پرسون گزارش می دهد؛

اقتصاد دیجیتال فضای اقتصاد جهانی را رقابتی می کند

اقتصاد دیجیتال فضای اقتصاد جهانی را به سمت و سوی رقابتی سوق می‌دهد و موجب می‌گردد که موانع ورود به بازار برداشته شود و هر فرد به راحتی از طریق شبکه وارد اقتصاد جهانی شود.

به گزارش سایت خبری پرسون، وقتی در دهه ۹۰نیکولاس پوگلوپوند گفت: جهان جدید جهانی است که بیت‌ها جای اتم‌ها را گرفتند به اندازه امروز قابل درک نبود. اگر چه در آن زمان کامپیوترها و اینترنت و شبکه های موبایل اختراع شده بود، ولی تحول اساسی که خیلی ها آن را با انقلاب دیجیتال یا انقلاب صنعتی چهارم می شناسند، سال ها بعد برای مردم جهان ملموس شد.

شاید خود ما فکر نمیکردیم که به صورت روزانه از تاکسی های اینترنتی استفاده کنیم و خیلی از مایحتاج روزانه خود را اینترنتی تهیه کنیم و جلسات کاری و ادرای را اینترنتی انجام دهیم. حال به جایی رسیده ایم که تمام امورات رسمی کشور وابسته به اینترنت است.

همگی به وضوح و با چشم غیرمسلح شاهد تحولات حوزه فناوری اطلاعات در زندگی روزمره خود هستیم ولی کشور ما درتحولات خیره کننده جهانی حوزه فناوری اطلاعات کجای این بازی ایستاده است ؟ آیا تحولات دیحیتال یا همان انقلاب دیجیتال تفاوت ماهوی با تحولات پیشین خود دارد؟ مفاهیمی مانند انحصار و رقابت با دیجیتالی شدن اقتصاد دچار تحول نمی شود؟

در این گزارش با ما همراه باشید تا به سوال های بالا پاسخ دهیم.

اقتصاد دیجیتال چیست؟

اقتصاد دیجیتال یا اقتصاد دیجیتالی (Digital Economy) از جمله اصطلاحاتی است که طی دهه‌ی اخیر، به شکلی گسترده رواج یافته و به این علت که بر سر تعریف آن هم، اتفاق‌نظر وجود ندارد، تقریباً به جای هر واژه‌ی مرتبط با تکنولوژی به کار می‌رود.

اقتصاد دیجیتال سه سطح مختلف دارد. با سطح یک همه درگیر هستند. به طور مثال شرکت های اپراتوری، نرم افزاری و شرکت های هسته مرکزی در سطح یک هستند.

اساسا ماجرای اقتصاد دیجیتال از سطح دوم شروع می شود و فراتراز یک زیربخش اقتصادی می شود. در سطح دوم از زیرساخت های سطح یک برای رونق کار خود استفاده می کنند. به طور مثال اسنپ و تپسی. این شرک ها خدمات قدیمی تاکسی که از قبل وجود داشته را به شیوه ای جدید ارایه می دهند.

سطح سوم جایی است که از ابزار دیجیتال استفاده می کنیم ولی همچنان آن محصول قدیمی را با همان مدل کسب وکار قدیم تولید می کنیم. به طور مثال در صنعت خودرو ابتدا حوزه های دیجیتالی ورود پیدا می کند که منجر به افزایش تولید ماشین می شود. یعنی به طور واضح سطح سوم یک ارزش افزوده ایجاد می کند.


بیشتر بخوانید؛

ادامه روند افزایشی قیمت بیت کوین


چند در صد از GDP کشور به اقتصاد دیجیتال تعلق دارد؟

سطح اول 2 تا 5 درصد درGDP اقتصاد کشورهای پیشرفته نقش دارد و در ایران 3.4 در درGDP اقتصاد کشور نقش دارد.

نقش سطح دوم در دنیا بین 5 تا 10 درصد است. تا سال 2017 آمریکا سهمش حدودا 6.9 درصد بوده یا در چین 6 درصد بوده است. همچنین نقش سطح سوم در دنیا 15 تا 20 رصد است و هرچه کشورها پیشرفته تر باشند درصد نقش سطح سوم بیشتر است.

در فرایند تاریخی جوامع منتهی به پیدایش اقتصاد دیجیتالی

اقتصاد دیجیتالی مفهومی نیست که یکباره خلق شده باشد، بلکه در یک روند تکاملی در ساختار اقتصاد شکل گرفته‌است. مروری کوتاه بر مفاهیم مزیت مطلق، مزیت نسبی و مزیت رقابتی که تمامی در راستای استقرار تخصصی شدن، تقسیم کار و مبادله در جوامع ارائه شده‌اند، به درک دلایل ظهور اقتصاد دیجیتال و چگونگی سمت و سوی آن کمک می‌کند.

مزیت مطلق، مزیت نسبی و مزیت رقابتی، مراحلی هستند که در فرایند تاریخی جوامع منتهی به پیدایش اقتصاد دیجیتالی در عصر حاضر شده‌اند. نکته اساسی و کلیدی که باید در نظر داشت این می‌باشد که تمامی این نظریه‌ها در مورد تجارت بین‌الملل مطرح شدند و سپس به سایر بخش‌های اقتصاد نیز تسری پیدا کردند. به بیان دیگر تأکید بر این دارم که اقتصاد دیجیتال نیز با زیربنای تسهیل و اخذ منافع بیشتر از مبادلات و تجارت در بعد ملی و بین‌المللی شکل گرفته‌است.

