تالاب آسپاس سرپرست ندارد!/ آسپاس در آتش جهل می‌سوزد

خاک پیت‌ها جغرافیای بیشه آسپاس را در کسری از ثانیه خاکستری می‌کنند، کافی است تا جرقه‌ای توسط عوامل انسانی حوالی بیشه زده شود، آنگاه جهنمی سوزان، تمام وسعت تالاب را در بر می‌گیرد که به سختی قابل مهار است. اینها همه تاوان حق کُشی حقابه تالابی است که از او گرفتند، سرچشمه‌هایش را خشکاندند تا به کانون ریز گرد مبدل شود.
تصویر تالاب آسپاس سرپرست ندارد!/ آسپاس در آتش جهل می‌سوزد

به گزارش سایت خبری پُرسون، از فارس؛ پیکرش در آتش جهل آدمیان می‌سوخت، بیشه جان می‌داد، هرچه دست و پا زد، شعله ورتر شد. آسمان سیاه شد و دود خاکستری از دل زمین، سر بر کشید، محلی‌ها مطلع شدند، از دور سوختن بیشه را دیدند، تالاب در اثر ناآگاهی عوامل انسانی، آتش به خرمنش افتاده بود، «آسپاس» آتش گرفت.

مردم هر چه در توان داشتند روی آتش ریختند، اما مگر این جرعه‌های آب، جگر سوخته تالاب را خنک می‌کرد، شعله‌ها جان می‌گرفتند و تالاب جان می‌داد، باید نیروهای کمکی زیاد می‌شد تا آب بیشتری بر چهره سوخته «آسپاس» بریزند.

چاه‌های کشاورزی شیره جان «آسپاس» را مکیدند

آنسوی این جهنم سوزان، کشاورزان مسیر آب رودخانه را به بهایی ناچیز خریدند و به سمت زمین هایشان هدایت کردند تا امروز اینگونه چرخه طبیعت به هم بخورد، آن‌ها برای منفعت خودشان حق حیات را از تالاب گرفتند تا خودشان زندگی کنند، اما غافل از اینکه حیات بشریت در گروی پویایی تالاب‌ها و اکوسیستم منطقه است.

از زمانی که کشاورزان با چاه‌های مجاز و غیر مجاز، شیره جان تالاب را مکیدند، روزگار خودسوزی و زوالش شروع شد.

تراژدی غمبار آتش سوزی‌های سریالی تالاب «آسپاس» در شمال استان فارس، حرف دیروز و امروز نیست، این تالاب همه‌ساله پذیرای جهنم دست ساخته انسانی است که با همدستی خاک پیت‌هایش معرکه به پا می‌کند.

«آسپاس» سرپرست ندارد!

اینکه «آسپاس» بیشه است یا تالاب را باید متولیان بگویند، اما آنگونه که فعالین محیط زیست عنوان می‌کنند، انگار هیچ سازمانی سرپرستی‌اش را عهده دار نمی‌شود، از دیدگاه منابع طبیعی «آسپاس» بیشه است و از نظر محیط زیست تالاب.

حالا با هر عناوینی که باشد نیازمند تولی‌گری و سرپرستی است. «آسپاس» یک جاذبه طبیعی در ۵۰ کیلومتری اقلید در نزدیکی روستای آسپاس در شمال استان فارس است.

بهرام میرزایی، فعال محیط‌زیست شهرستان اقلید است، او از نزدیک شاهد مصائب خشک‌شدن تالاب حوالی زادگاهش بوده است، دوندگی‌های زیادی کرده، با سازمان‌های مختلف نامه نگاری کرده و شوربختانه تاکنون هیچ نتیجه‌ای نگرفته است.

می‌گوید: بیشه «آسپاس» تنها تالاب زنده شمال فارس است که یک زیستگاه ارزشمند گیاهی وحتی جانوری به شمار می‌رود.

تالابی که مساحت تقریبی‌اش حدود ۷۰۰ هکتار است و بسترش مملو از خاک‌های بسیار ارزشمندی از نوع پیت لندی هست.

