به گزارش سایت خبری پُرسون، رحمت مهدوی دانشجوی دکتری مطالعات سیاسی در یادداشتی به موضوع بحث پر سر و صدا و جنجال افراد بی آگاه درخصوص ادعای گمشدن ۶۱ هزار تن طلای در کشور پرداخته است و نوشت:
رشد روز افزون فضای مجازی و ظهور شکل جدیدی از رسانه (توییتر، تلگرام، اینستاگرام) باعث شده روشنگری افراد از رسالت واقعی خود دور شده و بیشتر تلاشی برای دیده شدن باشد. کم نیز نبوده افراد فعال در حوزه رسانه که این فضا را سکوی پرتاب خود تبدیل کرده بدون اینکه به عواقب روشنگری خود در جامعه بپردازند.
هرگونه اطلاع رسانی در مورد موضوعات مختلف کشف به قصد روشنگری تبعات زیادی در جامعه خواهد داشت که مهمترین آنها از بین رفتن اعتماد عمومی است. اگر کشف و بیان فساد، رانت و... در جامعه از روی دلسوزی و میهن پرستی است، باید گفته شود که از بین رفتن اعتماد عمومی جامعه و ترویج بدبینی نیز در تضاد میهن پرستی است.
صحبت از ادعای خبری ۶۱ هزار تن طلای گمشده است. کاشف این امر مدعی است که ((بر اساس گزارش گمرگ طی ۱۰ ماه گذشته ۸۱.۵ تن طلا وارد کشور شده است. بر اساس گزارش مرکز مبادلات ارزی از اسفند ۱۴۰۲ تا اسفند ۱۴۰۳ تنها حدود ۲۰ تن طلا طی ۹۲ حراج شمش و ۸۰ حراج سکه به فروش رفته است.))
کاشف خبر سپس خیلی راحت نتیجه گیری کرده است که الان بانک مرکزی بایدپاسخ دهد ۶۱.۵ تن باقی مانده الان کجاست؟
این که فردی که خود را در سطح ورود به جایگاه شورای اسلامی شهرها و مجلس شورای اسلامی می داند و تلاشهای بی ثمر نیز داشته است، نباید این مسایل ابتدایی را بداند که آیا هر طلایی که وارد کشور شده بانک مرکزی موظف آنها را به سکه تبدیل کرده و بفروشد؟ آیا این فرد از چیزی به نام ذخایر ارزی آگاه است؟ البته که بعید است بی اطلاع باشند ولی پدیده دیدن شدن مانع از توجه به این نکات ساده و پیش افتاده می شود.
مطلب دیگر اینکه حتی اگر بانک مرکزی موظف باشد همه مقادیر وارد شده را به سکه و... تبدیل کند و در بازار بفروشد این فعال فضای مجازی گمان می کند کل طلا همان گمرک داخل دستگاهی شده و به سکل تبدیل می شود؟ ایا از فرایند اداری ترخیص آن، ورود آن به بانک مرکزی و تبدیل آن به سکه که شامل مراحل پیچیده آن به لحاظ طی نمودن روند مکاتبات اداری و خود ضرب سکه بی خبر هستند؟
کاشف خبر نه تنها به این ادعای سطحی خود کفایت نکرده بلکه فضاسازی رسانه ای ایجاد کرده و برای تحریک احساسات عمومی ادعا کرده مستندات آن را به معاون دادستان ارائه نموده است. یعنی فرد با کلماتی چون مستندات و معاون دادستان به دنبال آن است به خبر خود ارزش و بهای بیشتری دهد در حالی که منظور وی از مستندات همان طور که خودش نیز اشاره کرده همان گزارشهای خود بانک مرکزی و گمرگ است که منتشر شده اگر قرار بود ۶۱ هزار تن طلا گم بشود هیچ نیازی نبود بانک مرکزی خود مسنتدات آن را منتشر کند.
این که فرد مدعی کشف فساد جدید انتظار دارد بانک مرکزی به ادعایش پاسخ دهد امید است انتظار نداشته باشد آقای فرزین دست وی را بگیرد و به محل نگهداری ذخایر ارزی کشور ببرد تا به چشم ببیند مابقی طلاهای تبدیل نشده به سکه در کجا نگه داری می شود و او را در جریان آخرین تصمیمات بگذارد و چرایی تبدیل نشدن آنها به سکه توضیح دهد چرا که اگر دنبال فهم موضوع بودند با اندکی تامل و قبل از روشن نمودن فیلتر شکن برای ورود به توییتر به این نکته می رسیدند مگر هر طلایی که وارد کشور شد قرار است به سکه تبدیل شود؟ در تمام کشورهای دنیا تلاش برای افزایش ذخایر ارزی و طلا جزو اولویت ها هست و این صرفا محدود به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و ریاست آن نیست.
البته اگر قرار برای هجمه به بانک مرکزی برای تغییر ریاست آن است، بحثش متفاوت است و باید نیات و انگیزه ها و منابع مالی افراد دقیق بررسی شود.
منبع: پُرسون
