دکتر مجید مرادیان، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه رسانه:

جنگ رسانه‌ای را با کادر آموزش‌ندیده نمی‌برند/ چرا آموزش رسانه‌ای امروز یک ضرورت ملی است؟

در دنیای پرتنش امروز که جنگ‌ها به مرزهای رسانه‌ای و روانی کشیده شده‌اند، شناخت تکنیک‌های رسانه‌ای و افزایش سواد رسانه‌ای، بیش از هر زمان دیگر ضروری است. روابط عمومی‌ها و فعالان رسانه‌ای در خط مقدم این نبرد نرم ایستاده‌اند و تنها با آموزش تخصصی می‌توانند از دام تحریف، عملیات روانی و بمباران اطلاعاتی مصون بمانند.
تصویر جنگ رسانه‌ای را با کادر آموزش‌ندیده نمی‌برند/ چرا آموزش رسانه‌ای امروز یک ضرورت ملی است؟

به گزارش سایت خبری پُرسون، دکتر مجید مرادیان، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه رسانه در یادداشتی با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر شناخت عمیق از جنگ رسانه‌ای و روانی، به ضرورت آموزش‌های تخصصی رسانه و روابط عمومی‌ها در عصر تنش‌های جهانی و نبردهای نوین اطلاعاتی پرداخته است و با تکیه بر آموزه‌های دینی و تجربیات رسانه‌ای، وضعیت کنونی بمباران اطلاعاتی، فریب رسانه‌ای، تحریف واقعیات و تهدیدات ناشی از تکنیک‌های پیچیده عملیات روانی را واکاوی کرده و نقش کلیدی آموزش، سواد رسانه‌ای و آماده‌سازی روابط عمومی‌ها را در مقابله با این تهدیدها برجسته ساخته است.

دکتر مرادیان در یادداشت خود آورده است:

کلام الهی در قرآن است:

<اى اهل ایمان! اگر فاسقى براى شما خبرى را آورد، تحقیق کنید تا مبادا از روى نادانى به گروهى آسیبى وارد سازید و از کردۀ خود سخت پشیمان شوید> آیه ۶سوره حجرات_

_ امام علی (ع): « سخن را تحلیل کن، چه بسا مطلبی درست باشد ولو از منافق و چیزی نادرست باشد ولو از مومن.»_

در دنیای کنونی، با گسترش کمی و کیفی روز افزون رسانه ها و ابزار های ارتباطی و رسانه ای و همچنین با بهره گیری از شگردها و تکنیک های اغنایی و در بسیاری اوقات فریبنده و گمراه کننده، انبوهی از بمباران گسترده اطلاعات در غالب متن ، تصویر ،عصر کنونی را پیچیده تر کرده، بطوریکه شناخت حقیقت و واقعیت ها از یکدیگر برای مخاطب دشوار تر و پیچیده شده است. لذا آموزش های تخصصی جهت آگاهی و تبیین تکنیک های رسانه ای و ... درشرایط جنگی و عصر تنش های جهانی برای اهالی رسانه و مراجع رسمی خبر همچون روابط عمومی ها بسیار ضروریست.

ضرورت و اهمیت آموزش رسانه‌ها در جنگ رسانه‌ای می‌تواند تأثیرات قابل توجهی در بهبود آگاهی عمومی و تقویت مقاومت جامعه در برابر هجمه‌های گسترده اطلاعاتی داشته باشد.

برخی از دلایل و ضرورت‌های آموزش در این زمینه:

- تقویت سواد رسانه‌ای:

- تحلیل انتقادی: آموزش رسانه‌ها به افراد کمک می‌کند تا پیام‌های رسانه‌ای را به‌طور انتقادی تحلیل کنند و توانایی تشخیص منابع معتبر از غیر معتبر را پیدا کنند.

- شناسایی اطلاعات نادرست: با سواد رسانه‌ای، افراد می‌توانند اطلاعات نادرست یا فریبنده را شناسایی کرده و از انتشار آن جلوگیری کنند.

- مقابله با جنگ نرم: آگاهی از تاکتیک‌ها: جنگ رسانه‌ای بخشی از جنگ نرم است. آموزش رسانه‌ها به افراد کمک می‌کند تا با تاکتیک‌ها و روش‌های مختلف جنگ نرم آشنا شوند و به‌خوبی بتوانند با آن‌ها مقابله کنند.

