محمد علی وکیلی نوشت:

غزه، مرز باریکی میان آتش و آشتی!

غزه، نقطه‌ای کوچک اما تعیین‌کننده در خاورمیانه، این‌بار صلحی موقت را تجربه می‌کند؛ توافقی که می‌تواند پایان نبرد مسلحانه نباشد، بلکه آغاز فصل تازه‌ای از واقع‌گرایی و مقاومت هوشمند در منطقه باشد. ایران، اسرائیل، کشورهای عربی و جهان غرب، هر یک در تلاش‌اند جایگاه خود را در معادله جدید بازتعریف کنند و خاورمیانه در آستانه نظم تازه‌ای قرار دارد که دیگر تنها با سلاح و نیروهای نظامی سنجیده نمی‌شود.
تصویر غزه، مرز باریکی میان آتش و آشتی!

به گزارش سایت خبری پُرسون، محمدعلی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: منطقه‌ای کوچک اما تعیین‌کننده که سال‌هاست در متن یکی از طولانی‌ترین و پرهزینه‌ترین بحران‌های خاورمیانه قرار دارد. این‌بار، پس از دهه‌ها درگیری، طرح صلحی موقت با میانجی‌گری مصر و قطر و با حمایت غیرمستقیم واشنگتن و تل‌آویو شکل گرفته است.

اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست:

آیا این صلح، آغاز "پایان مقاومت" است یا شروع فصل تازه‌ای از واقع‌گرایی استراتژیک در منطقه؟

صلح یا وقفه‌ای در نبرد؟

برخی تحلیل‌گران، توافق اخیر را نشانه‌ای از فرسایش مقاومت مسلحانه و کاهش نقش حماس در آینده فلسطین می‌دانند. محاصره اقتصادی، فشارهای انسانی و خستگی جامعه بین‌الملل از تداوم خشونت، همگی زمینه‌ساز تغییر در محاسبات این گروه شده‌اند.

در نگاه این گروه، صلح نوعی عقب‌نشینی تاکتیکی است؛ فرصتی برای بازسازی و بازنگری در اهداف و شاید تغییر مسیر از میدان جنگ به عرصه سیاست.

اما در مقابل، عده‌ای دیگر معتقدند حماس نه عقب‌نشینی کرده و نه تسلیم شده، بلکه در واقع پیروزی سیاسی بزرگی به دست آورده است.

اسرائیل با وجود برتری نظامی و هزینه‌های انسانی سنگین، نتوانست حتی یک اسیر را آزاد کند و از طرح‌های اولیه برای کوچ اجباری فلسطینیان و "اسرائیلی‌سازی غزه" نیز صرف‌نظر کرد.

در نتیجه، این توافق بیش از آنکه عقب‌نشینی باشد، نشانه تغییر فرم مقاومت است؛ از نبرد مسلحانه به مقاومت دیپلماتیک و اجتماعی.

صلح به مثابه استراتژی

صلح غزه می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای نوین از تحول راهبردی در جنبش‌های مقاومت باشد.

در این مسیر، مقاومت صرفاً نظامی جای خود را به مقاومت هوشمند می‌دهد. مدلی از مقاومت که اهداف عدالت‌خواهانه را با ابزارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیگیری می‌کند؛ مدلی که می‌تواند برای جهان اسلام الهام‌بخش باشد.

بازندگان و برندگان صلح

توافق اخیر، صرفاً مسئله‌ای فلسطینی نیست؛ بلکه پیامدهایی گسترده برای کل خاورمیانه دارد.

بازندگان نخست: جناح‌های راست‌گرای افراطی اسرائیل.جناحی که در سایه بحران غزه، سیاست‌های تهاجمی خود را علیه ایران و گروه‌های مقاومت توجیه می‌کرد. اکنون با آرامش نسبی در مرز جنوبی، آنان احتمالاً تمرکز خود را از حماس به سمت تهران تغییر خواهند داد—تحولی که می‌تواند معادلات امنیتی منطقه را دگرگون کند.

