به گزارش سایت خبری پُرسون، زهره رحیمی، پرستار بیهوشی، در یادداشتی به جنگ و فرصتی برای تجدید پیمان با پرستار پرداخته است و نوشت:
همین دو هفته پیش بود که در ادامه دوره آموزشی توسعه، در معیت استاد کمال اطهاری، باتوجه به شغلم یک خویشکاری پذیرفتم. اینکه پیشنهاد یک طرح برای توسعه پرستاری در ایران را در قالب پیشنویسی تنظیم کنم. قرار بود با مرور تاریخی این پدیده، کشف کنم که در طول تاریخ چه موانعی بر سر راه توسعه پرستاری بوده و چه عواملی به توسعه این پدیده یاری رسانده است. و از بازخوانی متون قابل دسترس، به طرحی پیشنهادی برای توسعه پرستاری در ایران با همه محدودیتها و نقاط ضعف موجود در کشور برسم.
اما بازی زمانه بیتفاوت از برنامهها و رویاهای ما راه خویش میپیماید، امروز کشورم درگیر یک جنگ شده و چند روزی نگذشته که مسئله اول من و سرزمینم، از دغدغه توسعه به مسئله جنگ بدل شده! و به نظر میرسد که «جنگ» با رویای توسعه، فرسنگها فاصله دارد!
با اینجال من مقهور و مغلوب این موقعیت جنگی نمیشوم و بخشی از دریافتهای مطالعهام از تاریخ پرستاری را متناسب با شرایط امروز به قلم تحریر درمیآورم، باشد که موثری افتد.
در مطالعاتی که انجام دادم، پدیده جنگ یکی از نقاط عطف غیرقابلانکار در مسیر توسعه پرستاری بود. در طول تاریخ، جنگ چه در ایران و چه خارج از ایران، توانسته بود منشا تحولاتی عظیم در پرستاری باشد. هرچند هیچ عقل سلیمی عوارض و آسیبها و تاثیرات منفی جنگ را بر پدیدهها از جمله پرستاری و زندگی پرستاران رد نمیکند اما از سوی دیگر نمیتوان منکر آثار تقویتکننده آن بر مسیر پرستاری شد. جنگها در طول تاریخ موجب تحولاتی شگرف در نحوه مدیریت در پرستاری شدهاند، همینطور خالق اَشکال مراقبتی نوینی متناسب با بحران و اضطرار بودند، افزایش چشمگیر مهارتهای پرستاران را رقم زدند و بروز خلاقیتهای ویژهای ناشی از اقتضائات و شرایط کمبود و ریسک و فشار را موجب شدند. آوازه بانوی چراغ بدست (فلورانس نایتینگل) و ظهور پرستاری مدرن، هر دو از این نوعاند و هر دو مدیون جنگاند.
در این پیام کوتاه من به بعد دیگری از تاثیرات جنگ بر پرستاری هم اشاره دارم و خطاب ویژهام، پرستاران و خبرنگاران و روزنامهنگاران جنگی و روزهای جنگ هستند. به یقین میگویم که نقش رسانهها و انعکاس عمومی خاطرات و روزنوشتهای پرستاران در دوران جنگ تاثیر بسیار عمیق و منحصربفردی بر شناخت و درک جامعه از پرستاری و پرستاران داشته است. آنجا که پرستاران توانستهاند با زبان و قلمی صمیمی و بیپرده از لحظات تلخ و شیرین مراقبت در جنگ بگویند و یا خاطراتشان از نیازهای حیاتی و اورژانسی قربانیان و مجروحان را حکایت کنند. قصه جانفشانیها، از خودگذشتگیها و شجاعتها را با زخمی که بر جای گذاشتند نقل کنند و راوی درهمآمیختگی ناگزیرِ جراحت جنگ و مهر مراقبت باشند. روایت دقیق و شفاف و صادقانه این روزها در همکاری روزنامهنگاران و پرستاران از روزهای جنگ و مراقبت، میتواند فرهنگ جامعه را نسبت به مفهوم پرستاری رشد و اعتلا ببخشد. به ارتباط همدلانه شهروندان با لحظات پردرد و رنج پرستاری و با تجارب درخشان و متعالی مراقبت در بحران و جنگ بینجامد. نگاه جامعه را به پرستاری و مراقبت متحول کند و فضای فرهنگی جامعه را به شانیت و جایگاه رفیعی که شایسته پرستاری است، نزدیکتر کند.
لذا از تکتک پرستاران و کادر محترم و جانشیفته درمان که اینروزها به نوعی اوقاتشان صرف امداد و نجات و مراقبت از قربانیان جنگ یا خادمان جنگ و یا آسیبدیدگان در جنگ میشود پیشنهاد میکنم که اهتمامی جدی به ثبت و انتشار این خاطرات، دقیقا در اینروزهای پرالتهاب کنند و آنرا به فرداها نسپارند.
به امید دنیایی سرشار از صلح و در آرزوی روزگاری که زمزمه هر انسانی « نه به جنگ» باشد.
منبع: پُرسون