نشست جدید سازمان کشورهای تُرک چه پیامدهایی برای منطقه دارد؟

آخرین نشست سران سازمان کشورهای تُرک که در «قبله» جمهوری آذربایجان و در نزدیکی مرزهای روسیه برگزار شد، رویدادی بود که می‌توان آن را آغاز مرحله جدیدی در تحول این سازمان دانست‌.
تصویر نشست جدید سازمان کشورهای تُرک چه پیامدهایی برای منطقه دارد؟

به گزارش سایت خبری پُرسون، نشست اخیر سازمان کشورهای تُرک یک رویداد به ظاهر «فرهنگی-اقتصادی» بود، اما مباحث مطرح شده در آن نشان دهنده برنامه ریزی برای تبدیل این سازمان به یک بلوک نظامی-سیاسی است که می توان نام «ناتوی ترکی» را برای آن برگزید.

حتی انتخاب شهر «قبله» به عنوان محل برگزاری این نشست، اقدامی نمادین است. این شهر جایی است که ایستگاه راداری روسیه در آن قرار داشت و در زمان حکومت الهام علی‌اف تخریب شد. در طول این نشست هم علیف مرتبا درباره توسعه روابط خود با ترکیه و اینکه تنها در سال گذشته ۲۵ مانور نظامی آذربایجانی-ترکی برگزار شده است صحبت کرد تا نشان دهد در پس پرده چه اهدافی را در این سازمان ظاهرا اقتصادی و فرهنگی دنبال می‌کند.

بنابراین، سازمان کشورهای ترک اگر چه رسماً و در ظاهر یک اتحادیه فرهنگی-اقتصادی-سیاسی باقی می‌ماند، اما به طور فزاینده‌ای ویژگی‌های ناتوی ترک را به خود می‌گیرد که در آن ترکیه نقش کلیدی ایفا می‌کند و سیاست های ناتو و اسراییل برای مقابله با ایران، روسیه و چین را تعقیب می‌کند.

اگرچه در دستور کار رسمی نشست قبله موضوعاتی همچون حمل و نقل، لجستیک و همکاری اقتصادی بر مباحث مطرح شده غالب بود، اما زمینه معنایی و ایدئولوژیک این دیدار در قبله مبتنی بر ایجاد یک مرکز قدرت واحد بر اساس الگوی ترکی و تحت نظارت غرب به ویژه انگلیس و آمریکا است؛ به خصوص که با برگزاری هر نشست جدید سران این کشورها، لحن آن بیشتر و بیشتر جنبه نظامی پیدا می‌کند.

از همگرایی فرهنگی تا همکاری نظامی

در حالی که تنها چند سال پیش، بحث ها منحصراً بر اشتراک فرهنگی و زبانی اقوام ترک متمرکز بود و موضوعاتی مانند انتخاب پایتخت های فرهنگی برای این کشورها برای تضعیف جریان های فرهنگی رقیب و به خصوص زبان فارسی مطرح میشد، امروزه تأکید به سمت برگزاری رزمایش‌های نظامی مشترک، توسعه صنایع دفاعی و هماهنگی‌های امنیتی تغییر یافته است. امری که در اظهارات شخص علیف رئیس جمهور آذربایجان هم مورد توجه بود.

علیف در این نشست از یکسو پیشنهاد برگزاری صدمین سالگرد نخستین کنگره ترکولوژی را در سال ۲۰۲۶ در باکو مطرح کرد و گفت: «ریشه‌های تاریخی و قومی مشترک، و زبان‌های ما، ما را به عنوان یک خانواده متحد می‌کنند.» اما باید توجه داشت نتیجه پیگیری این ایده در ۱۰۰ سال اخیر، تضعیف سایر گروه های ساکن قفقاز از جمله ارامنه، تالشان، تات‌ها، لزگی‌ها و کردها در فرایند هضم فرهنگی و هویتی در قالب هویت ترکی بوده است. یکی از بندهای تصمیمات نشست سران کشورهای ترک در قبله هم برگزاری کنفرانس علمی «تاثیرات نظامی گنجوی و علیشیر نوایی بر زندگی معنوی جهان ترک» است. اگر چه این اقدام هدفی جز جعل هویت ترکی برای دو شاعر پارسی گوی را دنبال نمی کند، ولی چنین پیشنهادی بدان معناست که معنویت جهان ترک هم از دو شاعر پارسی و پارسی‌سرا برگرفته شده. زیرا از قدیم زبان پارسی «زبان دین» در آسیای مرکزی بوده است.

