جنگ ۱۲ روزه؛ شکست راهبرد فروپاشی درونی ایران

جنگ دوازده‌ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران را می‌توان یکی از پرهزینه‌ترین خطاهای راهبردی اسراییل در سال‌های اخیر دانست.
تصویر جنگ ۱۲ روزه؛ شکست راهبرد فروپاشی درونی ایران

به گزارش سایت خبری پُرسون، روزنامه اعتماد نوشت: طراحی اولیه این تهاجم با امید به یک فروپاشی درونی صورت گرفت؛ آنها گمان می‌کردند که با هدف قرار دادن مراکز حساس، تلاش برای حذف برخی مسوولان نظام و همزمان دامن ‌زدن به آشوب‌های داخلی از طریق عملیات پهپادی و خرابکارانه، می‌توانند شکاف اجتماعی موجود را به خیابان بکشانند و مردم ایران را در لحظه‌ای حساس به رویارویی با حاکمیت سوق دهند. اما آنچه در عمل رخ داد، درست خلاف این محاسبه بود.

جامعه ایران در مواجهه با تهدید بیرونی نه تنها فرو نپاشید، بلکه نشانه‌های آشکار همبستگی ملی و یکپارچگی اجتماعی پدیدار شد؛ گویی تهدید خارجی به عامل همگرایی و اتحاد بدل گردید. از همین نقطه، جبهه دشمن دریافت که مسیر نظامی راه به جایی نمی‌برد و بار دیگر پروژه جنگ شناختی و روانی را در پیش گرفت.

رسانه‌های غربی، شبکه‌های وابسته به قدرت‌های خارجی و اپوزیسیون پراکنده داخلی با هماهنگی آشکار، تاکتیک تازه‌ای را آغاز کردند: انتقال میدان جنگ از جغرافیای نظامی به ذهن و باور مردم. آنان با بهره‌برداری هدفمند از مشکلات معیشتی و کاستی‌های روزمره همچون کمبود آب و برق، افزایش قیمت‌ها و ضعف‌های مدیریتی، تلاش کردند حس بی‌اعتمادی را در میان جامعه تزریق کنند.

در این روایت‌سازی جدید، این پرسش را به ذهن‌ها القا می‌کنند که: آیا از حکومتی که قادر به رفع مشکلات ابتدایی زندگی شما نیست، باید همچنان دفاع کرد؟

چنین پرسشی در ظاهر ساده، اما در عمق خود بخشی از یک عملیات روانی پیچیده است که هدف آن شکستن ستون اصلی اقتدار ملی یعنی «باور مردم به ارزش دفاع از کشور و نظام» است. در همین چارچوب، یکی از تاکتیک‌های جدید دشمن برجسته‌سازی اختلافات سیاسی در راس مدیریت کشور است.

مطالبه‌گری نیازهای ابتدایی مردم از شخص رهبری و مسوول جلوه دادن او در تمامی کم و کاستی‌ها.... حمله مستقیم به رییس‌جمهور - از طرح ماجرای استیضاح تا طرح اتهاماتی همچون «جاسوس بودن» - یا بزرگ‌نمایی شعارهای پیش از انتخابات وی و وضعیت کشور بعد از انتخابات، دقیقا در همین پازل تعریف می‌شود. چنین فضاسازی‌هایی با کمک رسانه‌های معاند و برخی جریان‌های فرصت‌طلب داخلی و قیاس با وعده‌های افراد سیاسی مطرح اما ناکام از جذب اعتماد مردم در کشور و زنده کردن جریان سلطنت‌طلبی به عنوان تنها آلترناتیو کم‌جان در برابر نظام، می‌کوشد این تصویر را در ذهن مردم تثبیت کند که حتی عالی‌ترین مقامات اجرایی کشور دیگر مورد اعتماد نیستند و مشروعیت ندارد.

این بازی خطرناک، هدفی فراتر از یک شخصیت یا یک دولت را دنبال می‌کند؛ دشمن می‌خواهد ریشه اعتماد به کل ساختار سیاسی را سست کند و جامعه را نسبت به هرگونه امید به اصلاح و پیشرفت بی‌اعتقاد سازد.

در واقع دشمن به ‌خوبی می‌داند که بمب و موشک شاید بتواند زیرساختی را ویران کند، اما آنچه یک ملت را فرومی‌پاشاند، تردید در ذهن و سستی در باورهاست، به همین دلیل است که تمرکز امروز آنها بر جنگ ساختاری علیه اعتماد اجتماعی است.

بزرگ‌نمایی ضعف‌ها، تحقیر دستاوردها، سیاه‌نمایی از آینده و برجسته‌سازی شکاف‌های سیاسی و اجتماعی، ابزارهایی است که رسانه‌های بیگانه به‌کار می‌گیرند تا سرمایه اجتماعی ملت ایران را فرسوده کنند، اما تجربه جنگ 12 روزه نشان داد که جامعه ایرانی در لحظات حساس قادر است میان نارضایتی‌های داخلی و تهدید خارجی تمایز قائل شود و در برابر دشمن بیرونی، وحدت خود را بازتولید کند.

این واقعیت، یک پیام آشکار دارد: اگرچه مشکلات اقتصادی و اجتماعی واقعی هستند و انکار نمی‌شوند، اما تبدیل ‌شدن این مشکلات به دستاویزی برای فروپاشی ملی تنها زمانی ممکن است که جامعه به روایت دشمن تن بدهد، بنابراین مسوولیت اصلی امروز هم متوجه نخبگان و هم آحاد مردم است؛ نخبگان در اصلاح کاستی‌ها و تقویت اعتماد عمومی و مردم در پاسداری از سرمایه‌ای به نام وحدت ملی، زیرا آنچه در این جنگ نرم هدف گرفته شده، نه صرفا زندگی روزمره، بلکه بنیان هویتی یک ملت است.

اگر دشمن موفق شود روایت خود را در ذهن جامعه جا بیندازد، خطری که از دل این عملیات روانی برمی‌خیزد بسیار جدی‌تر از هر جنگ نظامی است. در میدان نبرد، دشمن به خاک و زیرساخت حمله می‌کند، اما در جنگ نرم، مستقیما ریشه‌های هویتی و باورهای ملی را هدف می‌گیرد. سقوط موشک را می‌توان بازسازی کرد، اما سقوط اعتماد و فروپاشی همبستگی ملی، زخمی است که به آسانی ترمیم نمی‌شود. از همین رو امروز بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد که ملت و حاکمیت با همه کاستی‌ها، اختلافات و نقدها، در برابر این پروژه مشترک ایستادگی کنند، زیرا دشمن به دنبال نابودی یک دولت یا یک فرد نیست؛ هدف او شکستن ستون خیمه‌ای است که همه در زیر آن زندگی می‌کنیم: وحدت ملی.

منبع: اعتماد

1024517

سازمان آگهی های پُرسون