مزیت مطلق: مزیت مطلق به معنی داشتن توانایی تولید یک کالا با استفاده از منابع کمتر نسبت به یک تولیدکننده دیگر است. به زبان دیگر مزیت مطلق به توانایی یک تولیدکننده در تولید مقدار بیشتر یک محصول یا خدمات نسبت به سایر رقبا با مقدار یکسان منابع اشاره دارد. باز به زبان دیگر مزیت مطلق به معنای بالاتر بودن میزان بهره‌وری یک تولیدکننده نسبت به تولیدکننده دیگری در تولید یک کالا است.

مزیت نسبی: «از طریق مبادله است که تفاوت از یک نفرین به یک موهبت تبدیل می‌شود.» دیوید ریکاردو، در نوشته‌های خود در قرن نوزدهم میلادی، اینگونه نتیجه‌گیری می‌کند که نفع هر کشوری در این است که به تخصصی شدن در تولید و ارائه کالاها و خدماتی بپردازد که در آن بهترین است و با مبادله مازاد آن با کشورهای دیگر، نیاز خود به کالاها و خدمات دیگر را تأمین کند (که آن‌ها نیز در تولید و ارائه آن‌ها بهترین‌اند).

حتی وقتی یک کشور که در تولید هر دو کالا (مانند پارچه و نوشابه) از یک شریک تجاری بهتر باشد، ولی باز هم برای آن کشور بهتر است که در تولید کالایی تخصصی شود که «نسبت» به شریک تجاری و کالای دیگر، بهتر آن را تولید می‌کند و این‌جایی است که واژه نسبی در عبارت مزیت نسبی موجودیت می‌یابد. بدین ترتیب هر کشوری با تخصصی شدن در تولید کالایی که نسبتاً مزیت بیشتری در تولید آن دارد، می‌تواند دیگر کالاهای مورد نیاز خود را با مبادله مازاد تولید خود با مازاد تولید دیگر کشورها تأمین کند. تخصصی شدن و انجام مبادله باعث می‌شود که هر یک از کشورها بتوانند بیشتر از حالتی که هر کدام خود به تولید هر دو کالا بپردازند، مصرف کنند. همین منطق برای شرکای تجاری بیشتر نیز صادق است.

تجارت آزاد در میان ملت‌ها باعث افزایش رفاه تمامی طرفین تجاری و توسعه همکاری انسان‌ها می‌گردد. تولید با مزیت نسبی باعث افزایش آرامش و صلح‌جویی در روابط انسان‌ها می‌گردد، زیرا وقتی افراد تخصصی می‌شوند و به مبادله می‌پردازند، به یکدیگر وابسته می‌شوند. ”

مزیت رقابتی: مجموعه‌ای از توانایی‌های منحصر به فرد یک واحد اقتصادی است که اجازه نفوذ به بازارهای دلخواه و برتری بر رقبا را برای آن واحد فراهم می‌آورد.

بعد از جنگ جهانی دوم و با شکل‌گیری تغییرات دائمی تکنولوژیکی و آشنایی با فناوری‌های نوین و سیستمهای اطلاعاتی، نقش عوامل تولید سنتی برای بنگاه‌ها و جوامع کمرنگ شد. به عبارت دیگر داشته‌ها مبنای برتری، پیشروی و رهبری نبود بلکه به تدریج بهبود فرایندها و شکل‌گیری سرمایه انسانی موضوعیت پیدا کرد. در این دوره حضور دانش و نرم‌افزارها در عرصه اقتصاد به مرحله‌ای از بلوغ می‌رسد که کاملاً فناوری دیجیتالی و شبکه‌های ارتباطی با ساختار جدید، مبنای کار قرار می‌گیرد که با گذشت زمان و انباشت سرمایه این روند به کاهش هزینه‌ها منجر می‌شود و ماهیت هزینه‌های تولید از سرمایه‌بر به دانش‌بر تغییر می‌کنند.

اقتصاد دیجیتال فضای اقتصاد جهانی را به سمت و سوی رقابتی سوق می‌دهد و به گفته کارشناسان، اقتصاد دیجیتال موجب می‌گردد که موانع ورود به بازار برداشته شود و هر فرد به راحتی از طریق شبکه وارد اقتصاد جهانی شود. گذشته از آن به واسطه استفاده از قابلیت‌های شبکه، قدرت مصرف‌کننده از طریق مقایسه قیمت‌ها و کیفیت‌ها و دسترسی به اطلاعات افزایش می‌یابد. از سوی دیگر اندازه شرکت‌ها کوچک شده و طیف وسیعی از واحدهای اقتصادی از طریق شبکه جهانی به یکدیگر وصل می‌شوند، هزینه مبادله (Transaction Cost) که یکی از عوامل مهم تنظیم‌کننده مبادلات و قیمت‌ها است به شدت کاهش می‌یابد. در واقع، گسترش اقتصاد دیجیتالی موجب فشردگی زمان و مکان شده و در عین بزرگ‌تر کردن بازارها در مقیاس جهان شدت رقابت را بالا برده‌است.

222442