برندگان محتمل: دولت‌های میانه‌رو عربی و کشورهایی که در مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل گام برداشته‌اند. صلح غزه برای آن‌ها فرصتی است تا مسیر همکاری‌های اقتصادی و امنیتی تازه‌ای را آغاز کنند و از بحران‌های مزمن منطقه فاصله بگیرند.

ایران در معادله جدید

برای ایران، که طی دو دهه اخیر از حامیان اصلی گروه‌های فلسطینی محسوب می‌شود، صلح غزه هم فرصت است و هم چالش.

از یک سو، ثبات نسبی در غزه می‌تواند هزینه‌های نظامی ایران را کاهش داده و مسیر تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی و منطقه‌ای را هموار کند.

اما از سوی دیگر، با کاهش درگیری‌ها، احتمال افزایش تمرکز اسرائیل و متحدان غربی بر مهار ایران نیز بالا خواهد رفت.

در چنین شرایطی، ایران باید میان سه مسیر ظریف تعادل برقرار کند:

۱. تقویت دیپلماسی منطقه‌ای:

بهره‌گیری از فضای کاهش تنش‌ها برای توسعه روابط با کشورهای عربی و تقویت نقش میانجی‌گرانه ایران در مسائل منطقه‌ای.

۲. افزایش آمادگی دفاعی و اطلاعاتی:

تمرکز بر توان بازدارندگی، ارتقای سامانه‌های دفاعی و همکاری اطلاعاتی با متحدان برای مقابله با تهدیدهای احتمالی.

۳. بازنگری در سیاست‌های حمایتی از گروه‌های فلسطینی:

حرکت از حمایت نظامی به حمایت سیاسی و اجتماعی؛ مسیری که می‌تواند جایگاه ایران را به‌عنوان بازیگری مسئول و سازنده در روند صلح تثبیت کند.

تغییر ژئوپلیتیک خاورمیانه

در معادله جدید، بازیگران کلیدی منطقه هر یک در حال بازتعریف جایگاه خود هستند:

*مصر، به‌عنوان میانجی تاریخی، از ثبات مرزهای جنوبی استقبال می‌کند و می‌تواند نقش محوری در احیای پروژه‌های مشترک اقتصادی و امنیتی ایفا کند.

*کشورهای عربی خلیج فارس، صلح غزه را فرصتی برای گسترش همکاری‌های اقتصادی، امنیتی و انرژی می‌دانند که ممکن است موازنه روابط آن‌ها با ایران را نیز تغییر دهد.

*ایالات متحده، با هدف تمرکز بر رقابت‌های جهانی، احتمالاً سیاستی دوگانه در پیش می‌گیرد: مهار ایران در کنار باز نگه‌داشتن درهای دیپلماسی برای کاهش هزینه‌های منطقه‌ای.

فرصت در دل بحران

صلح غزه، اگر تداوم یابد، فقط یک توافق موقت نخواهد بود؛ بلکه نقطه آغاز بازتعریف نظم خاورمیانه است.

نظمی که در آن، قدرت دیگر صرفاً به معنای سلاح و نیروی نظامی نیست، بلکه در نفوذ نرم، بلوغ سیاسی و توان مدیریت بحران‌ها معنا می‌یابد.

برای ایران، این لحظه تاریخی می‌تواند سکوی پرتابی برای بازسازی وجهه منطقه‌ای، ارتقای موقعیت دیپلماتیک و تثبیت جایگاه در نظم نوین منطقه‌ای باشد. به شرط آنکه سیاستی هوشمندانه، چندوجهی و متوازن در پیش گیرد.

در نهایت، صلح واقعی آن است که نه از ضعف، بلکه از بلوغ زاده شود. صلح غزه، اگر با تدبیر و تعهد ادامه یابد، شاید نخستین گام در مسیر بلوغ منطقه‌ای باشد؛ صلحی که در دل خود، هنوز طنین مقاومت را دارد.

منبع: ابتکار

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

1079277

مطالب مرتبط

سازمان آگهی های پُرسون