تقابل سازمان کشورهای ترک با روسیه به دستور غرب

در قبله، بار دیگر بر اهمیت کریدورهای حمل و نقل استراتژیک، یعنی مسیر میانی و به اصطلاح «کریدور زنگزور» تأکید شد که در تفسیر ترکیه و آذربایجان آنها نه تنها به عنوان پروژه‌های اقتصادی، بلکه به عنوان ابزار کنترل ژئوپلیتیکی بر منطقه نیز عمل می‌کنند.

اعضای سازمان کشورهای ترک - مانند آذربایجان، ترکیه، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان - جمهوری‌های شوروی سابق که مرزهای وسیعی با روسیه دارند را متحد می‌کند. این شرایط یکی از ابعاد کلیدی ژئوپلیتیکی روند فعلی را تشکیل می‌دهد. اساساً، کمربندی از کشورها در این منطقه در حال شکل گیری است که از دریای کاسپین تا مرز چین امتداد دارد و تحت شرایط خاص می‌تواند به یک منطقه حائل ژئواستراتژیک بین روسیه و جنوب غربی آسیا تبدیل شود. برای غرب، کنترل چنین مرزی به ویژه ارزشمند است.
زیرا این مسیر هم به عنوان یک مسیر ترانزیت جایگزین برای انتقال کالا و انرژی و ابزاری برای خنثی کردن نفوذ روسیه در عصر پساشوروی تلقی می‌شود.

شکی نیست که ترکیه مرکز ثقل این جهان ترک است. آنکارا پیوسته ایده «جهان ترک» را ترویج می‌دهد و آن را با دستور کار نظامی و سیاسی پیوند می‌دهد. محصولات صنایع نظامی ترکیه - از پهپادها گرفته تا سیستم‌های ارتباطی - به طور فعال به آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی صادر می‌شوند. در عین حال، نهادهای قدرت نرم ترکیه در این منطقه در حال تقویت هستند: برنامه‌های آموزشی و فرهنگی، رسانه‌های مشترک و ایجاد یک روایت تاریخی جعلی واحد. همه اینها در یک چارچوب ایدئولوژیک مشترک ساخته شده که در آن ترکیه به عنوان رهبر طبیعی فضای ترک ظاهر می‌شود. البته باید توجه داشت کشورهای آسیای مرکزی برای حفظ استقلال تصمیم گیری خود در عرصه‌های سیاسی و نظامی در تلاش هستند، اما مشخص نیست در آینده این رویه تا چه حد ادامه یابد.

در این شرایط، نمی‌توان از همسویی کامل منافع آنکارا با منافع لندن و واشنگتن چشم‌پوشی کرد. برای غرب، تقویت کمربند ترکی به معنای ایجاد یک کریدور ظاهرا اقتصادی است که از طریق آن می‌توان جریان‌های انرژی و حمل و نقل را با دور زدن روسیه و ایران هدایت کرد. جای تعجب نیست که پروژه‌های مورد بحث در اجلاس قبله، مورد توجه جدی اندیشکده‌های غربی قرار گرفته است. هدف کنترل مستقیم منطقه توسط آمریکا و انگلیس نیست، بلکه هدف ایجاد شرایطی است که در آن ترکیه به مجرایی برای حفظ منافع منطقه‌ای این دو کشور تبدیل شود.

رویکرد اشتباه ارمنستان در قبال سازمان کشورهای تُرک

در پس این تحرکات همگرایانه، خطرات عظیمی برای کشورهای خارج از دایره آن در کمین است. اول و مهمتر از همه، ارمنستان در خطر است. تقویت تعامل نظامی-سیاسی بین اعضای سازمان کشورهای ترک به معنای افزایش پتانسیل نظامی باکو، تثبیت حضور ترکیه در قفقاز جنوبی و نهادینه شدن اتحادی است که پیش از این در جریان اقدامات نظامی اخیر علیه ارمنستان خود را نشان داده است. از نظر ایدئولوژیکی، مفهوم «جهان ترک» تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی و استقلال هویتی و فرهنگی ارمنستان است. این سازمان در همه اقدامات خود به منطق توسعه‌طلبانه متوسل می‌شود و مانع از شناخت و معرفی واقعیت‌های تاریخی منطقه می‌شود.

