پرسون - حسن روحانی برای معرفی وزیر به مجلس؛ یقیناً کم آورده است! اما آیا دوستان منتقد هم به راستی گزینهی مناسبی را میشناسند؟
آیا بجای انتقاد از بی وزیری فعلی؛ میتوانیم گزینه خود را ؛ که واقعاً به کارکرد مطلوب آن اعتقاد داشته باشیم با صدای بلند معرفی و گزینه درستمان را به دولتِ کمتوان و بیرمق فعلی معرفی کنیم؟
کارکرد مطلوب یک وزیر خوب چه باید باشد؟
آیا تشکلهای بخش خصوصی و یا اتاقهای بازرگانی ایران و تهران و سراسر کشور با داشتن دهها رئیس کمیسیونهای تخصصی در خود؛ تاکنون در هیچ دولتی توانستهاند یکی از آنها را بهعنوان گزینه واقعی بخش خصوصی برای وزارتخانهها به دولت معرفی کند و کمپین حمایت از او راه بی اندازند؟
وزارت صمت از ادغام سه وزارت خانه هم شکل و یک وزارتخانهی ناجور در گذشته (وزارت صنایع سنگین، وزارت صنایع، وزارت معادن و وزارت خانه ناجورِ بازرگانی) تشکیل میشود و اکنون بار سنگین تصمیمگیریهای کلان مختلف در یک وزارتخانه تجمیع شده است.
بر اساس برخی آمار منتشره وزیر صمت حداقل ۳۱درصد اقتصاد کشور و تا ۶۴ درصد اشتغال بخش مولد اقتصاد و به اندازه ۳۳درصد اشتغال را در این وزارتخانه مدیریت میکند.
آدم چهار وجهی
چه آدمی باید حداقل چهار تخصص مختلف داشته یا ادعای توان مدیریت ساختار سنگین چند وجهی را داشته باشد؟!
او خیلی بالاتر وزاری قبل و بعد باید باشد.
حالا چندین ماه است که این خانه بدون وزیر مانده است.
شاید مشکل معرفی وزیر صمت در نشناختن و ندیدن یا نداشتن گزینه مناسب است نه داشتن و معرفی نکردن!
نداریم و نیست.
حالا گزینه کدام است؟
حالا با آزمون و خطا و توکل بر خدا بیاید.
آیا وزیر قبلی را فراموش کردیم؟! دهها برنامه داده بود. از برنامههای خیالی تا واقعی.
حسن روحانی رئیسجمهوری خوشحال به همراه چهار وزیر برای معرفی او به مجلس آمدند. ده ها صفت مطلوب معنوی و مادی رحمانی با قسم و آیه که او میتواند بیان شد و مجلس نیز بالاترین رأی ممکن به یک وزیر را به او داد و مجلسیان نیز خشنود از انتخاب هم جنس و مجلسی آدم خودشان بودند.
گذشت و یک شبه او عزل شد.
چرایش برای بعد.
خودش با گلایه از مافیایِ تحمیلِ تصمیم با ناراحتی رفت.
راست یا دروغ آن را
روحانی مغرضانه خواند.و بلافاصله از خیابان پاستور؛ مدرس را از خیابان کلانتری به خیابان سمیه برای سرپرستی فرستاد و گفت بکن هر کاری که دلت میخواهد. فقط اول از هر کاری بازار را تنظیم کن که تو دائما این کاره بودهای.
روز رأی دادن به او در مجلس رسید.
ولی ناگهان به علت نیامدن رئیس و عدم حضور رئیس ترسیده از کرونا به مجلس او که اتفاقاً گزینهی بدی هم نبود رأی نیاورد.
حالا معلوم شد کار سخت شده است.
وقتی نمانده تا پایان دولت.
فقط سیصد و چند روز ؛ حکم استجازه گرفته شد.
و سرپرست جدید نیامده با یک گاف کوچک در جابهجایی از رئیس نامه آمد که نه عزل کن و نه نصب فقط باش!
سرقینی محکم و کارشناس بود ولی او هم عزل شده از سوی وزیر قبلی بود!
او با تعجب همه از آمدن مجددش؛ سرپرست صمت شد. ولی با نامه رئیسجمهوری بیخاصیت شد!
سیل پیشنهاد وزیر از سوی سران دولت یکی یکی رونمایی میشد.
یکی نام مصطفی سالاری جوان را با پسوند واعظی آورد. حتی نامه معرفی او به مجلس هم زده شد. ولی از مجلس نامهاش به علت احتمال عدم رأی آوردنش پس گرفته شد. کاری که اگر نمیشد او الآن یکی از جوانترین وزرا بود.
دیگری نام کرباسیان پیر معدن را با اعتبار فولاد و دیگری دوباره نام سرقینی را پیشوند جهانگیری.
حالا از مهر علیزادهها و هاشمیها و دهها اسم دیگر بگذریم.
مشکل نبودن گزینه کافی نیست بلکه مشکل در نبودن گزینه مناسب است.
۱۵ پیشنهاد در هیات دولت آمده؛ ۵ تا انتخاب شدند ۳ تا نهایی شده و بالاخره یکی میآید.
اما آیا بخش خصوصی از اتاقهای بازرگانی تا خانه صنعت و معدن و همه تشکلهای تخصصی پیشنهادی واضح و نام قوی داشتند که معرفی کنند؛
نه نداشتند و معرفی هم نکردند. پس بیاییم منصف باشیم.اگر گزینهای داریم شجاعانه معرفی کنیم و اگر نداریم تحمل نبود خانه بیوزیر.
باید با شروع مهر ماه ۹۹ وزیر صمت در مجلس باشد.
شاید وزیر کارآموزی کند.
یا کارهای قبلیها را خراب یا به سامان؟
آیا گشایش کارها میشود؟
هر که باشد وقت ندارد و قطعا وزارت نامتجانس بازرگانی دوباره باید از صنعت جدا شود تا لااقل پیدا کردن گزینه راحتتر باشد.
چند روز دیگر وزیر معرفی میشود و باید همه به او کمک کنیم؛ شاید کاری برای تولید و تجارت و صنعت و معدن کند.
امیدوارم برای آینده به فکر کمپین معرفی وزیر از سوی بخش خصوصی هم باشیم.
۲۶ شهریور ۹۹
نویسنده: امیرحسین کاوه-فعال صنعتی