شده: «ورگه سرانی» که سالها سیلی به خود ندیده بود، در چله تابستان غرق آب شد.
سیلابهای تابستانی حوالی سبلان
سیلابها از اوایل تابستان شروع شد. تیرماه مشکینشهر ۳۵ میلیارد تومان، پارسآباد ۱۳/۲ میلیارد تومان، خلخال ۵۵ میلیارد تومان، اردبیل ۱۰ میلیارد تومان، کوثر ۱۰ میلیارد تومان و بیلهسوار مغان ۶۱/۵ میلیارد تومان خسارت دیدند. شهریور ماه هم سه روستای «موران»، «زنگیر گرمی» و «ورگهسران» در سرعین بر اثر این سیل خسارتهایی را متحمل شدند.
کیومرث سفیدی، دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه محقق اردبیلی، درباره ارتباط از بین رفتن پوشش گیاهی دامنه کوه بر جاری شدن سیلابها به «پیامما» میگوید: «بومسازگانها (اکوسیستمها) پویا هستند و نسبت به تغییرات محیطی واکنش نشان میدهند. پوشش گیاهی که در ارتفاعات تشکیل میشود یکی از مهمترین کارهایش بارانربایی یا برفربایی است. وقتی بارندگی اتفاقات میافتد این پوشش گیاهی جلوی ضربات آب را میگیرد و آب را به تدریج به خاک انتقال میدهد و جلوی تشکیل رواناب را میگیرد. وقتی این گروه از گیاهان را در مساحت بسیار بزرگ از بین میبرند، خاک جابه جا میشود و بارشها جذب نمیشوند.» نتیجه این جمع نشدن آب و فرو نرفتن در خاک، سیلاب است. سفیدی، سیلاب روستای ورگهسران را یک هشدار میداند که نتیجه دستاندازی در طبیعت است چرا که پیش از این دستاندازیها در این روستا سیلابی رخ نداده بود.
رئوف مصطفیزاده، دانشیار گروه منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی هم در این رابطه به «پیامما» میگوید: «از مهمترین تبعات محیطزیستی جادهسازی، تخریب پوشش گیاهی و تشدید فرسایش خاک، سیلاب و اختلال در تولید آب است.» او معتقد است که با توجه به اقلیم سرد، کوهستانی و برفگیر منطقه، جاده احداثشده فقط در زمانهای محدودی از سال قابلیت استفاده خواهد داشت.
پوشش گیاهی به این زودی احیا نمیشود
پیش از این شبکه تشکلهای محیطزیستی و منابع طبیعی استان اردبیل در نامهای نوشتند که جادهسازی در ارتفاع ۳۴۰۰ متری قله سبلان گزارش ارزیابی زیستمحیطی شفافی ندارد و با این روند مخالفت کردند. با وجود اعتراض فعالان محیطزیستی در شهریورماه اما لودرها همچنان دامنههای کوه سبلان را شخم میزنند. راهوشهرسازی اردبیل، متولی این پروژه، مدعی است که پوشش گیاهی منطقه دوباره برمیگردد. دانشیار گروه علوم و مهندسی جنگل دانشگاه محقق اردبیلی اما میگوید: « نه». سفیدی توضیح میدهد: «مناطق کوهستانی اکوسیستمی شکننده دارند. این جاده در ارتفاع ۳ هزار و ۲۰۰ متری است. در آن ارتفاع با بومسازگانی ارتباط داریم که میزان ارتجاع پایینی دارند و به شدت شکنندهاند. در این ارتفاع تنها درختان درمنه و گون رویش دارند و پوشش کل منطقه علفزار و مرتعی است. بعید میدانم که در این ارتفاع و دما حتی دو بار در سال هم رویش داشته باشیم».