آنگونه که میرزایی می‌گوید؛ قبلا وسعت این تالاب بیش از دو هزار هکتار بوده که به علت دخل و تصرفات و آتش سوزی‌های گاه و بیگاه و عمدتاً عمدی، از وسعت آن کاسته و به باغات و مزارع کشاورزی تبدیل شده است.

به عقیده این کنشگر محیط زیست، این بیشه زار دارای نیزارها و گیاهان و همچنین مأمن پرندگان مهاجری است که برای رفع خستگی به این تالاب پناه می‌آورند. ​اگرچه این پناهگاه دیگر محل امنی برای رفع خستگی راهشان نیست و می‌بینیم که شکارچیان با تفنگ‌های همیشه آماده‌شان سرنوشت آخرین فرود این پرندگان را در حوالی تالاب «آسپاس» رقم می‌زنند.

او می‌گوید: محل گور بهرام ساسانی در این بیشه تاریخی است، که با توجه به شواهد و قرائن به یقین نزدیک‌تر است.

این فعال محیط زیست که دبیری انجمن دوستداران زاگرس سبزاقلید و سرحد را عهده دار است، می‌افزاید: تالاب «آسپاس» سالانه مورد هجوم و حمله آتش به دستان طماع قرار می‌گیرد و از حجم، وسعت و زیبایی‌های دل‌انگیز آن کاسته و در سایه غفلت متولیان رو به نابودی است.

آنگونه که میرزایی می‌گوید: حقابه این تالاب به شیوه‌های مختلف یه یغما رفته و یا به سمت باغ شهری‌ها کشیده شده است، باغات اطراف تالاب هم تا توانسته‌اند در حق این بیشه قدیمی جفا کرده و سهم حیاتش را بلعیده‌اند.

کانال‌های زهکش، سناریوی نابودی «آسپاس» را کلید زدند

سرنوشت این تالاب هم مثل همه تالاب‌های رو به احتضار کشور تعریفی ندارد، سودجویان باحفر کانال‌های زهکش، سناریوی نابودی آن را کلید زده‌اند، ماجرایی که بارها از سوی کنشگران محیط زیست اقلید به ادارات متولی نامه زده می‌شود، اما هیچ نتیجه‌ای گرفته نمی‌شود.

میرزایی و سایر هم محلی‌هایش همچنان دغدغه دارند در حالیکه متولیان غمشان هم نیست. بر اساس اظهارات مردمی «چشمه آسپاس» از زیر کوه بیرون می‌آید و مردم منطقه به نام گور بهرام هم می‌شناسند، چون در گذشته محل شکار بهرام گور بوده است.

زمین خواری، متهم ردیف اول پرونده آتشین تالاب «آسپاس»

موضوع زمین خواری در پرونده آتشین تالاب «آسپاس» از نکات مهمی است که این کنشگر زیست محیطی در موردش می‌گوید: خشک شدن تعمدی این تالاب با هدف زمین خواری صورت می‌گیرد، همانگونه که بخش اعظمی از مساحت این تالاب با هدف کشاورزی تاراج شده است.

کانالهای آبیاری یکی پس از دیگری در حریم تالاب احداث شدند، پیگیری‌ها نتیجه نداد، چون متولیان آب شهرستان اقلید می‌گویند؛ بر اساس مستندات کشاورزان آب را خریداری کرده‌اند، بدین ترتیب جان تالاب را گرفتند تا خودشان به نان برسند.

حالا اطراف تالاب، محلی برای درآمدزایی کشاورزانی شده که زمینهای شان را با بهایی گزاف به سرمایه گذاران دیگر استان‌های کشور به‌ویژه اصفهان اجاره می‌دهند تا آن‌ها صیفی‌جات بکارند.

در کنار تولید گندم، لوبیا و عدس، بازار صیفی‌جات هم در زمین‌های اطراف تالاب داغ است، صیفی جاتی که همه آبهای اطراف را می‌بلعند تا صادرات مجازی آب، دوباره زوال سرزمین‌مان را در پایتخت کشاورزی ایران (فارس) رقم بزنند.

47درصد از مساحت تالاب «آسپاس» قربانی خودسوزی‌های سریالی

حاشیه نشینان تالاب از اینکه منطقه‌شان به قطب بزرگ تولید صیفی‌جات و حبوبات تبدیل شده خرسند و از تبعات آن غافلند.

