به گزارش سایت خبری پُرسون، بررسی صدمات تقسیم سود بالا برای شرکتهای تولیدی و توسعهای موضوع بسیار مهمی است، بهویژه برای تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و مدیران شرکتها. در ادامه، به تفصیل به این مسئله میپردازیم:
تقسیم سود بالا چیست؟
تقسیم سود بالا به این معناست که شرکت درصد زیادی از سود خالص سالانه خود را بهصورت نقدی یا سهامی بین سهامداران توزیع میکند. گاهی این درصد بالای ۷۰ تا ۸۰ درصد یا حتی بیشتر است.
صدمات تقسیم سود بالا برای شرکتهای تولیدی و توسعهای:
1. کاهش منابع مالی برای سرمایهگذاری و توسعه
•شرکتهای تولیدی معمولاً برای توسعه خطوط تولید، نوسازی تجهیزات، تحقیق و توسعه (R&D) و ورود به بازارهای جدید، نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین دارند.
•تقسیم سود بالا باعث کاهش سود انباشته و جریان نقدی داخلی میشود، که این یعنی:
•تأخیر در اجرای پروژههای توسعهای.
•ناتوانی در رقابت با شرکتهای نوآور.
• افزایش هزینه سرمایه، کاهش انعطافپذیری مالی، و تأخیر در اجرای پروژههای توسعهای.
2. وابستگی به تأمین مالی خارجی:
•وقتی سود نگهداری نمیشود، شرکت ناچار میشود برای تأمین مالی طرحهای توسعهای به وام یا انتشار اوراق یا سهام جدید متوسل شود:
•افزایش بدهی = افزایش ریسک مالی.
•افزایش هزینههای مالی (بهره و …).
•کاهش کنترل مدیریتی در صورت افزایش سرمایه از طریق سهام جدید.
3. کاهش تابآوری در برابر شوکها:
•در صورت بروز بحرانهایی مثل رکود اقتصادی، نوسان قیمت مواد اولیه یا کاهش تقاضا، شرکتهایی با سود انباشته پایین، توانایی مقاومت و تابآوری پایینتری دارند.
4. سیگنال منفی به بازار درباره رشد آینده:
•شرکتهایی که سود زیادی تقسیم میکنند، اغلب سیگنال میدهند که فرصتهای رشد کافی ندارند یا پروژههای توسعهای آنها بازده مطلوبی ندارد.
•این ممکن است موجب کاهش جذابیت سهم برای سرمایهگذاران بلندمدت شود.
5. کاهش انعطافپذیری مالی:
•سرمایهگذاری در تکنولوژیهای نوین یا تغییر مدل کسبوکار، نیازمند نقدینگی بالا و تصمیمگیریهای سریع است. تقسیم سود بالا این امکان را کاهش میدهد.
6. نیاز به افزایش سرمایه یا استقراض:
•شرح: در نبود سود انباشته، شرکت برای تأمین مالی پروژههای توسعهای باید افزایش سرمایه دهد یا تسهیلات بانکی بگیرد در نتیجه:
•افزایش سرمایه باعث کاهش ارزش سهام موجود (dilution) میشود.
•استقراض منجر به افزایش بدهی و فشار بر جریانهای نقدی میشود.
• افت نسبتهای مالی مثل نسبت بدهی به سرمایه و ریسک بالاتر شرکت.
7. کند شدن روند توسعه و تأخیر در پروژهها:
•شرح: منابع ناکافی باعث به تعویق افتادن یا کندی اجرای طرحهای توسعهای میشود.
•نمونهها: طرحهای نیروگاهی، خطوط تولید جدید، پروژههای فولادسازی یا پتروشیمی که نیازمند سرمایهگذاری سنگین هستند.
• از دست رفتن مزیت رقابتی در صنعت و کاهش سودآوری بلندمدت
8. کاهش ارزش ذاتی شرکت:
•شرح: در مدلهای ارزشگذاری مانند DCF یا NAV، رشد آتی شرکت مهم است. تقسیم سود بالا که رشد آینده را قربانی میکند، باعث کاهش ارزش ذاتی میشود.
• کاهش جذابیت سهم برای سرمایهگذاران بلندمدت و بنیادی.
9. تعارض بین منافع سهامداران کوتاهمدت و بلندمدت:
•شرح: سهامداران کوتاهمدت خواهان سود نقدیاند، درحالیکه سهامداران بلندمدت به رشد و افزایش قیمت سهم فکر میکنند.
• تصمیمات مدیران بهجای اهداف توسعهای، به رضایت مقطعی سهامداران محدود میشود.
10. تضعیف نسبتهای مالی و رتبه اعتباری:
•شرح: سود انباشته پایین، توان پوشش هزینهها و بدهیها را کاهش میدهد.