اما دقیقاً در زمانی که کشورهای مذکور در حال تقویت هماهنگی و روند تهاجمی خود هستند، مقامات ارمنستان همچنان در مورد «قرن صلح» و «عصر مرزهای باز» صحبت کرده، لزومی به افزایش بودجه نظامی خود نمی‌بینند و بیش از حد به برقراری صلح با باکو که کماکان از عنوان آذربایجان غربی برای ارمنستان استفاده می‌کند، خوش بین هستند.

نادیده گرفتن روندهای واقعی و تلاش برای تفسیر آنها به عنوان رویدادهایی صرفاً اقتصادی، توهم ثبات و صلح در منطقه را ایجاد می‌کند. این در حالی است که در واقعیت، سیستمی در حال شکل‌گیری است که در آن ارمنستان در معرض خطر انزوای ژئوپلیتیکی و محاصره شدن توسط کشورهایی است که نه تنها سیاست‌های تجاری، بلکه سیاست‌های دفاعی خود را نیز بر علیه ارمنستان با هم هماهنگ می‌کنند.

تداوم ساده انگاری این خطر در ارمنستان به نفع ترکیه تمام می شود که برنامه اصلی آن تضعیف و تجزیه تدریجی ارمنستان و به دنبال آن حذف و اخراج ارامنه از قفقاز به عنوان یک عنصر قومی و سیاسی تاثیرگذار در منطقه است.

در صورت حذف ارمنستان، این خطر نظامی-امنیتی-اقتصادی به دروازه‌های ایران می‌رسد. اجلاس قبله نشان داد که سازمان کشورهای ترک به تدریج از یک انجمن ساده اقتصادی و فرهنگی فراتر رفته و به ابزاری برای پیشبرد استراتژی منطقه‌ای بلندمدت غرب تبدیل شده، جایی که منافع نظامی، سیاسی و ایدئولوژیک این سازمان و ناتو در هم تنیده شده‌اند. ترکیه، به عنوان رهبر آشکار این جریان، در حال شکل‌دهی به یک محدوده نفوذ جدید از دریای آدریاتیک تا مرز چین است و این کار را با خط دهی و خواست بازیگران خارجی علاقه‌مند به تضعیف روسیه و مهار ایران انجام می‌دهد.

برای ارمنستان که در خط مقدم این جبهه نبرد است، این تحولات به معنای لزوم شناخت یک واقعیت جدید است: توهم در مورد امکان حفظ بی‌طرفی یا امید به وعده‌های کاغذی صلح نه تنها خطرناک، بلکه از نظر استراتژیک مخرب هستند. این تهدید نه از کلمات، بلکه از فرآیندهای راهبردی مندرج در اسناد نشست قبله ناشی می‌شود. اگر این فرآیندها به همین شکل ادامه یابند، در سال‌های آینده سازمان کشورهای ترک سرانجام به عنوان یک نهاد نظامی-سیاسی با محوریت منافع ترکیه و حامیان غربی آن شکل خواهد گرفت و پیامدهای آن برای کل قفقاز جنوبی و مهمتر از همه، برای ایران و ارمنستان و سپس روسیه و چین آشکار خواهد بود.

استفاده از ظرفیت شبکه های اجتماعی

این هدف گذاری تا بدان حد جدی است که سازمان کشورهای ترک از استفاده از ظرفیت شبکه های اجتماعی برای پیشبرد اهداف جهان ترک نیز غفلت نکرده است. بنا بر اعلام مطبوعات ترکیه و جمهوری آذربایجان، «تورانیتی»، شبکه اجتماعی جدیدی برای ملت‌های ترک‌زبان است که روسیه و چین از آن نگران هستند.

به نوشته نشریه «PolitNavigator» پروژه جدید شرکت فناوری-نظامی ترکیه «بایکار» در آسیای مرکزی را باید «گسترش نفوذ دیجیتال» نامید.

طبق گزارش این نشریه، پیام‌رسان جدید ساخته شده توسط «بایکار» و شبکه اجتماعی به نام «تورانیتی» به پایه فناورانه ایده «یکپارچگی ترکها» تبدیل شده‌اند.