- تقویت تاب‌آوری اجتماعی: آگاهی نسبت به ابعاد مختلف رسانه و تکنیک های مورد استفاده باعث تاب آوری جامعه و اقشار مختلف می شود و به عبارتی، تاثیر هجمه های مختلف رسانه ای، خنثی ویا اثرات آن کمتر خودش را نشان می دهد.

- توانمندسازی افراد: با آموزش رسانه‌ای، افراد توانایی بیشتری برای مقابله با پیام‌های منفی و تهاجم‌های اطلاعاتی پیدا می‌کنند و در نتیجه تاب‌آوری اجتماعی افزایش می‌یابد.

- تقویت روحیه مقاومت: به کمک آموزش‌های رسانه‌ای، افراد با ایجاد روحیه مقاومت، می‌توانند در برابر فشارهای اطلاعاتی و تبلیغاتی ایستادگی کنند.

- حفظ امنیت روانی جامعه: با توجه به حجم بالای اطلاعات و جنگ‌های رسانه‌ای، آموزش صحیح به افراد کمک می‌کند تا از نظر روانی پردازش بهتری از اخبار و رسانه‌ها داشته باشند و به استانداردهای بهتری در زندگی اجتماعی دست یابند.

- ایجاد جامعه فعال و باهوش: آموزش تخصصی رسانه‌ها می‌تواند منجر به بهبود توانایی‌های تفکر انتقادی و تصمیم‌گیری درست در جامعه شود، که در نهایت به جامعه‌ای فعال و باهوش منجر خواهد شد.

- توسعه ارتباطات مثبت: سواد رسانه‌ای به افراد می‌آموزد که چگونه ارتباطات مثبتی با دیگران برقرار کنند و در فضایی سالم و امن به تبادل اطلاعات بپردازند.

در نتیجه می توان گفت: آموزش های ویژه رسانه‌ها و روابط عمومی ها در جنگ رسانه‌ای به عنوان یکی از ارکان اصلی تقویت سواد رسانه‌ای و تاب‌آوری اجتماعی به شمار می‌رود. با توجه به تهدیدات مختلفی که در دنیای امروز وجود دارد، نیاز به این آموزش های تخصصی بیشتر از همیشه احساس می‌شود تا جامعه‌ای آگاه و مقاوم در برابر هجمه‌های رسانه‌ای شکل گیرد.

* *پیوند همیشگی روابط عمومی و رسانه*

با توجه به پیوند و ارتباط همیشگی روابط عمومی و رسانه،ضروریست که آموزش های تخصصی در این حوزه هم مورد توجه ویژه قرار گیرد. روابط عمومی‌ها نیز در جنگ رسانه‌ای نقش محوری در مدیریت اطلاعات، شکل‌دهی افکار عمومی و مقابله با تبلیغات منفی دارندکه با استفاده از ابزارها و تکنیک‌های نوین ارتباطی، آن‌ها می‌توانند به سازمان خود کمک کنند تا در شرایط ویژه جنگی ضمن جلوگیری از نفوذ اطلاعاتی، اقدامات رسانه ای لازم انجام شود.

در واقع روابط عمومی‌ها نقش حیاتی و چندوجهی در جنگ رسانه‌ای ایفا می‌کنند. آن‌ها به عنوان پل ارتباطی بین سازمان یا نهاد متبوع خود و جامعه، وظایف کلیدی در مدیریت اطلاعات، شکل‌دهی افکار عمومی و مقابله با تبلیغات منفی دارند.

* *تکنیک ها و تاکتیک های رسانه ای*

با بررسی کلی و اجمالی از وضعیت بازتاب و نتیجه اقدامات رسانه ای و شناخت تکنیک ها و تاکتیک های رسانه ای جهت تحقق اهداف مورد نظر دشمن، همچون: فراهم نمودن بستر های جنگ، تحریم، نفوذ، تخریب ، تطمیع و فریب و .... می توان دریافت که ابزار رسانه( رسمی، غیر رسمی و شبکه های اجتماعی ) و بهره گیری از آن، چه تاثیرات مهمی در تحولات کنونی در سطوح جهانی و منطقه ای را به همراه داشته است.

