به گزارش سایت خبری پُرسون، الاسلام والمسلمین محمد رضا مشتاقیان در یادداشتی نوشت: حضرت خدیجه تفاوتی با سایر همسران پیغمبر داشتند و آن تفاوت این بود که آنها بعد از آمدن پیغمبر به مدینه و بعد از اینکه پیغمبر از سختیها عبور کرد با ایشان ازدواج کردند.
آنان زمانی به شرف همسری پیغمبری درآمدند که یک موقعیت اجتماعی و حکومتی داشت اما خدیجه کبری(س) روزی به همسری پیامبر درآمد که هنوز ایشان پیامبر نبود، یتیم حضرت عبدالله بود و هیچ موقعیت اجتماعی نداشت. ولی جالب اینکه پیامبر تا آخر عمر میفرمود این مثل خدیجه؟ مثل خدیجه دیگر برایم کسی نیست. امروزه متاسفانه گاهی میبینیم مرد زندگی تا در سختی، نداری و بدبختی قرار می گیرد،همسرش کنارش هست ولی تا دری به تخته میخورد و وضع مالی آقا خوب میشود دنبال همسری جدید میگردد. هرگز یادم نمیرود خانمی که همسر یک آقای مکانیک بود می گفت: من هر شب شوهرم را با لباس روغنی و کثیف و بوی بد میدیدم، چندین سال زندگی سختی داشتیم و همراهی میکردم ، اعتراض و سرزنشی نبود. شخصی در فامیل از دنیا رفت و هیچ وارثی جز شوهر من نداشت.تمام ارث به شوهرم رسید و زندگی از فرش به عرش رسید. بعد از چند هفته دیدم رفتار شوهرم تغییر کرد و میگفت باهم تفاهم نداریم، فهمیدم پای یک خانم دیگری در زندگی ما باز شده است و این انصاف نیست.
حضرت خدیجه اولین زن مسلمان است، اولین ایثار کننده ی اموال است، اولین همسر پیغمبر است، اولین کسی است که سختیها را کنار پیغمبر تحمل کرده و به پیغمبر ایمان آورده است. اولین خانمی است که پشت سر پیغمبر نماز خوانده است. شما این اولینها را در چه کسی پیدا میکنید؟ در سراسر دنیا پیشکسوتها احترام دارند، میگویند: فلانی اولین نفری است که فلان اختراع را کرد. اول نفری است که فلان مطلب را بیان کرد.
بیشترین زندگی را با پیغمبر حضرت خدیجه داشته است، در نقل دارد «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَسْکُنُ إِلَیْهَا» (کشف الغمه/ج1/ص511) با حضرت خدیجه آرامش پیدا میکرد. نقل دیگر هست که دارد «کَانَ لَهَا مُحِبّاً وَ بِهَا وَامِقاً» پیامبر عاشق خدیجه بود، دوستدار خدیجه بود. پیامبر درباره خدیجه فرمودند: «فإنّ اللّه عزّ و جلّ لیباهی بک کرام ملائکته کلّ یوم مرارا» خدا روزی چند بار در بین فرشتهها، به تو افتخار میکند مباهات میکند.
وقتی موضوع خواستگاری از طرف پیامبر و ابوطالب مطرح شد، ابوطالب این جمله را خطاب به خدیجه کبری(س) وهمراهانش گفت: «أن ابن أخینا محمد بن عبد الله خاطب کریمتکم الموصوفة بالسخاء و العفة» (بحارالانوار/ج16/ص69) یعنی دلیل اینکه ما خواستگاری حضرت خدیجه آمدیم دو چیز است، یکی عفت و یکی سخاوت بانوی بزرگوار. ما سخن از امروز نمیکنیم. سخن از عصر جاهلیت و عصر دختر زنده به گور کردن است، سخن از عصر کوبیدن زن و عصر نادیده گرفتن حقوق زن است. در چنین عصر و زمانی تعبیر تاریخ این بوده است. بینی و بین الله اینها ملاک های اصلی ازدواج و حیات بنیان خانواده نیست!؟
حضرت خدیجه در دوران جاهلیت به خاطر دور بودن از اخلاق جاهلی، لقب طاهره را گرفته بودند. خدیجه کبری معروف شده اما نام ایشان طاهره بود، چرا؟ چون پاکیزه بود از حرفهایی که دیگران میزدند و کارهایی که دیگر خانمها میکردند. آخرین نکته در مورد حضرت خدیجه کبری، بُعد عاطفی ایشان است. یعنی محبت به همسر، محبت به فرزند، محبت به بستگان و خویشان، یک زن در موقعیتی شجاعت و ایثارش را بروز میدهد، یک زن کامله، مثل حضرت خدیجه در موقعیتی به عنوان یک زن باید محبتش را به پیغمبر نشان بدهد. چون ایشان طبع شعر قوی داشت، وقتی پیغمبر اکرم قبل از اسلام به سفر رفته بود، از سفر که برمیگشت حضرت خدیجه این اشعار را در مورد پیامبر بیان کردند. «جاء الحبیب الذی أهواه من سفر و الشمس قد أثرت فی وجهه أثرا» حبیب و محبوب من آمده است. معشوق من از سفر آمده است و خورشید در صورت او اثر کرده است.کنایه از اینکه چهره پیامبر آفتاب خورده. «عجبت للشمس من تقبیل و جنته والشمس لا ینبغی أن تدرک القمرا» تعجب میکنم از خورشید که چطور به خودش اجازه داده در ماه اثر کند. خورشید نباید روی ماه تأثیر بگذارد. چطور خورشید جرأت کرده به ماه پیغمبر، ماه من خدیجه تأثیر بگذارد و آفتاب بر او بتابد؟ این حس شعر نشان میدهد این زن باید برای مرد دلبری داشته باشد. چه اشکالی دارد خانم های خانه دار وقتی شوهر از سرکار برمیگردد چند جمله تعریف،تشکر و تمجید کنند؟
حالا خانم ها میگویند حاج آقا مردهای ما پر رو میشوند، خطاب به ایشان میگویم اگر شما نگویید خانمی نا محرم و خارج از جو خانواده به او خواهد گفت.
انشاءالله ماه مبارک و سال شمسی فرا رو بر همه ی ایرانیان عزیز مبارک باشد.
منبع: پرُسون