به گزارش پرسون؛ سردار سید کاظم میرحسینی فرمانده تیپ الغدیر استان یزد در زمان جنگ،دفاع مقدس را مشیت الهی برای ایران اسلامی دانست و گفت: البته این جنگ دستاوردهای زیادی هم به دنبال داشت و اگر بخواهیم جنگ و دفاع مقدس را بشناسیم باید از زبان حضرت امام (ره) بشناسیم و امام هم فرمودند جنگ ما «نعمت» و جنگ ما «دانشگاه» بود.
رزمنده دفاع مقدس اظهار داشت: نعمت بودن جنگ به این معنی است که جنگ فواید زیادی داشت، به طوری که برخیها در جریان دفاع مقدس ره صد ساله را یک شبه پیمودند. عارفان و سالکان 50، 60 سال تلاش میکنند تا عارف و سالک میشوند، اما در جبهه کسانی با ایمان و باور قلبی به خدا وارد میدان شدند و در نهایت به لقاالله پیوستند.
میرحسینی افزود: اما دانشگاه بودن جنگ به این معنی است که نیروهایی که وارد جبهه میشدند نیروهای مردمی بودند که در عرصههای مختلف مانند دانشگاه، مدرسه، حوزه علمیه و امثالهم مشغول بودند و وارد جبهه شدند و استعدادهای بالقوه آنها در دفاع مقدس بالفعل شد.
وی در ادامه ابراز داشت: نوجوانانی به جبهه میآمدند که برخی از آنها شب اگر میخواستند چند متر از خانهشان فاصله بگیرند میترسیدند اما در جنگ مثل شیر وارد میدان میشدند و دل در دشمن میرفتند، 24 ساعت میماندند شناسایی میکردند و اسیر هم میگرفتند و برمیگشتند یعنی این نبوغی بود که خداوند اراده کرده و همین بود که امام فرمودند نور خدا در جبههها و قلب رزمندهها تجلی کرده است. برخی موارد حیرتانگیز بود افراد با اصرار وارد جبهه میشدند مثلا زیر صندلی اتوبوس پنهان میشدند یا دست در شناسنامهشان میبردند تا به جهبه بیایند و در جبهه هم اصرار داشتند تا به هر شکلی شده به عملیات بروند.
در دفاع مقدس استعدادها شکوفا شد
میرحسینی ادامه داد: عشق ولایت و نور خدا در دلشان تجلی کرده بود و احساس تکلیف کرده بودند که چون امام گفته به جبهه بروید آن ها هم وارد جبهه شدند؛ مثلا خبرنگاری از رزمنده نوجوان پرسید چرا به جبهه آمدی، گفت چون امام گفته بروید و تکلیف است من هم آمدم.
وی تأکید کرد: وقتی که حضور در میدان بر اساس تکلیف و خدامحوری و اطاعت از ولایت باشد استعدادها رشد میکند، اما اگر حب ریاست و بتپرستی و ملیگرایی در کار باشد اصلا حرکت نمیکنیم و به جایی نمیرسیم.
پیشکسوت دفاع مقدس با بیان اینکه در آن برهه امام دانشکده افسری کل ایران برای پرورش نیرو تشکیل دادند، عنوان کرد: فرماندهانی که داشتیم هیچ کدام دانشکده افسری نرفته بودند، اما استعدادهایی مثل شجاعت، شهادتطلبی، ایثار و ازخودگذشتگی درونشان بود که در جبهه شکوفا شد.
میرحسینی تصریح کرد: فرماندهان در زمان دفاع مقدس به نیروها نمیگفتند «برو» بلکه اول خودشان میرفتند بعد میگفتند «بیا» و چون خدا را حاضر و ناظر میدیدند و چون به خاطر انجام تکلیف و اطاعت از امام به میدان آمده بودند شکست و پیروزی برایشان معنا نداشت.
فرمانده تیپ الغدیر یزد در زمان دفاع مقدس بیان کرد: مثلا در جریان عملیات والفجر هشت ارتشهای بزرگ دنیا و حتی خود ارتش ایران میگفتند انجام چنین عملیاتی محال است اما عواملی وجود داشت که موجب شد فرماندهان برای انجام این عملیات مصمم باشند.
