جبهه اصلاحات ایران

طیف رادیکال جناح اصلاح‌طلب چه در دوران پیش از جنگ و چه پس از آن نوعی دوگانه‌سازی میان رویکردهای نظامی و دموکراتیک را دنبال می‌کردند. این طیف با القای آنکه جلب نظر مردم مهم‌تر از افزایش توانمندی نظامی است، یک دوقطبی ساختند که بتوانند نزاع‌های سیاسی‌شان را ادامه دهند.
جریان اصلاحات را شاید بتوان «گردن‌نگیرترین» جریان سیاسی با فاصله زیاد از دیگر جریان‌ها در پذیرش مسئولیت نامید؛ جریانی که منافع ملی را انحصاراً در تأمین منافع جریانی و سیاسی خود تعریف می‌کند و مادامی که این مناسبات یک‌طرفه و خودخواهانه برقرار نباشد، از پذیرش مسئولیت پرهیز و بلکه شانه خالی می‌کند.
انتقاد آذر منصوری از علی مطهری:

قانون بدون رضایت مردم ابزار سرکوب است، نه اصلاح

آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات، با انتقاد از سخنان اخیر علی مطهری درباره «خوشحالی اصلاح‌طلبان از رواج بی‌حجابی» گفت که اصلاح‌طلبان مدافع حقوق شهروندی، آزادی انتخاب و احترام به کرامت انسان‌اند و هر قانونی که با خواست مردم هماهنگ نباشد، به ابزاری برای سرکوب تبدیل می‌شود.
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ماند. اگرچه انتخاب او با واکنش‌ها و مخالفت‌ها در درون اصلاحات شروع شد و این واکنش‌ها در بدنه اصلاح‌طلبی تا آنجا ادامه پیدا کرد که حتی نمایندگان احزاب در جلسه‌ها یکی در میان حاضر می‌شوند، اما گویا هنوز انگیزه‌ای برای اعمال تغییرات در جبهه اصلاحات وجود ندارد.
مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران عصر امروز (یکشنبه ۱۳ مهر) با برگزاری انتخابات داخلی، پنج عضو اصلی هیأت رئیسه خود را برای سال نخست سومین دوره فعالیت این جبهه برگزید.
هفته گذشته و در پی صدور بیانیه‌ای از سوی جبهه اصلاحات و ارائه پیشنهادهایی برای عبور از وضعیت موجود؛ به‌طور طبیعی برخی نیروها و رسانه‌ها واکنش نشان دادند. این واکنش‌ها به طبیعت حال هرکدام از آنان‌ گوناگون بود. برخی عنان کلام را رها و آلوده به ناسزا کردند. برخی هم نقد محتوایی کردند
آذر منصوری خطاب به جبلی نوشت: رسانه‌ای که با بهره‌گیری از بودجه عمومی اداره می‌شود، مکلف است امکان حضور و بیان دیدگاه‌های تمامی جریان‌های قانونی، وطن دوستان و سایر دیدگاههای موجود در کشور را به شکلی برابر، شفاف و منصفانه فراهم سازد.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت بیان کرد: جبهه اصلاحات بیانیه ای در ۱۱ بند صادر کرد و در حالی که به موضوعات مختلف مبتلابه اشاره دارد تنها به همان یک بند کار دارند که درباره غنی‌سازی است و نمی‌دانم، این همه منفی‌بافی چه علتی دارد؟
تندروهایی که خود را هسته سخت نظام و پرچمدار گفتمان رسمی می‌دانستند، در ۱۵ماه اخیر مسیر اضمحلال را طی می‌کردند و هیچ حرف درست و حسابی برای اقناع حتی طرفداران منفعل خود نداشتند. طرفدارانی که به‌شدت سرخورده و ناامید هستند و احساس می‌کنند که فریب خورده‌اند. وعده‌های آخرالزمانی داده‌شده به آنها نه غلط بلکه دروغ و توخالی از آب درآمد. به همین دلیل، اتفاق‌نظر هست که باید از این وضع عبور کرد و طرحی نو در انداخت.
فرصت یا تهدید برای جریان اصلاح‌طلبی

«آشتی ملی»؛ شکاف تازه میان مردم، اصلاح‌طلبان و حاکمیت

بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران با مضمون «آشتی ملی؛ فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم» واکنش‌های متفاوتی برانگیخته است. بیشترین نقدها را تندروهای جریان حاکم کرده‌اند که تقریباً اغلب نقدهایشان بی‌پایه و شعاری است و فراتر از نقد، فحاشی و اتهام است. اتهاماتی که نیروهای درون خودشان بیش از همه شایسته این اتهام‌ها هستند.
تحولات بعد از جنگ 12 روزه در سیاست داخلی، خود را به شکل مواردی مثل بیانیه جبهه اصلاحات و طرح عدم کفایت سیاسی آقای پزشکیان توسط افراد موسوم به سوپر انقلابی‌ها، نشان داده است و مجدد به یک دوقطبی از جنس قبل از جنگ باز می‌گردیم.
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات با عنوان «آشتی ملی؛ فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم» بیش از آن که نشانه‌ای از بلوغ سیاسی باشد، بازتابی از سردرگمی عمیق و نوعی رادیکالیسم ناهمخوان با شرایط امروز کشور است.
سازمان آگهی های پُرسون