یادداشت؛

حسین (ع) گوهری جاوید(قسمت اول)

کتاب «حسین در اندیشه مسیحیت» اولین بار در سال ۱۹۷۸ به رشته تحریر درآمد اما نویسنده از آن تاریخ به بعد و در اثر مطالعات بیشتر، اضافه ها و الحاقیه زیادی به آن افزود و چاپ چهارم آن را در ماه های اخیر منتشر کرد، این کتاب تاکنون به ۱۷ زبان ترجمه شده و در ۵ دانشگاه نیز برای دوره های تکمیلی کارشناسی ارشد و دکتری مورد تایید قرار گرفته است و قرار است چاپ چهارم آن بزودی به فارسی ترجمه و منتشر شود.

سایت خبری پرسون؛آنتوان بارا که سوری الاصل و ساکن کویت است خود نویسنده ای توانا وادیبی باذوق است و علاوه بر کتاب فوق ۱۵جلد کتاب دیگر نیز به رشته تحریر درآورده که بیشتر آنها در حوزه ادبیات و رمان و داستان می باشد. وی همچنین روزنامه نگاری است حرفه ای که اخیرا چهل و یکمین سال فعالیت مطبوعاتی اش را آغاز کرده ، وی در مجلات و روزنامه های معروف و مختلف فعالیت داشته و در حال حاضر سردبیر هفته نامه شبکه الحوادث کویت است.

سوال از آنتوان بارا : شما در بخشی از کتاب «حسین در اندیشه مسیحیت» گفته اید: اگر حسین(ع) از ما مسیحیان بود در هر نقطه ای از زمین پرچمی برای او برمی افراشتیم و در هر سرزمینی، منبری قرار می دادیم و مردم را به نام حسین (ع)، به سوی مسیحیت دعوت می کردیم. در مورد این مساله بیشتر توضیح دهید:

جواب ـ شما وقتی شیفته یک شخصیت تاریخی و دینی می شوید، این شیفتگی باعث می شود زبانتان ناخودآگاه درباره وی به حرکت درآید. ویژگی های حسین(ع) هر انسان مسیحی را به یاد ویژگی های پیامبری عیسی(ع) می اندازد همانطوریکه ویژگی های امام علی(ع) چنین می کند. این فقط نظر ما مسیحیان نیست بلکه پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: تو شبیه ترین انسان ها به عیسی در افکار و روحانیت و معنویات هستی. عبارتی را که شما ذکر کردید بدین معنی است که بخاطر شدت شیفتگی، ما آرزو می کنیم که ای کاش حسین از ما بود چنانکه عیسی از ما بود تا درهر شهری بیرقی را به نام او برافرازیم و به نام وی به مسیحیت دعوت کنیم زیرا مسیحیت دیانتی روحی و معنوی و توام با گذشت و پرهیز از خشونت بود. من قبلا در پاسخ سؤالی مبنی بر اینکه چرا حسین(ع) به کارزار رفت گفتم ،حرکت حسین(ع)، حرکتی خشونت آمیز نبود بلکه فداکردن جان و ایثار خون خود بود. او اگر در خانه خود می نشست، هیچ اتفاقی برایش نمی افتاد. در عین حال برخی فرقه های گمراه همچون مرجئه و منافقان و چاپلوسان حکومت، چنین تبلیغات می کردند که اختلاف میان یزید و حسین بر سر حکومت و قدرت بوجود آمده است.

ما مسیحیان جای پای حِمار حضرت مسیح را مورد تعظیم و ستایش قرارمی دادیم اما شما بارگاه حسین و آثار و برکات و میراث حسین(ع) را دارید ولی ندیده ایم که از آنها بهره برداری شایسته بکنید حسین تنها یک مرحله تاریخی نیست بلکه حرکت آزادی انسان است. وی یک اصل و اساسی دائمی و جاودانه است و بسیاری از مسلمانان هنوز رمز و راز تداوم قیام حسین(ع) و تأثیر آن بر دل ها و جان ها را کشف نکرده اند.

س: شما در جایی از کتاب خود گفته اید غرب اگر قیام حسین(ع) را بشناسد و با مفاهیم و آموزه های والای آن آشنا شود قطعا از او پیروی خواهد کرد . در این مورد لطفا توضیح بیشتری بدهید.

ج ـ عقلانیت غربی گام های بلندی در زمینه واقع گرایی برداشته است و صداقت را حس و باور کرده است. هر چند برخی اشتباهات و ناروایی ها هم وجود دارد اما به عقیده من غرب اگر با آموزه های والای حسین (ع)که به آموزه های عیسی(ع) شباهت دارد آشنا شود، این شخصیت بزرگ را تکریم و احترام خواهد کرد و از نظر فکری و شاید هم از نظر عقیدتی ازاو پیروی خواهد نمود. بدین معنی که دوست داشتن و عشق ورزیدن به معنی تغییر عقیده دادن نیست و ممکن است صاحب عقیده ای، شخصیتی را که عقیده ای از جنس دیگر دارد دوست بدارد و او را تکریم کند که این امر در اسلام هم وجود دارد و مسلمانان، عیسی و مریم (ع) را تقدیس می کنند اما در عین حال پیامبر (ص) و اهل البیت «ع» را هم فراموش نمی کنند.

پس غرب در صورت شناخت راه و هدف حسین(ع) جذب آن خواهد شد و براساس آن عمل خواهد کرد همچنانکه آموزه ها و تعالیم والای نهج البلاغه، سازمان ملل را جذب کرده و به حقوق بشر امام علی(ع) که ۱۴ قرن پیش در نامه به کارگزارانش بیان کرده سوق داده است.

ناصر بهروان

194721