در جنگ بر اساس شایستهسالاری به جوانان میدان داده شد
رزمنده دفاع مقدس در بخش دیگری از سخنانش گفت: در جنگ به جوانان میدان داده میشد اما بر اساس شایستهسالاری بود و اینگونه نبود که هرکسی صرف اینکه جوان باشد بدون توانایی وارد مسئولیت شود و در دفاع مقدس شایستهسالاری خود را نشان داد. در واقع در سختیها است که لیاقت هر کسی مشخص میشود، چرا که در محیطی که جنگ و جانفشانی باشد دیگر ریاستطلبی معنایی ندارد و افراد آنجا به خاطر تکلیف وارد صحنه میشوند
میرحسینی افزود: عقلانیت، تدبیر، شوق خدمت، تعهد به امام، تکلیفمداری،طمع نداشتن، ریا نداشتن و حسادت نداشتن شاخصههای زمان دفاع مقدس بود؛ شرایط به گونهای بود که فلان شهید میگوید؛« اگر چنانچه از سیم خاردار میخواهی رد بشوی، اول باید از سیم خاردار نفست عبور کنی».
وی با بیان اینکه جنگ بستر شکوفایی استعدادها بود اظهار داشت: افراد زیادی بودند که به واسطه حضور در میدان جبهه استعدادهایشان شکوفا شد و ما در تیپ الغدیر هم از این دست افراد زیاد داشتیم که یکی از این افراد شهید عاصیزاده بود.
فرمانده تیپ الغدیر یزد در زمان دفاع مقدس اضافه کرد: من با شهید عاصیزاده هم دوره بودم و اینطور بود که هر وقت او مجروح میشد من میرفتم و هر زمان که من مجروح میشدم او میرفت. او نبوغ عجیبی و شجاعت زیادی داشت شد و معاون اطلاعات و بعد هم مسئول اطلاعات لشگر نجف شد.
میرحسینی ادامه داد: عاصیزاده هم شجاعت و تدبیر داشت، هم استعداد خوبی داشت و هم اینکه اصلا تعصب قومی و قبیلهای و یزدی-غیریزدی نداشت؛ اصلا نمیگفت این کار نمیشود، هر خطی دستش میدادند یک محور میزد و جلو میرفت.
وی عنوان کرد: یکی دیگر از رزمندگان تیپ الغدیر، سید محمد ابراهیمی بود که او هم در طراحی و طرح نقشه بسیار توانا بود که اول کردستان بود بعد مسئول طرح و عملیات شد؛ رویکردش اینگونه بود که بین نیروها میرفت و درد و دل آنها را میشنید و ضرورت حضور در جبهه را برایشان تبیین میکرد.
شهدای مدافع حرم ادامه دهنده راه شهیدان دفاع مقدس
رزمنده دفاع مقدس بیان کرد: یکی دیگر از استعدادهای خوب، شهید حاج حسن دشتی بود که دانشگاه تهران هم قبول شده بود اما وقتی دید جبهه نیاز است وارد جنگ شد، در حالی که در پشتیبانی بود اصرار داشت وارد خط مقدم شود و بی سر وصدا وارد خط میشد و مثلا چندتا ساعت میگرفت و به هر رزمندهای که ساعت نداشت ساعت هدیه میداد و این خود یک سبک مدیریتی بود.
میرحسینی تأکید کرد: تعلقاتی که در شهر بود در جبهه نبود، بالاخره در شهر تعلقاتی وجود دارد و گرد و غبار شهر خودبخود روی انسان مینشیند اما وقتی وارد حبهه میشوید اینها پاک میشود.
وی تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب فرمودند زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از خود شهادت نیست این یعنی همان ایدههایی که شهدا داشتند ما بیشترشان را نیاز داریم که به کار بگیریم. اگر در زمان دفاع مقدس شهدا با اخلاص را داشتیم، امروز هم امثال شهید حججی و شهدای مدافع حرم را داریم که خودشان را به جایگاهی والا رساندند و اینها حتی کارشان از زمان دفاع مقدس هم سختتر بوده است، اما همان مسیر شهدای دفاع مقدس را گرفتند و به اینجا رسیدند.
انتهای پیام/