آن‌ها نمی‌دانند که با این اقدام چیزی حدود ۴۷ درصد از مساحت بیشه قدیمی‌شان که با حفر کانال‌ها و بستن حقابه‌اش، بر اثر خودسوزی و آتش سوزی‌های سریالی رو به زوال رفته است، اقدامی است که در دراز مدت دود آن به چشم خودشان می‌رود.

در همین پیوند عضو شورای تشکل‌های تالابی کشور هم، این تالاب را در زُمره تالاب‌های حایز اهمیت در شمال فارس می‌داند که با فاصله کوتاهی از تالاب کافتر قرار دارد.

به گفته سیروس زارع، این دو تالاب که در سرچشمه حوضه آبی رودخانه کُر قرار دارند، به دلیل ضعف مدیریت حوضه آبی دچار آسیب‌های جدی شده و نهایتاً منجر به گسست اکولوژی و قطع جریان‌های آبی سر آب رودخانه و پی آب آن در منت‌ها الیه رودخانه شده است.

سوءمدیریت ها، جان تالاب‌های فارس را گرفت

دبیر گروه احیاء کنندگان تالاب بین المللی کمجان، شاخصه سوء مدیریت‌های تالابی استان فارس را خشکیدن رودخانه کُر و تالاب های انتهایی رودخانه خصوصاً طشک، بختگان و کمجان طی سال‌های گذشته می‌داند، چالش‌هایی که تالاب آسپاس را هم در معرض خطر جدی قرار داده و به نظر می‌رسد که نیاز به واکاوی و توجه متولیان امر دارد تا شاید شاهد خشکیدگی این تالاب در آینده نبود.

زارع، می‌گوید: تعارض‌های این تالاب، مشابه آن چیزی است که در سایر تالاب‌ها شاهدیم، با توجه به اینکه این تالاب دیرینه طی سالیان متمادی در اعصار گذشته فرصتی جهت رویش گیاهان غوطه‌ور در آب ایجاد کرده و در فرایند سیکل طبیعی لایه‌های خاک پیت غنی در عمق تالاب شکل گرفته است، به دلیل بی‌توجهی به فرایند بازیابی و باز آفرینی در آستانه پر غذایی و حذف قرار دارد، مهمتر اینکه خاک حاصلخیز حاشیه‌های تالاب، وسوسه تصرف عرصه را تشدید می‌کند.

به عقیده او، نیاز است تا مرز، حد، حریم و بستر آن به صورت دقیق مشخص و از هر گونه تصرف عرصه جلو گیری شود.

تامین نیاز آبی با هدف پایداری این تالاب اولویت است، در ساختار طبیعی شکل گرفته، عامل پر مخاطره‌ای که سلامت تالاب را تهدید می‌کند، پیت غنی است که به دلایل مختلف، پتانسیل اشتعال دارد که گاهاً می‌تواند ناشی از خطای عمدی یا سهوی انسانی باشد یا به دلیل عقب نشینی آب دچار خودسوزی طبیعی شود، در حالی که خودسوزی‌های تالاب از منظر سوء مدیریت آبی غیر قابل چشم پوشی است.

زارع که از او بعنوان قهرمان تالابی کشور نام برده می‌شود، معتقد است؛ می‌توان در قالب مطالعه جامعه و با شرح تفصیلی فرایند نجات بخشی از خودسوزی این تالاب پیشگیری کرد.

اقدامات احیایی تالاب‌ها از منظر متولیان تعریف خاصی ندارد!

او با ذکر این نکته که علم احیاء قدمت زیادی ندارد و اقدامات احیایی تالاب‌ها در چارچوب‌های علمی از منظر متولیان تعریف مشخصی ندارد، می‌افزاید: بی‌شک پذیرش پیشنهاد اصلاحی با مقاومت متولیان تالاب‌ها مواجه می‌شود، اما آنچه مسلم است با توجه به دست کاری‌های انسانی، ناچار برای حفظ تالاب‌ها نیاز است و می‌بایست اقدامات لازم با مطالعه جامع در دستور کار قرار بگیرد.

