تشییع تکه‌ای از یک قهرمان؛ علی فقط برای پاسداری رفت

۲۸ ساله بود و مثل هر جوانی آرزوهای ساده‌ای داشت. اما سهمش از زندگی، یک پرواز ناتمام بود. وقتی آوارها نشست، فقط یک تکه از او پیدا شد؛ دستی که حالا قرار است تشییع شود، دستِ علی، شهیدِ جنگ اعلام‌نشده‌ای که هر روز نفس می‌بُرد.
تصویر تشییع تکه‌ای از یک قهرمان؛ علی فقط برای پاسداری رفت

به گزارش سایت خبری پُرسون، علی یک پاسدار ساده بود؛ فقط ردای سبز دفاع از وطن را پوشید و شد هدف مشروع اسرائیل. این وقاحت، نمک است روی زخم مادر؛ وقاحت اسرائیل و هم‌کیشانش که اجازه دارند یک جوان ۲۸ ساله را به جرم پاسداری از وطن، سزاوار این پایان بدانند.

آن روز، مثل همیشه دست مادر را بوسید و رفت. مادر می‌خواست همین روزها برایش آستین بالا بزند و بساط خواستگاری را مهیا کند که جنگ پابرهنه دوید وسط زندگی‌شان.

علی گلی زاده سر چشمه

خبر رسید محل کار علی مورد اصابت قرار گرفته. پهپادهای اسرائیلی، رد خون انداخته بودند روی ساختمان. در میان تلی از آوار، هیچ خبری از علی نبود. نه خودش، نه پیکرش.

۲ روز بعد تلفن خانه زنگ خورد: از علی فقط یک تکه دستش پیدا شده...

شهادت علی برای خانواده‌اش، مثل افتادن آسمان بود بر دوش‌شان؛ سنگین، نفس‌گیر، و باورنکردنی.

و حالا، امروز همین دست؛ این پرچم خونینِ ایران، تشییع می‌شود...

علی گلی زاده سر چشمه

منبع: عصر ایران

969403

سازمان آگهی های پرسون