وحدت ملت، شوک دشمن؛ چرا تهاجم نظامی متوقف شد؟

تهاجم نظامی دشمن متوقف شد؛ به چند دلیل: - چون ملت ما در مقابل او جا نزدند، بلکه همدل تر و متحد تر شدند. اسرائیل و حامی آمریکایی اش، در تاریخ چند دهه گذشته ما، هرگز به اندازه امروز، منفور قاطبه ملت ایران نبوده اند.
تصویر وحدت ملت، شوک دشمن؛ چرا تهاجم نظامی متوقف شد؟

به گزارش سایت خبری پُرسون، بمب و موشک و انفجار، فقط بخشی از جنگ است، نه همه آن. آن بخش از کوه یخ پنهان در عمق دریاست که از آب بیرون افتاده و دیده می شود. ۹۰ درصد از حجم کوه یخ، پنهان است و تنها ۱۰ درصد آن دیده می شود. انفجار بمب و موشک دشمن، چُرت خوابزده ترین افراد را هم پاره می کند؛ چون سر و صدا دارد، و تلفات و خساراتش را نمی توان ندید. آشکار شدن دشمنی دشمن، موجب بیداری و برانگیختگی و بسیج عمومی می شود.

تهاجم نظامی دشمن متوقف شد؛ به چند دلیل: - چون ملت ما در مقابل او جا نزدند، بلکه همدل تر و متحد تر شدند. اسرائیل و حامی آمریکایی اش، در تاریخ چند دهه گذشته ما، هرگز به اندازه امروز، منفور قاطبه ملت ایران نبوده اند. چون نظام و رهبری و نیروهای دفاعی کشور، بر خلاف طراحی دشمن، دچار ناتوانی روحی در اثر شوک ضربه اول نشدند. چون ایران به همت فنّ آوران غیور و دور اندیش خود، توان آفندی قدرتمندی را در طول این سال ها (با وجود برخی کج فهمی ها و شماتت ها) تدارک کرده بود و توانست حریف را تا سر حد احساس ویرانی و استیصال مجازات کند. - چون حملات برق آسای ایران (آن هم با تسلیحات رده قدیمی تر و نه جدید)، پدافند رژیم متجاوز صهیونیست را به زانو درآورد. همزمان با تصاعد ضربات ایران، گزارش ها حاکی از ته کشیدن موشک های پدافندی دشمن بود.

بمب و موشک و انفجار، بخش پیدا و غیر قابل انکار جنگ است که موجب بسیج عمومی می شود. شرارت اسرائیل و آمریکا، با وجود هزینه هایی که تحمیل کرد و شهادت سرداران و داشمندان خدوم، بخش سنگین این هزینه است؛ اما موجب بیداری و حرکت در ملت ما خواهد شد و هزینه بسیار سنگین تری را روی دست دشمنان خواهد گذاشت.

به شهادت تاریخ، از خون سلامی و باقری و حاجی زاده و رشید و عباسی و تهرانچی، هزاران جوان پیشرو و برومند و فداکار سر برخواهند آورد. بخش پنهان و خطرناک جنگ، همان جنگ نرم و ترکیب تهدیدات غیر نظامی است که مانند خوره (بی سر و صدا و دود و آتش) به شناخت و روح و روان مردم می تازد، ذره ذره می فرساید و با شخصیت قلابی/ عاریه ای جایگزین می کنند.

نابودی درک ایرانی- اسلامی و زامبی سازی از فرد، به نحوی که احساس اختیار و عزتی در خود نداشته باشد و بازیچه اراده دشمنان شود، پروژه ای است که در عرصه رسانه و پیام رسانی و فرهنگ و هنر و تعلیم و تربیت و سبک زندگی پیگیری می شود.

ما در برابر این تهدید بزرگ که عمق و عقبه اقتدار کشورمان را هدف گرفته، چه کاره ایم؟ اصل تهدید را متوجه می شویم؟ مرزبندی با خط و نقشه و جبهه دشمن را جدی می گیریم، یا نه؟ آیا به تامین سلامت فضای زیست فکری و فرهنگ عمومی همت می ورزیم، یا به رسم اعتیاد گذشته بر بستر پیام رسانی عاریه ای و نا امن زیست کنیم که همه چیزمان روی بساط دشمن پهن باشد؟! شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات، به اندازه سامانه پدافند نظامی، بلکه بیشتر، اهمیت دارد.

موضوع دیگری که باید با متانت و قاطعیت در دستور کار قرار بگیرد، مسئله نفوذ است. ضربه دشمن هنگامی موثر واقع می شود که پیشاپیش رخنه کرده و شبکه ساخته باشد. از جمع آوری اطلاعات حساس، تا قاچاق ادوات تروریستی، و همچنین شبکه سازی برای تخریب روانی، هنگامی فرصت پیدا می کند که بخش پنهان جنگ از چشم مدیران و دیدبانان مغفول بماند.

در همین چند ماه گذشته که ذهن اغلب خواص و عوام ما سرگرم مجادله درباره حاشیه های کم مایه بود، و ضمنا وانمود می شد مذاکره، سایه تهدید را از سر کشور برداشته، دشمن برای شبیخون آماده می شد. به هم ریختگی بازار و قیمت ارز در همین دوره خوابزدگی، چنان جهش کرد که حتی وقوع جنگ هم نتوانست این رکورد را جا به جا کند! این هم سند دیگری برای مدعای ماست: بخش پنهان و مهم تر جنگ، جای دیگری است. ما نیازمند بازنگری در سبک شناختی و مدیریتی گذشته هستیم. در جهان پر از گرگ، نمی توان برّه وار (بی خیال، یله و بی خبر از اطراف) زندگی کرد.

منبع: همشهری

969025

سازمان آگهی های پرسون