به گفته زارع؛ راهکار هست اما اینکه راهکارها با انگیزه بهبود وضعیت تالاب در راستای پایداری با اقبال مورد توجه قرار گیرد، فرصتی است که نیاز به جلسات مشورتی متولیان، کارشناسان و علاقه مندان با تلفیق تجارب و بررسی راهکارها دارد.

تالاب‌ها قربانی معادلات ناثواب اقتصادی

به عقیده این فعال محیط زیست، حساس کردن جامعه محلی کلید واژه آموزش است که موفقیت آن با رسالت مورد انتظار، نتوانسته همسو باشد، معمولاً جوامع حاشیه تالاب به ارزش‌های آن واقف هستند اما در معادلات ناثواب اقتصادی، قربانی شدن تالاب، بدیهی‌ترین انتخاب و غیر قابل جبران‌ترین فاجعه است، حیات رو به بهبود این تالاب امری دست یافتنی است، مشروط به اینکه انگیزه و عزم لازم و کافی در مجموعه‌های همسو فارغ از سهم خواهی مسموم باشد.

بدون شک متولیان آب، محیط زیست، منابع طبیعی و جامعه محلی باید برای سلامت طبیعت اولویت لازم را قائل باشند و برای نجات آن همکاری کنند.

ثبت تالاب «آسپاس» در دستور کار است

در همین رهگذر مدیر کل حفاظت محیط زیست استان فارس از پیگیری‌های این سازمان برای قرار گرفتن تالاب آسپاس در فهرست تالاب‌های استان فارس خبر می‌دهد و می‌گوید: موضوع ثبت تالاب آسپاس درسال ۱۴۰۲ با معاونت محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست مکاتبه شده و در دستور کار این اداره کل قرار دارد.

لیلا تاجگردون در گفت و گو با خبرنگار ایلنا تاکید می‌کند: مقرر شده است تا این تالاب در به روزرسانی لیست تالاب‌ها که بر اساس قانون هر دو سال یک بار انجام می‌شود، نام آسپاس هم به لیست تالاب‌های استان فارس اضافه شود.

همه ۱۴ تالاب فارس، کارکردهای اکوسیستمی خود را دارند

او در پاسخ به این پرسش که تالاب‌های زنده در معادلات اداره کل حفاظت محیط زیست استان فارس چه جایگاهی دارند، معتقد است: در حال حاضر همه ۱۴ تالاب استان تمام کارکردهای اکوسیستمی خود را دارند و به هیچکدام از تالاب ها را نمی‌توان تالاب غیر زنده و یا مرده اطلاق کرد.

تاجگردون می‌افزاید: تالاب‌های هفت برم، برم شور، برم فیروز، پاقلات، مهارلو، دشت کنار، ارژن و هیرم در اکثر فصول سال با شدت و ضعف دارای آب هستند.

برنامه مدیریت زیست محیطی ۷ تالاب فارس تدوین و تصویب شده است

مدیر کل حفاظت محیط زیست استان فارس با تاکید بر اینکه، مابقی تالاب‌های استان در بعضی از فصول سال دارای آب هستند، خاطرنشان می‌کند: برنامه مدیریت زیست محیطی برای تالاب‌های بختگان، طشک، کمجان، پریشان، کافتر، مهارلو و ارژن تدوین و در شورای برنامه ریزی استان تصویب شده است و اقدامات اولویت دار آن‌ها برای دستگاه های مختلف احصا و ابلاغ شده است که می‌بایست هر دستگاه، اقدامات اولویت دار مربوط به خود را به انجام برسانند.

او همچنین از تمهیدات زیستی برای تالاب هفت برم هم سخن می‌گوید و اظهار می‌کند: مدیریت زیست بومی این تالاب در دست تدوین است و برای تالاب‌های برم شور، پاقلات و هیرم نیز با توجه به تخصیص اعتبار انجام شده، برنامه مدیریت زیست بومی آن هم در دستور کار است.

تاجگردون ابراز می‌کند: بر اساس قانون حفاظت و احیا تالاب‌ها و آیین نامه‌های مربوطه تمامی اقدامات حفاظتی و احیایی تالاب‌ها به طور جدی به انجام و از تخریب و آلودگی غیرقابل جبران آن‌ها جلوگیری می‌شود.5

منبع: ایلنا

909104

سازمان آگهی های پرسون