ما فقط حمایت می خواهیم

به گزارش سایت خبری پرسون از اصفهان، فیلم سینمایی شکارگاه توسط میلاد بنی طبا هم‌اکنون با توجه به شرایط کرونایی در حال ساخت است به بهانه ساخت این فیلم با توجه به بدیع بودن سوژه موردنظر به سراغ ایشان رفتیم و گفت وگویی باوی انجام دادیم. داستان فیلم از آنجایی شروع می‌شود که پس از سال‌ها صدای شلیک گلوله‌ای در روستا به گوش می‌رسد، گویی قباد (با بازی جمشید جهان زاده) پس از ٣٠ سال دوباره دست به اسلحه شده و به سراغ حیاط وحش رفته است، در این میان پسر قباد (با بازی مهدی امینی خواه) درگیر عشقی است که کارهای پدر رسیدن به این عشق را غیرممکن می‌کند تا اینکه...این فیلم دارای پتانسیل‌های بالایی برای دوستداران محیط‌زیست است و در شرایط سخت در دمای منفی ۶ درجه در حال فیلم‌برداری است.

عوامل فیلم عبارت‌اند از: تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان: سید میلاد بنی طبا مجری طرح: مهدی امینی خواه دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: سجاد رعیت طراح گریم: بابک شعاعی تصویربردار: جواد نوریان صدابردار: مهران ثابتی فرد طراح صحنه و لباس: مهناز شکوه فر، سرپرست گریم: حمیدرضا عبدی، مدیر روابط عمومی: محمد بزرگ، منشی صحنه: زهرا توکلی، عکاس: مهیار حسینی، تولید: هوشنگ ترابی، ناصر کریمی، تدارکات: برادران براتی، بازیگران: مهدی امینی خواه حسن اسدی، بهزاد رحیم خوانی، جمشید جهان زاده، سهیلا مالمیر، ابوذر امرایی، بهنام زینلی، مژگان چمبری، فریبا فیروزآبادی و...

بنی طبا، در پاسخ به این سؤال که چرا خواستید درباره محیط‌زیست فیلم بسازید و سبک فیلم‌سازی خودتان رو به سمت چنین فیلم مستند گونه‌ای تغییر دادید پاسخ داد:

من به‌شخصه خودم جزء دوستداران محیط‌زیست بودم و هستم، ولی اطلاعاتی در این زمینه نداشتم تا اینکه برحسب اتفاق با این مقوله و با چند محیط بان آشنا شدم و با آن‌ها صحبت کردم و رفته‌رفته همه­ی این صحبت‌ها، من رو بیشتر مجذوب این کرد که بروم سمت این کار و تحقیق کنم و وقتی‌که با دنیای حیاط وحش با تمام معضلاتی که دارد و اتفاقاتی که برای آن می‌افتد، روبه‌رو شدم به این نتیجه رسیدم که واقعاً جزء داستان‌های ناب و دست‌نخورده است.

چون‌که در ایران زیاد داستان‌ها، اتفاق‌ها و رخدادهای متفاوتی رو دوستان و همکارانم به تصویر کشیده ­اند، ولی خب تو بحث محیط‌زیست من کمتر دیدم و به جرات میتوانم بگویم، در ایران به‌اندازه‌ی انگشتان دست هم فیلم در رابطه با محیط‌زیست ساخته نشده است و تا آنجایی که من اطلاع دارم در شهر اصفهان حتی یک فیلم هم در این رابطه ساخته نشده است و به نظر من بسیار محیط بان ها و کارکنان محیط‌زیست آدم‌های مظلومی هستند و اینکه من با چشم دیدم که چقدر درخطر هستند.

از طرفی شکارچی‌ها رو هم من نمی توانم به آن­ها بگویم مجرم وخلافکار، شکارچی‌های زیادی دیدم، ولیکن به نظر من عدم آگاهی آن­ها می‌کشاند به این سمت و به توجیه‌هایی برای خودشان دارند. درنتیجه تصمیم گرفتم تو این قضیه، تحقیقاتی رو انجام بدهم و نهایتاً برای ساخت فیلم شکارگاه اقدام کنم؛ که امیدوارم مورد مقبول هم قرار بگیرد.

وی ادامه در پاسخ سؤالی مبنی بر اینکه در این کار با توجه به اینکه باید با حیوانات و حیاط وحش سروکار داشتند آیا توانستند ازنظر ساختار و پوشش تصویری به آن چیزی که مدنظر داشتند برسند؟ افزود:

ابتدا خودم هم همین دغدغه رو داشتم، اول اینکه تو حیاط وحش کار کردن به دو جهت خیلی کار سختی است، جهت اول اینکه خب حضور یک تعداد آدم اینجا باعث احساس ناامنی برای حیوانات می‌شود که باعث فرار کردن آن­ها می ­شود و مقوله دوم بحث خطر کاراست، چون به‌هرحال حیوانات وحشی هم بین آن­ها وجود دارند، نمونه‌اش گرگ که درواقع در این منطقه‌ای که ما کارکردیم خیلی گرگ وجود داشت؛ و این قضیه کار برای ما سخت می­ کرد.