• کاهش رتبه اعتباری شرکت در نگاه بانکها و سرمایهگذاران بزرگ
مثالهای از بازار ایران و جهان:
•بسیاری از شرکتهای بورسی ایران با ماهیت تولیدی، در سالهایی که تقسیم سود بالا داشتهاند، رشد سرمایهگذاری کمتری نسبت به رقبا نشان دادهاند.
•در سطح بینالمللی هم شرکتهایی مثل آمازون یا تسلا تا مدتها هیچ سودی تقسیم نمیکردند چون اولویت اصلیشان رشد و توسعه بود.
چه سیاستی مناسبتر است؟
برای شرکتهای تولیدی و توسعهای، مناسبتر است:
•سیاست تقسیم سود متعادل یا حداقلسازی سود تقسیمی در دورههای رشد در پیش بگیرند.
•سود انباشته را برای تقویت زیرساختها و رقابتپذیری استفاده کنند.
•سرمایهگذاران را با افزایش ارزش شرکت و قیمت سهم بهجای سود نقدی جذب کنند
تحلیل صدمات تقسیم سود بالا برای شرکتهای تولیدی و توسعهای، بهویژه در بازار ایران، نشان میدهد که این سیاست میتواند تأثیرات منفی قابلتوجهی بر عملکرد و رشد بلندمدت این شرکتها داشته باشد. تقسیم سود بالا در شرکتهایی که دارای طرحهای توسعهای هستند، مزایا و معایب خاص خود را دارد، اما تمرکز ما در اینجا بر صدمات و آثار منفی آن است.
در نمودار بالا میبینید که شرکت با نگهداشت بیشتر سود (تقسیم سود پایین) میتواند در طول ۵ سال سودآوری خود را بیش از دو برابر نسبت به حالتی که سود بالا تقسیم میکند افزایش دهد.
خلاصه نتایج:
•در سیاست تقسیم سود بالا (نگهداشت فقط ۳۰٪)، رشد سود کند است.
•در سیاست تقسیم سود پایین (نگهداشت ۷۰٪)، سود با آهنگ سریعتری رشد میکند.
این تفاوت تأثیر مستقیمی بر توانایی شرکت در اجرای طرحهای توسعهای، افزایش ارزش ذاتی، و جذب سرمایهگذاران بلندمدت دارد. بطور مثال برای تحلیل تأثیر سیاستهای تقسیم سود بر رشد سودآوری شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس (فارس)، از دادههای مالی سال ۱۴۰۲ استفاده میکنیم.
اطلاعات مالی کلیدی:
•سود خالص تلفیقی سال ۱۴۰۲: ۱۲۴ هزار میلیارد تومان
•سود خالص شرکت اصلی: ۷۷ هزار میلیارد تومان
•سود نقدی تقسیمشده: ۵۴۰ ریال به ازای هر سهم
سناریوهای تقسیم سود:
1.تقسیم سود بالا: ۷۰٪ سود تقسیم میشود (۳۰٪ نگهداری).
2.تقسیم سود پایین: ۳۰٪ سود تقسیم میشود (۷۰٪ نگهداری).
با فرض نرخ بازدهی سرمایه (ROE) ۲۵٪، رشد سودآوری در ۵ سال آینده بهصورت زیر خواهد بود.
در سیاست تقسیم سود پایین، سود انباشته پس از ۵ سال حدود ۶۶٪ بیشتر از سیاست تقسیم سود بالا خواهد بود. این افزایش منابع داخلی میتواند به توسعه پروژههای جدید، افزایش ظرفیت تولید و بهبود رقابتپذیری شرکت کمک کند.
نتیجهگیری کلی:
در شرکتهای تولیدی و توسعهای، سیاست تقسیم سود بالا ممکن است در کوتاهمدت خوشایند باشد، اما در بلندمدت میتواند به رشد، سودآوری، و ارزش شرکت آسیب بزند. پیشنهاد منطقی برای این نوع شرکتها، تقسیم سود متعادل همراه با حفظ بخشی از سود برای توسعه است. در این سیاست، شرکت سود خود را به گونهای تقسیم می کند که سرمایهگذاری مجدد در شرکت نیز برای رشد آتی آن فراهم شود. سیاست بهینه بر اساس عوامل مختلفی مانند: وضعیت مالی شرکت، نیازهای سهامداران، چشمانداز صنعت، و شرایط بازار سرمایه تنظیم میشود. اقدامات لازم برای تنظیم سیاست تقسیم سود بهینه:بررسی دقیق وضعیت مالی شرکت و بازار سهام، شناخت نیازهای سهامداران، مطالعه چشمانداز صنعت و ... است.
با توجه به این عوامل و اقدامات، شرکت میتواند یک سیاست تقسیم سود بهینه و مناسب برای خود تنظیم کند و به این ترتیب، به رشد و توسعه خود و همچنین افزایش ارزش سهامداران کمک کند.
منبع: خبر داغ