عشایر شاهسون و محلیها همچنان به سبلان سوگند میخورند و مقدس میدانندش. آنها معتقدند زرتشت در قله سبلان، زیر تختهسنگی کنار دریاچه آرمیده است. کوه «سلطان ساوالان» اما دیگر صورت گذشته را ندارد. خبری از یخچالهای طبیعی نیست. با تغییرات اقلیمی، ساوالان عبای سفیدش را از تن درآورده و لکههای سفیدش میان انبوهی از رنگهای قهوهای و سبز گم شده است. مصطفیزاده چرای شدید، بهرهبرداری مفرط از گیاهان دارویی، فرسایش خاک و جادهسازی را عامل این تغییرات میداند. در کنار این موارد، جادهسازی هم فرسایش خاک و سیلخیزی را افزایش داده و بر کاهش تشکیل سفرههای زیرزمینی اثرگذار است. او از نتایج تحلیل تصاویر ماهوارهای میگوید: «این تصاویر نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۹۹۱ تا دوره میانی (۲۰۰۳)، سطح پوشش برف ۷/۱۲ درصد و در کل دوره ۱/۶۵ درصد کاهش در پوشش برف اتفاق افتاده است و این روند کاهشی تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشته است. نتایج تحلیل روند تغییرات آبدهی رودخانههای خیاوچای، نیرچای و آتشگاه روند کاهشی را تایید میکند. این روند از نظر آماری معنیدار است.»
او نیز همانند سفیدی معتقد است که این جادهسازیها زمینه جذب آب در کوهستان را کاهش داده و پاییندست را با مشکلات آبی مواجه میکند. سفیدیمیگوید: «سفرههای آب زیرزمینی را در نقاط مختلف تخلیه کردند و حالا ظرفیتهای بازمانده را با جادهسازی از بین میبرند.»
جادهکشی در سبلان، مانع ثبت جهانی
پس از جادهکشی در بلندیهای دماوند، حالا نوبت به آسفالت کردن سبلان است؛ سومین قله بلند ایران که از یک سال پیش پرونده ثبت جهانی آن را بعد از وقفهای ۱۰ ساله به جریان انداختهاند. اگرچه استاندار اردبیل دو ماه پیش ادعا کرده بود که ساخت این جاده گامی رو به جلو برای ثبت جهانی سبلان است اما فعالان میراثفرهنگی بارها در نقض این گفته سخن گفتهاند. این عده معتقدند که جادهکشی با توجه به شاخصها و معیارهای ثبت آثار طبیعی طبق بند ۷ و ۱۰ (پدیده طبیعی کمنظیر و استثنایی با زمینههای زیباییشناسی، دربرگیرنده زیستگاههای طبیعی مهم به لحاظ تنوعزیستی و گونههای در خطر) یونسکو مغایر است. کریم حاجیزاده، مدیر کل وقت میراثفرهنگی استان اردبیل در سال ۹۶ به صراحت مخالفت خود را با این جادهسازی ابراز کرده بود: «در شرایط فعلی احداث جاده جدید پیرامون این اثر تاریخی طبیعی صحیح نیست و به جای جادههای جدید میتوان مسیرهای تردد موجود را بهسازی کرد.» با تغییر مدیر کل میراث اما نگاه حفاظتی به سبلان هم تغییر کرد. نادر فلاحی، مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی معتقد است که «با ساخت این جاده با رعایت محیطزیست، گردشگری آلپ ایران را احیا میکنیم». تکلیف عبارت «رعایت محیطزیست» هم هنوز مشخص نیست. نه استاندار و نه حتی رئیس سازمان حفاظت محیطزیست به طور شفاف توضیح ندادهاند که این طرح از چه زمانی مجوز گرفته است. حتی مشخص نیست که طرحی که دو دهه پیش مطرح شده، طرح ارزیابی زیستمحیطی داشته است یا نه.
پیوست محیطزیست همان اول باید صادر میشد
پیگیریهای «پیام ما» برای گفتوگو با سعید شهند، مدیرکل محیطزیست اردبیل، بینتیجه ماند. شهامت هدایت، مدیرکل منابع طبیعی اردبیل هم بر این نظر است که جادهسازی در دل رشته کوه سبلان ربطی به منابع طبیعی ندارد و حاضر به گفتوگو نیست. اما کلیمالله وثوقی، مدیرکل راهداری استان اردبیل درباره پیوست محیطزیستی این طرح گفته است: «پیوست زیستمحیطی و مجوز در زمان شروع باید صادر میشد. بعد از پیشرفت ۷۰ درصدی پروژه صحبت درباره لزوم پیوست زیست محیطی دیر است.» البته محیطزیست پیش از این مواضع خود را در خصوص این جاده مشخص کرده بود. معاون فنی حفاظت محیطزیست استان اردبیل شهریورماه به ایرنا گفته بود: «احداث جاده دسترسی منطقه آلوارس سبلان برای احداث پیست اسکی خارج از مناطق تحت پوشش این اداره کل قرار دارد.» این پاسخ در خصوص عریض کردن جاده سرعین به آلوارس داده شده است که از نظر ارتفاعی چند صد متر بالاتر از جاده کمربند طلایی است.