در ابتدا می‌خواستیم لوکیشن رو جایگزین کنیم ولی با استقبالی که محیط‌زیست از ما کرد صرف‌نظر کردیم و در دل حیاط وحش سکانس‌های مربوطه را ضبط کردیم. در حقیقت اولین بار بود در طی سابقه فعالیتم یک ارگان دولتی همه جورِ و تمام‌قد، کمک کردند و حتی تعدادی محیط بان برای حفاظت و راهنمایی و کمک به ما درکنارمان بودند، حتی یک پلانی که قرار بود در آن یک آهو حضور داشته باشد، بااینکه گرفتن آهو سخت بود اما این کار رو محیط‌بانی برای ما انجام داد؛ و توانستیم پلان‌هایی که مربوط به این رویداد را ضبط کنیم؛ و به جرات می‌توانم بگویم محیط‌زیست خیلی جاها با ما همکاری کرد و خب به لطف خدا توانستیم تا قلب منطقه ورودممنوع حیاط وحش قمیشلوبرویم و بتوانیم پلان‌های دل‌چسبمان را برداشت کنیم و حتی فراتر از آن چیزی که فکرش را می کردم اتفاق بیافتد و ما توانستیم خیلی تصویرهای واقعی راضبط کنیم؛ و یک جاهایی هم مجبور شدیم از تصویر برداری هوایی استفاده کنیم که بتوانیم حیوان ها را به‌درستی به تصویر بکشیم و نشان بدهیم.

کارگردان فیلم شکارگاه در ادامه در پاسخ به سؤالی که پرسیده شده بود که چون فیلم‌های قبلی که کارکرده بودید در زمینه­ ی طنز بود در این فیلم هم رگه‌هایی از طنزی وجود دارد یا کاملاً جدی است؟ پاسخ داد:

البته بنده الزاماً درگذشته فقط طنز کارنکرده و کار های درام و اجتماعی هم زیاد کارکرده بودم پیش‌ازاین ولی خب چند سال اخیر بنا به شرایط و دلایلی بیشتر درگیر کار های کمدی و طنز شدم. من به‌شخصه خودم رو یک فیلم‌ساز طنز نمی دانم و شاید جسارت میکردم اگر کار طنز هم انجام می‌دادم، حالا اینکه مورد مقبول قرارگرفته باشد یا نه قضاوتش بر عهده‌ی مخاطب است ولیکن سلایق و علایق شخصی خودم بیشتر به سمت کار­های اجتماعی و درام است.

در این کار هم سعی بر این داشتم بیشتر معناگرا و واقع‌گرایانه کارکنم و به همین جهت، کار کاملاً در فضای اجتماعی و درام پیش می‌رود و کمتر در آن از رگه‌های طنز استفاده کردیم.

میلاد بنی طبا کارگردان اصفهانی فیلم شکارگاه در پایان مبنی بر حرف‌های ناگفته و درد و دل گونه عنوان کرد:

حرف ناگفته که زیاد در دل اهالی هنر و سینما است ولی تنها چیزی که می‌توانم در این لحظه به آن اشاره‌کنم این است که ما سینمایی‌ها قشر غریب و مظلومی هستیم و از همه طرف روی خودمان و خانواده‌مان فشارهای روانی زیادی وجود دارد.

نمونه کوچک اینکه برای ساخت یک فیلم شاید مجبور بشویم از شهر و خانه و خانواده‌ی خودمان دور و در غربت کارکنیم. در حقیقت و یک‌ضرب المثلی بین خودمان هست که می گوییم، «داخلش خودمان را کشته است و بیرونش مردم را»، به آن صورت هم حمایت نمی شویم و اللخصوص در حال حاضر که شرایط اقتصادی کشور به‌شدت وخیم شده است.

ساختن یک فیلم مستلزم به تلاش‌های شبانه‌روزی یک عده است که ابتدا بتوانند هزینه ساخت را فراهم و نهایتاً با تلاش شبانه‌روزی کار منظور را تولید کنند، خواهشی که من دارم به همکاران خودم نه به دیگران، یکم بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم الخصوص در اصفهان وقتی قراراست یک فیلمی ساخته بشود، نمیدونم چه سری درش هست که همه سعی می‌کنند مانع بشوند. یکجورایی، درحالی‌که من فکر می‌کنم اگر ماها بتوانیم در کنار همدیگر باقدرت کار بکنیم و هوای همدیگر را داشته باشیم قطعاً هم‌سطح کیفی و هم‌سطح کمی تولیدات سینمایی اصفهان بالا می‌رود و امیدوارم با این رفتارها کار به‌جایی نرسدکه تک به تک بچه‌های سینمای اصفهان مجبور بشوند از اصفهان بروند، ما پول نمی‌خواهیم فقط یکم حمایت می‌خواهیم هم از ارگان‌های زی ربط مثل صدا سیما و ارشاد و معاونت اجتماعی نیرو انتظامی و یک حمایت از همکارها، گاهی وقت­ها یک خدا قوت گفتند هم خیلی حال آدم را خوب می‌کند تا اینکه، همه بخوان پیگیر این باشند که خب حالا این کار چیست و با چقدر هزینه دارد ساخته می‌شود وکی بازیگرآن است.

گزارش از محمد بزرگ