در ادامه بخاطر اهمیت موضوع، به مواردی از تکنیک ها و تاکتیک های رسانه ها اشاره می شود:

**تکنیک های رسانه ای دشمن*

بطور کلی تکنیک های خبری و رسانه ای در جنگ نرم طیف گسترده ای از روش ها را در بر می گیرند که هدف آنها تأثیرگذاری بر در افکار عمومی و شکل دهی به ادراکات است. این تکنیک ها اغلب با استفاده از ابزارهای رسانه ای و انتشار اخبار به منظور اهداف خاص، به کار گرفته می شود.

در این مختصر بخاطر اهمیت موضوع آموزش تخصصی به چند مورد از تکنیک های جنگ روانی و رسانه ای اشاره می شود:

- تبدیل نقاط قوت جامعه و دولت به ضعف در تبلیغات.

- تغییر درک مردم از واقعیت های جامعه.

- اختلاف افکنی بین مردم.

- اختلاف افکنی بین ملت و سایر ملت ها.

- دامن زدن به اختلافات داخلی.

- تضعیف اراده عمومی و روحیه مردم

- ایجاد تفرقه میان مردم و حاکمیت

- اختلال در سیستم تصمیم گیری.

- ایجاد فضای عدم اطمینان نسبت به رهبران جامعه.

- تقسیم بندی جامعه به گروه های مختلف؛ فکری، قومی، مذهبی، جنسی و ...

- تحریک و ترغیب مردم به نافرمانی مدنی و اقدام علیه نظام.

- تضعیف باورهای اعتقادی مردم و ایجاد انحرافات اخلاقی.

- بزرگنمایی مشکلات.

- ایجاد تفرقه بین اقلیت های قومی و تحریک نمودن آنان.

- تبلیغ ارزش های نظام لیبرالیستی و سکولاریستی.

- القای چهره ضد دموکراسی از کشور و ....

* *تاکتیک های مهم رسانه ای تاثیر گذاری*

رسانه ها با تکیه بر حوادث گذشته به شکل‌دهی افکار عمومی می‌پردازند و با ربط موضوعات گذشته به رویداد جاری، پیام مورد نظر خود را به مخاطب القا می کنند:

- سابقه نویسی یا پیشینه نویسی: از متداولترین و پرکاربردترین تاکتیک‌های رسانه‌های خبری است. در واقع روزنامه‌نگار با تکیه بر حوادث گذشته به شکل‌دهی افکار عمومی می‌پردازد و با ربط موضوعات گذشته به رویداد جاری، پیام مورد نظر خود را به مخاطب القا می‌کند.

- تاکتیک اطلاعات سری: در این شیوه از ارائه خبر برای افکار عمومی جلوگیری شده و سعی می‌شود اخبار طبقه‌بندی شود، و هر زمان نیاز به هر قسمت خبر نمودار شد آن را ارائه کرد این تاکتیک بسیار قدیمی است و در مورد اسراسر محرمانه نظامی و امور دیپلماتیک از آن استفاده می‌شود.

*تاکتیک نشت هدایت شونده: برخی از اخبار و اسرار حفظ می‌شوند و برخی دیگر با اهداف از قبل تعیین شده با زمان‌بندی خاص منتشر می‌شوند و به شیوه قطره‌ای و هدایت شونده ارائه می‌شوند در واقع آنها اطلاعاتی هستند که آگاهانه هدف‌گیری و ارائه می‌شوند.

*تاکتیک کلی‌بافی: در این روش از عبارات کلی، شعارها، و اصطلاحات چندمعنایی و واژگان مبهم استفاده می‌شود تا یک پیام، مفهوم یا دیدگاه را منتقل کند.

*تاکتیک زمان‌بندی: تأخیر در پخش خبر به شکلی که پیام‌گیر دیگر نتواند کاری انجام دهد. از جنبة اول اشتیاق مخاطب را برای شنیدن خبر از منبع موثق مهیا کرده از جنبه دوم زمینه پخش شایعات را در سطح جامعه فراهم می‌آورد.

*تاکتیک موجی: ریزش انواع اخبار با ارزش و بی‌ارزش تا مخاطب در آن غرق شود و نتواند واقعیتها را درک کند.

* تاکتیک ماساژ پیام: این تکنیک به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک فرد، گروه یا سازمان اطلاعات یا وقوعات را به شکلی معین تفسیر یا ارائه می‌دهد.

