به گزارش سایت خبری پُرسون، حجت عبداللهیپور روزنامه نگار در یادداشتی به ناعدالتی صنعت در حق فرهنگ و هنر کنگان پرداخت است و نوشت:کنگان، یکی از چهار شهر جنوب استان بوشهر است که بخشی از شرکتهای پتروشیمی و پالایشگاههای این منطقه را در گستره خود جای داده است. این بندر در کنار شهرستان جم، میزبان بیشترین خانواده کارکنان و کارگران جامعه صنعت نفت و گاز شده است. بنابراین این شهر ماهیتی صنعتی پیدا کرده که بایستی برای تلطیف فضای شهری خود به سمت توسعه زیرساختهای فرهنگی و تفریحی به روز و استانداردی پیش برود.
اما در این زمینه، با وجود اینکه جمعیت قابل توجهی را پذیرا شده نتوانسته فضاسازی و برنامهسازی کند. نتیجه این کمکاریها و کوتاهیهای در مدیریت شهری و فرهنگی شهر، بروز و تشدید آسیبهای اجتماعی نظیر خشونت، افسردگی، طلاق، خیانت و... شده است. این در حالی است که کنگان در فضای صنعتی استان و اقتصاد کشور نقش مهم و اثربخشی را ایفا میکند اما این بندر در ردیف بودجههای مسئولیت اجتماعی پتروشیمیها و شرکتهای نفت و گاز مستقر در جنوب استان سهم ناچیزی داشته و دارد، با وجود اینکه شرکتهای نامبرده شده، موظفند در برابر آلودگیهای محیطی که به جان این منطقه انداختهاند، برنامهسازی کرده و در توسعه زیرساختهای شهری و فرهنگی آن سهیم باشند.
با وجود همه مسئولیتها و وظایفی که برای پتروشیمیها و سایر شرکتهای صنعتی تعریف شده اما این شهر حتی از داشتن ابتداییترین زیرساخت در حوزه فرهنگ و هنر بیبهره است! اینکه کنگان چرا با وجود این همه سال یک سال سینما ندارد یا اینکه سالن همایش یا سالن کنسرت ندارد، باید از کدام مسئول یا مقام پرسید؟ اینکه شهروندان کنگانی تا کی باید در حسرت تماشای یک فیلم سینمایی روز در سالنی استاندارد باشند یا در سودای تماشای یک کنسرت در فضایی شکیل و باکیفیت بسوزند یا برای تماشای نمایشگاههای هنری نظیر نمایشگاه عکس، خوشنویسی، نقاشی و ... چرا باید دست به دامن سفر به شهرهای دیگر باشند تا زیباییهای هنری هنرمندان بومی و ملی را از نظر بگذارنند؟!
آیا این منصفانه است که شهر کنگان، با جمعیتی چند دههزار نفری و حضور مستمر هزاران نفر از متخصصان و کارکنان جامعه صنعتی و خانوادههایشان در آن، اکنون در وضعیتی باشد که برای تماشای یک فیلم یا برگزاری یک نشست تخصصی باید چشم به شهرهای همجوار بدوزد. در این شهر نه سالن کنسرتی وجود دارد برای شنیدن نوای موسیقی، نه پلاتویی مجهز و تمییز برای تماشای تئاتر و نه سالنی برای اکران فیلمهای روز سینما و نه حتی تالاری برای گفتوگو درباره شهر و چالشهایش!
این فقر زیرساختی، صرفاً نمایانگر خلأهایی فرهنگی این منطقه نیست؛ بلکه هویداگر ناعدالتی فرهنگی و تهدیدی برای سرمایه اجتماعی، نشاط عمومی و حتی انسجام محلی اینجاست. چه بسیار جوانان کنگانی بااستعداد و پرانگیزه که فارغالتحصیل دانشگاههای مهم کشور هستند، بعد از بازگشت به کنگان با فضایی مواجه میشوند که جایی برای بروز و رشد اندیشههایشان ندارد. از همینرو، آنها برای رشد و پیشرفت میل به مهاجرت پیدا میکنند.
اینجا باید هم شهرداری و شورای شهر، هم وزارت نفت و هم نهادهای اجرایی و متولی همه باید پاسخ دهند که چرا سهم بودجه فرهنگی کنگان با وجود درآمد بالایی که دارد این گونه ناچیز و حقیرانه است؟! امروز، کنگان به یک تحول در حوزه زیرساختها و ساختار فرهنگی دارد. ساخت سینما و سالن همایش فقط شروع ماجراست. آنچه این شهر نیاز دارد، نگاه عادلانه و آیندهنگر به توسعهای است که روح و روان مردم را نیز در نظر بگیرد، نه فقط سود و درآمد شهر را!امید میرود که توسعه فرهنگی کنگان به مطالبهای عمومی و جدی در رسانهها و شبکههای اجتماعی درآید تا شاید مسئولان استانی و صنعتی به کوتاهیهایی که نه تنها در حوزه فرهنگ و هنر این شهر، بلکه در حوزه درمان و بهداشت آن نیز تا این زمان کردهاند، معترف شوند و آستین بالا بزنند و با ایجاد مراکز فرهنگی و تفریحی به شادابی فضای شهری و پرکردن اوقات فراغت شهروندی و کاهش آسیبها و تهدیدهای اجتماعی کمک کنند.
منبع: پُرسون