در این ارزیابی رسمی ، عملکرد استاندارای خوزستان از بین سی و یک استان ، رتبه سی و یکم را کسب کرد و این درحالی ست که در سالهای گذشته مانورهای خبری زیادی برای اختصاص بیشترین بودجه به این استان برگزار شده بود. به عبارتی از بیشترین بودجه ی اختصاصی ، کمترین رتبه ی عملکردی حاصل شد. کمترین عملکردی که بطور فاجعه آمیزی طبق شاخص های وزارت کشور "خوب" ارزیابی شده!
استانداری خوزستان با کسب ۱۵۳۷ امتیاز در سال ۹۸ از سقف ۲۰۰۰ امتیاز در بین استان های کشور، رتبه آخر را کسب کرد؛ این یعنی از میانگین کل کشور که ۱۷۳۰ امتیاز است باز دویست امتیاز کمتر. خوزستان در بخش تحقق اهداف هم زیر میانگین کشوری ست. درصد تحقق اهداف خوزستان ۷۶ گزارش شده و میانگین کشوری آن ۸۶% است. استان خوزستان از هزار امتیاز شاخصهای عمومی ۷۱۳ و از هزار امتیاز شاخص های اختصاصی ۸۲۴ امتیاز کسب کرده.
در لیست ۳۱ استان کشور شاید خوزستان بعلل متفاوتی جنجالی ترین و پرحاشیه ترین استان باشد. استانی که نامش همواره و بخصوص در سالهای اخیر با معضل، مشکل، بحران و حاشیه گره خورده و انصافا هرنوع بحرانی را تجربه کرده: ریزگردها، سیل ، اعتراضات کارگری ، انتقال آب و بی آبی ، حملات تروریستی ، عزل و نصب های بی در و پیکر و گسترده، خودکشی، فاضلاب، تخلفات مالی و فسادهای اداری، مهاجرت، نفوذ فرقه های معاند و ضاله، قومیت محوری، قرمز بودن در تمام مدت انتشار کرونا و... همه و همه دست به دست هم دادند تا خوزستان امروز به انتهای جدول عملکردی سقوط کند.
در کنار و شاید بالاتر از همه ای اینها زعامت چهارساله ی غلامرضا شریعتی و مجموعه ی تحت نظرش بر استانداری خوزستان خود نمایی میکند. مردی که ردپایش در اظهارات جنجالی، در دادگاهای متهمان مالی هفت تپه، در انتصابات روابطی ، در ضمانت متهمان مالی ، در نقد شدید نمایندگان تهران در بازدید از خوزستان و غیزانیه ، در منبر یکی از خطبای مهم کشور، در انتقادات گسترده موافقان و مخالفان و اخیرا هم در همین گزارش عملکردی دیده میشود.
همین لیست منتشر شده در مشتی نمونه خروار نشان میدهد خوزستان از استانهای کمتر برخورداری نظیر سیستان و بلوچستان یا خراسانهای شمالی و جنوبی و ایلام هم خیلی ضعیفتر عمل کرده و اصولا به نظر میرسد در حالی که همه استانها با تمام قوا تلاش میکردند با بهبود عملکرد به صدر جدول صعود کنند ، استان خوزستان با تمام امکاناتش برای رسیدن به انتهای جدول تلاش میکرده، تلاشی که در آن موفق هم بوده.
این گزارش که احتمالا از جهت وضعیت کلی کشور و شرایط استراتژیک خوزستان خیلی هم خوشبینانه تهیه شده نشان میدهد انتقادات از مجموعه مدیریتی استان پُربیراه هم نبوده و آیینه ای ست جلوی رسانه های که بدون وجدان کاری سعی در گلستان نشان دادن خوزستان داشتند.
البته که خوزستان از مجموعه آسیب های دیگری هم رنج میبرد و نقش ضعف نمایندگان این استان در سیاست های کلان راهبردی، موقعیت شناسی و دید بلند مدت و توسعه ی استانی و چیرگی نگاه شخصی بر نگاه ملی و ... خصوصا در دوره های اخیر مجلس و پررنگ شدن نقش پدرخوانده ها را نمیتوان نادیده گرفت. فی الحال اگرچه نمیتوان یک عامل را برای این همه ستم رواشده به خوزستان معرفی کرد اما به ضرس قاطع میتوان "مردم" را به عنوان تنها ستمکش این استان طلایی دانست.
مردمی که پری روز آب نداشتند ، دیروز سیل بردتشان، امروز درگیر کرونا هستند ، فردا از زور ریزگرد توان تنفس ندارند ، پسفردا حقوق کارگرانشان پرداخت نمیشود و روز دیگر این چرخه تکرار میشود. مردمی که روی بهترین ، مهمترین و طلایی ترین منابع طبیعی و موقعیت های راهبردی زندگی میکنند ، هشت سال سپربلای کشور بودند و امروز این چنین نابخردانه قدر میبینند. به تمام دلسوزان، وطن دوستان، پابکاران و فرزندان این خاک صرحتا باید گفت اگر برای خوزستان نسخه ای اختصاصی ، فوری و دلسوزانه پیچیده نشود ، بعید نیست این استان از رتبه ی سی و یکم هم به خارج جدول سقوط خواهد کرد.
عباس مدحجی