ادعا شده است که پیام‌رسان «بایکار ماکینا» به اطلاعات کامل گوشی‌های هوشمند کاربران دسترسی دارد، داده‌های شخصی را با هوش مصنوعی تحلیل می‌کند و پایگاه طرفداران «دنیای ترک» را شکل می‌دهد. منابع روسی این روند را «بردگی دیجیتال» می‌نامند.

شبکه اجتماعی «تورانیتی» با هدف اتحاد ملت‌های ترک‌زبان، حفظ میراث فرهنگی و به اشتراک گذاشتن تاریخ مشترک راه اندازی خواهد شد. این سکو به عنوان «فضای فرهنگی که ملت‌های ترک‌زبان را متحد می‌کند» معرفی شده است.

شعار تبلیغاتی این شبکه اجتماعی چنین است: «تورانیتی — پلتفرم اجتماعی که ملت‌های ترک‌زبان را متحد می‌کند. در اینجا می‌توانید دانش را به اشتراک بگذارید و میراث فرهنگی را حفظ کنید.»

نشریهPolitNavigator می‌نویسد که این پروژه به عنوان پاسخی ایدئولوژیک به «سیاست‌های شوروی سابق علیه ملت‌های ترک‌زبان» ارائه شده و هدف آن تقویت رهبری ترکیه است. اگرچه نام شرکت فناوری اطلاعات قزاقستان «Thousand» پشت این پروژه است، اما مدیریت واقعی آن تحت نظارت سازمان‌های اطلاعاتی ترکیه رخ می‌دهد.

استفاده از «تورانیتی» ممکن است در آینده برای کارمندان دولتی و دانشجویان سازمان کشورهای ترک اجباری شود. هدف تبدیل دنیای دولت‌های ترک به یک فضای دیجیتال و ایدئولوژیک واحد است.

از واکنش روسیه تا انفعال ایران

بدیهی است که روسیه این اقدامات را به عنوان زنگ خطری برای امنیت خود ارزیابی می‌کند.

در این شرایط انفعال ایران در برابر تهدیدات عینی مذکور نگران کننده است. اما روسیه با این چالش فعالانه برخورد میکند. پوتین که با رویکرد ضدروسی ترکیه و باکو در سازمان کشورهای ترک مخالف است، پس از نشست قبله در اقدامی معنادار در سفر به تاجیکستان، نشست ۱+۵ روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را برگزار کرد تا نشست سازمان کشورهای ترک در قبله را تحت تاثیر قرار دهد. روسیه نشست های سران کشورهای مستقل مشترک‌المنافع را هم با حضور رهبران کشورهای دیگر از قفقاز و ‎بلاروس فعالانه برگزار میکند تا از طریق این ساختارها با نفوذ ناتوی ترکی مقابله کند، اما ایران استفاده چندانی از ریشه های فرهنگی و تاریخی و تمدنی مشترک خود با کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی نمی‌کند و ایده ایجاد یک ساختار سازمانی فرهنگی مشترک با افغانستان و تاجیکستان سالهاست که روی کاغذ باقی مانده است.

زمانی که برنامه‌ها و اهداف درازمدت سازمان کشورهای ترک را مرور می‌کنیم، درمی‌یابیم که طرح پیوستن ایران به این سازمان تا چه حد ساده لوحانه و مبتنی بر برداشت های اشتباه از اهداف ضدایرانی هدایتگر اصلی این سازمان یعنی ترکیه است. سازمان مذکور با هدف خشکاندن ریشه های فرهنگی، هویتی و تمدنی ایران و زبان فارسی در آسیای مرکزی ایجاد شده و اهداف آشکار امنیتی و نظامی ضدایرانی را تعقیب می‌کند. لذا ایران باید با همکاری روسیه، چین، ارمنستان و کشورهای فارسی زبان منطقه و نیز افزایش شدید تعامل با پنج کشور آسیای مرکزی به خصوص در حوزه ایجاد زیرساخت‌های کریدوری مورد نیاز آنها از تثبیت روندهای ضدایرانی فعلی که ترکیه و باکو آنها را از طریق سازمان کشورهای ترک هم پیگیری می‌کنند، تلاش کند.

منبع: تسنیم

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

1079343

سازمان آگهی های پُرسون