* تاکتیک حذف: قسمتهای مهمی از خبر به دلایلی از پیش طراحی شده و هدفمند حذف می‌شود تا زمینه برای انتشار شایعه فراهم گردد. با حذف این اطلاعات، مخاطب یک تصویر ناقص یا منحرف از واقعیت به دست می‌آورد.

- تاکتیک تبخیر: بیان بخشی از خبر برای ایجاد شایعه در جامعه شایعاتی که همراه با واقعیتها پخش می‌شود و پیام‌گیر نتواند آنها را از همدیگر تشخیص دهد.

- تاکتیک بازگشتی: این تاکتیک به منظور جلب واکنشهایی است که از جامعه به سوی منبع خبر مطرح می شود.

* تاکتیک دروغ بزرگ (یا استفاده از دروغ محض). در این روش پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد بیان می‌کنند و به استراتژی‌ای اشاره دارد که در آن یک دروغ بزرگ و آشکار با تکرار مکرر به مردم ارائه می‌شود.

- ‌ مبالغه: مبالغه به بزرگ‌نمایی یا کوچک‌نمایی یک واقعیت، ویژگی یا اطلاعات مرتبط با یک خبر اشاره دارد.

- دستکاری آماری: دستکاری آماری به تغییر، تفسیر یا انتخاب آمار به طرزی اشاره دارد که واقعیت را نمایش ندهد یا از آن پنهان کند.

-جنجال‌آفرینی خبری یا "سانسیشنالیسم": به تکنیکی اشاره دارد که در آن از عناصر شوک‌آور، حادثه‌آمیز یا اغراق‌آمیز برای جلب توجه بیشتر مخاطبان استفاده می‌شود.

- نقل خبر از منابع ناشناخته و یا مبهم: به وقوعی اشاره دارد که یک رسانه خبری اطلاعات، داده‌ها یا نظراتی را ارائه می‌دهد بدون آنکه منبع دقیق یا مشخصی برای آن‌ها ذکر کند.

-دستچین کردن: به تکنیکی اشاره دارد که در آن خبرنگار یا رسانه تصمیم می‌گیرد کدام قسمت از اطلاعات، داده‌ها یا مفاهیم را برجسته کند.

- درشت نمایی: در پوشش خبری به تاکید ویژه بر بخش‌های خاصی از یک خبر اشاره دارد تا توجه بیشتری از مخاطبان جلب شود.

-تحریف: به ویژگی‌ها، اطلاعات یا جزئیاتی از یک واقعیت یا خبر اشاره دارد که به شکل نادرست مطرح می گردد‌.

- اختفاء: یک منبع غیرموثق در پشت یک منبع موثق یا "استفاده از منبع موثق برای موثق شمردن یک خبر اشاره دارد که در آن رسانه‌ها از یک منبع معتبر به عنوان پوشش برای ارائهٔ اطلاعاتی استفاده می‌کنند که اصل آن از یک منبع غیرقابل اعتماد یا غیرموثق به دست آمده است.

- تظاهر به بیطرفی: به موضوعی اشاره دارد که رسانه‌ها یا خبرنگاران به نظر می‌آیند که بی‌طرف نسبت به موضوع دارند، ولی در واقع یا به طور غیرمستقیم یا با استفاده از تکنیک‌هایی نظرات یا دیدگاه‌های خاصی را ترویج می‌کنند.

- اعلام اخبار دروغ و کشف آن توسط خود منبع: با این روش یک رسانه یا منبع خبری خود اطلاعات یا اخباری غیردقیق، نادرست یا حتی ساختگی را منتشر می‌کند و پس از مدتی، خود به تکذیب یا اصلاح همان اخبار پرداخته و آن‌ها را نفی می‌کند.

- پاره حقیقت گویی: اشاره به ارائه تنها بخشی از اطلاعات یا واقعیت‌ها، به جای ارائه کامل و جامع واقعیت، اشاره دارد.

- القاء نظر با استفاده از چیدن عکس: به تکنیکی اشاره دارد که در آن رسانه‌ها از عکس‌های خاصی استفاده می‌کنند تا یک دیدگاه، تصویر یا احساس خاصی را به مخاطب القاء کنند. عکس‌ها توانمندی دارند که فوراً واکنش‌ها و احساسات را در مخاطبان برمی انگیزاند و به همین دلیل انتخاب و استفاده مناسب از آن‌ها در پوشش‌های خبری بسیار مهم است.

- پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت: به روشی اشاره دارد که در آن یک رسانه یا منبع خبری از اطلاعات زیاد، تکنیک‌های گفتاری یا ارائه داده‌ها و اطلاعات به شکل پیچیده استفاده می‌کند تا مخاطبان را گمراه سازد یا از درک واقعیت موضوع دور کند.

- استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی.

- خشونت مطبوعاتی: به استفاده غیراخلاقی یا نادرست از قدرت رسانه‌ای برای حمله، تهمت یا تضعیف در مورد یک سوژه خبری اشاره دارد.

- فوریت بخشیدن ساختگی خبر. هر خبری چه درست باشد و یا نادرست، در لحظه اول بر ذهن مخاطب تاثیر گذار است.

* پیشگویی‌های مغرضانه: به نظرات یا تخمین‌هایی اشاره دارد که به جای استناد به داده‌ها، واقعیت‌ها یا تحلیل‌های بی‌طرفانه بر اساس باورها، مصالح یا دیدگاه‌های خاص و جهت دار ساخته شده‌اند.

- استفاده از شیوه طنز وفکاهی و کاریکاتور: به معنای ارائه اطلاعات، وقایع یا مسائل جاری به شکلی سرگرم‌کننده و گاهی نقدی برای جلب توجه بیشتر مخاطبان.

- افزایش اعتماد: با تکیه بر نگرش‌ها و اعتقادات مخاطب.

- تأثیرگذاری بیشتر: با بهره گیری و هماهنگی با ارزش‌ها و باورهای مخاطبان.

- افزایش فهم و قبول: وقتی مخاطب متوجه شود که فرستنده به نگرش‌ها و احساسات وی حساس است، احتمالاً بیشتر به پیام توجه کند و آن را قبول می کند.

ـ نشان دادن یک طرف داستان: یکی از رایج‌ترین ابزار دستکاری اخبار است. رسانه‌ها قرار است بی‌طرف باشند و هر دو طرف داستان را بی جهت‌گیری نمایندگی کنند. ولی در عالم واقع رسانه های خبری، طرفی را می‌گیرند که برای آنها سودمندتر است.

ـ گزارش اخبار از منابع جعلی: در این روش تقریبا به نظر میرسد که اخبار به شکل و فرمی از پروپاگاندا تبدیل شده.

ـ استفاده انتخابی از تحقیق و آمار: هر پژوهشگری می‌داند نتایج تحقیقات کاملاً دقیق نیست. نتایج بر اساس دستکاری آمار, احتمالات و شانس است. بخش هایی از تحقیق را به نمایش می گذارند تا نقطه نظر خود را اثبات کنند و واکنش افکار عمومی را بسنجند.

ـ تحریف واقعیت: در این تکنیک در خبر تنها بخشی از واقعیت را نشان می‌دهند که نقطه نظرشان را ثابت کند.دروغی در کار نیست، ولی تصمیم به نادیده گرفتن باقی ماجرا گرفته‌اند.

ـ استفاده از نظرسنجی برای شکل دادن نظرات مردم با تعمیم آن به کل جامعه.

ـ منحرف کردن با داستان های بی اهمیت: منحرف کردن افکار عمومی با موضوعی بی ارزش.

-سؤال های جهت دار: یک راه آسان در مصاحبه‌ها برای تخریب چهره افراد مهم.

ـ استفاده از نقل قول‌های بریده: روشی برای دستکاری نقل قول‌هایی با آدرس غلط.

ـ ترساندن: هر روز اخبار مربوط به مرگ، قتل، حادثه، تجاوز و سرقت منتشر می گردد.

- کارشناسان و منتقدان نامعلوم: این تکنیک رایج‌ترین شیوه دستکاری اخبار بوده و چیزی جز اتلاف وقت نیست.

نتیجه کلی:

با توجه به شرایط کنونی در تنش های جهانی و ذکر موارد مذکور، توجه به آموزش و تبیین مباحث ویژه رسانه ای برای فعالان حوزه های رسانه, روابط عمومی و فعالان شبکه های اجتمای(پیام رسان ها و ...) ضروری و اجتناب ناپذیر است.

منبع: پُرسون

1011235

مطالب مرتبط

سازمان آگهی های پُرسون