نمیتوان جلوی ساختوساز را گرفت
کلنگ اول کمربند طلایی را جهاد عشایر در اواخر دهه هشتاد زد. تا آن زمان این جاده خاکی بود و مالرو اما بعد به وزارت راهوترابری وقت داده شد تا همین جاده خاکی را آسفالته کنند. حالا عملیات زیرسازی جاده از مشکینشهر به سرعین تکمیل شده و چندی دیگر هم بام اردبیل را آسفالت میکند. زمینهای حوالی دو جاده از همین الان نیز قیمت گرفتهاند اما اکبر بهنامجو، استاندار اردبیل مدعی است که در طرح ساخت این جاده عنوان شده هیچ ساختوساز و مکان تفریحی – گردشگری در حاشیه جاده ایجاد نشود. فعالان محیطزیست، با تجربه جادهسازی در دیگر مناطق این خطکشیها را ناممکن میدانند. مثل آنچه در دماوند رخ داد و سالها بعد محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل حفاظت محیطزیست وقت استان تهران هم به اشتباه بودن آن اعتراف کرد: «جادهسازی در اطراف دماوند بزرگترین اشتباهی بوده که صورت گرفته. تخریب پوشش گیاهی نیز در اثر میزان بالای بهرهبرداری از این منطقه در بحث گردشگری عمومی و بهرهبرداری جوامع محلی صورت گرفته است، که این امر هم جرم تلقی میشود.» این صحبتها اما نتوانست جلوی زمینخواری گسترده در در روستای رینه دماوند را بگیرد و حالا نوبت سلطان ساوالان است.
زیستگاه خرس قهوهای دو تکه میشود
جدا از زمینخواری و از بین رفتن اکوسیستم، جادهسازی، زیستگاه گرگ و خرس قهوهای، سیاه گوش و سایر جانداران را دو تکه کرده است. اسماعیل کهرم، بومشناس این جاده را به یک اژدها تشبیه میکند: «هر جاده باعث از بین رفتن پوشش گیاهی میشود. مگر یک ساعت چقدر در زندگی ما تاثیر دارد که به خاطر آن منطقه طبیعی را از بین ببریم؟ من مخالفم و هر کس که به طبیعت ایران علاقه داشته باشد مخالف ساخت این جاده است.» او برای توضیح بیشتر آنچه که بر طبیعت و زیستگاه منطقه بعد از جادهسازی رخ میدهد به یکی از تحقیقات علمی در جنگلهای زوریخ اشاره میکند: «در تحقیقی در جنگلهای زوریخ، از یک تکه پلاستیک چیزی شبیه جاده به طول ۵۰ متر در این جنگلها پهن کردیم. این تحقیق نشان داد که حیاتوحش منطقه از سوسک و موش تا گوزن و آهو و خرس از این جاده حذر میکردند.» صادق پناهی، فعال محیطزیست استان اردبیل هم بر این نظر است که کمربند طلایی زیستگاه گرگ و خرس قهوهای را دو تکه میکند. او به «پیامما» میگوید: «جادهای که در مسیر سرعین به آلوارس است زیستگاه گرگ است. مطمئنا با تعریض این جاده در سالهای بعد میبینیمکه گرگها به روستاها حمله میکنند چرا که زیستگاهشان از بین رفته است.» به گفته پناهی این جادهسازی زمینه تلفات بیشتر گونههای حیاتوحش را فراهم آورده و زیستمندان منطقه را یک قدم دیگر به انقراض نزدیک میکند. او از سیاهگوش نام میبرد که در سالهای اخیر آمار تلفات قابل توجهی در تصادفات جادهای و درگیری با چوپانها در اردبیل داشته و پیشبینی میکند که کمربند طلایی هم آمار مرگ گونههای سبلان را بالا ببرد.
منبع: روزنامه پیام ما