سایت خبری پرسون - بیوکراسی نوعی از سبک زندگی است که عاملان آن یعنی بیوکراتها نتوانستهاند آنگونه که باید این منش و رفتار متکی بر دو پایه اخلاقمداری و احترام به طبیعت را به عنوان یک مکتب سیاسی-اجتماعی در جامعه معرفی کنند. این عدم توانایی در معرفی شاید قدری به واقعگرا بودن این سبک زندگی برمیگردد که مبرا از هرگونه آرایش غیرملزم و وعدههای جذاب دیگر مکاتب اجتماعی است اما در اصل هرآنچه که قدری با واقعیت همخوانی دارد و نتوانسته تبدیل به رفتار و الگوی جمعی شود باید آسیب شناسی شود.
شیوع کووید۱۹ در نزدیک به یک سال گذشته زمزمه این واقعیت را علنیتر کرد که هر چه رفتار انسان در قبال طبیعت غیرمسوولانهتر باشد پاسخ طبیعت قاطع و بدون مماشات خواهد بود. یکی از بزرگترین پیشبینیهای دانشمندان در مورد قاطعترین پاسخ طبیعت به انسان که به آرامی و در طی ۵۰ سال آینده رخ خواهد داد، تغییرات اقلیمی و خسارتهای جبران ناپذیر آن است.
فراز و فرودهای فلسفی و جامعهشناختی قرن نوزدهم به همراه تنشها، جنگهای سیاسی و ایدیولوژیک در قرن بیستم و اوایل قرن حاضر انسانها را واداشت تا نسخه همگنی به نام دموکراسی را برای تمامی جهانیان تجویز کنند اما این نسخه مانند ناخدایی راهنشناس کشتی بشریت را در چنان گردابی فروبرده که اکنون هشدارهای نهادهای علمی و سیاسی بیطرف از جمله سازمان ملل مورد بی اعتنایی و گاها تمسخر سران به اصطلاح دموکراتیک کشورهای توسعه یافته از غرب تا شرق عالم قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید؛
سایه شوم ترامپ بر سر دموکراسی آمریکا
نهاد دانشگاه، سازمانهای مردمنهاد و در راس آنها نخبههای مطلع از این موضوع با چنان ادبیاتی از این تناقض بزرگ بین ایدیولوژی و عمل در دموکراسی صحبت میکنند که گویی خود از آزمندی آن برای در قدرت ماندن هرچه بیشتر قدرتمندان و ثروتمندتر شدن هرچه بیشتر ثروتمندان بیاطلاع هستند.
در نقطه مقابل ادبیات ضعیف و غیراقناعی زیستمندی بیوکراسی از سوی طرفداران آن نسخهای آرمانی و غیرعملی برای مقابله با تهدیداتی همچون تغییرات اقلیمی و اپیدمیهای دیگر در پی تجاوز به حریم حیوانات تجویز میکنند و مسافران این کشتی، غافل از به گل نشستن آن در درون اتاقهای زیبا و مجلل در خواب غفلت به سر میبرند.
این واقعیت باید در صدر رسانههای جهان قرار گیرد که اگر زمین توسط یک دولت غیرمسوول در شرق آسیا مورد بیمهری قرار گیرد تبعات آن دامنگیر انسانهایی در غربیترین نقطه جهان خواهد بود و همچنین بالعکس. اما نه تنها هیچ هماهنگی برای تفهیم این موضوع برای افکار عمومی توسط سیاستمداران آوانگارد و مدعی دموکراسی صورت نگرفته بلکه گاها این بحران ناملموس را با منافع ملی کشورهای خود انطباق میدهند و در صورت عدم مغایرت نسبت به انجام آن اقدام میکنند.
شواهد علمی نشان میدهد که اجرایی شدن تمام و کمال مفاد توافق پاریس و توافق اخیر اتحادیه اروپا در خصوص کاهش انتشار کربن بازهم راهگشای مشکلاتی که در آینده به تبع خطاهای چند ده ساله انسان در پی صنعتی شدن به وقوع خواهد پیوست، نخواهد بود. آیندگان تنها با یک حساب سرانگشتی میزان قدرت و آزمندی دموکراسی در برابر زیستمندی بیوکراسی را تجزیه و تحلیل کرده و مانند قهقهههای ما بر رفتارهای نابخردانه مردمان پیش از تاریخ به ریش انسانخردمند قرن ۲۱ خواهند خندید و یا شاید هم دیگر انسانی برای خندیدن باقی نماند و ما پایان تاریخ را اینگونه تلخ و بیسرانجام رقم بزنیم.
نویسنده: مسعود لاهوت