به گزارش سایت خبری پُرسون، فتح الله جوادی در یادداشتی نوشت: روز جمعه، همزمان با اولین روز دهۀ فجر و سالروز ورود امام خمینی به میهن، مراسم نماز در مرقد امام برگزار شد. من هم با مترو رفتم، جمعیت قابل توجهی هم این مسیر دور را نادیده گرفته و آمده بودند؛ با انبوه خودروهای شخصی، با اتوبوس و بسیاری هم با مترو. فاصله پارکینگها و ایستگاه مترو با مرقد هم کم نبود و باید با پای پیاده این مسیر نسبتاً طولانی را میرفتیم. در طول مسیر هم دلمان لک زد که نه تنها ساندیس و کیک که یک بطری آب خالی تعارفمان کنند. تمام صحن پر شده بود و عدهای هم بیرون مانده بودند.
صحبتهای آقای محمدحسن ابوترابی خوب بود و مثل برخی ائمه جمعه در مسیر دو قطبیسازی و سمتوسویی نداشت و بیشتر در مسیر همان وفاقی بود که نیاز امروز جامعه ماست. اما در مسیر برگشت تک و توک جمعهای سه چهار نفری هم بودند که بلندگو در دست علیه دکتر ظریف شعار میدادند و حتی برای راهپیمایی امضا جمع میکردند؛ با سوء استفاده از غیرت دینی و انقلابی مردم. البته کمتر کسی اعتنایی به داد و قال آنها داشت و زیر برگهای را امضا میکرد، اما نکته عجیب ماجرا تهمتی بود که زده میشد.
گویا عدهای حاضرند برای رسیدن به هدفشان به هر وسیلهای متوسل شوند و با دأب دیانت، از ماکیاول پیروی کنند که هدف، وسیله را توجیه میکند! اشاره دروغ آنها به صحبتهای ظریف در اجلاس داووس و مصاحبهای بود که فرید زکریا، مجری سرشناس آمریکایی با او داشت. میگفتند او در این اجلاس مقاومت را فروخت، با ذلت صحبت کرد و به توجیه برهنگی زنان پرداخت و... قبلاً گفتگوی کامل زکریا با ظریف را دیده و شنیده بودم و حیرت میکردم از این نحوه واکنشها.
دیدم این کینه چقدر عمیق است. مگر انسان میتواند خود را مسلمان و ایرانی بداند و به این شیوهها روی آورد؟ اینها این حرفها را از کجای مصاحبه درآوردهاند؟ بعد با خودم گفتم وقتی نماینده مجلس که باید حافظ منافع ملی باشد و قاعدتاً دیانت و اخلاقمداری و صلاحیت او توسط شورای نگهبان تأیید شده، این دروغ را در صحن علنی پارلمان جار میزند، چه توقعی از اینها میرود؟ بعد دوباره با خودم گفتم اگر نخواهم خیلی بدبین باشم و آنها را تحریک شده یا مأمور بدانم، حداقل آن است که صرفاً چیزی شنیده و احساس تکلیف کردهاند شاید... آنها که به احتمال قوی چیزی از مصاحبه ندیده و نخواندهاند تا به اصل ماجرا پی ببرند اما آیا نماینده پارلمان هم وقت نکرده تا نیم ساعت بنشیند و از اصل ماجرا مطلع شود؟ که اگر میدید و انصاف داشت کیف میکرد که چطور نماینده ایران با تسلط کامل و زیرکی تمام از دامهایی که در قالب سوال برایش پهن میشد تا ضعف و فتوری از آن بیرون بزند و او را به کنج محکومیت ببرد، نه تنها غافلگیر نشد و در دام نیفتاد بلکه به عکس، به نوعی خبرنگار را به کنج و انفعال کشاند. راستی اینها که این همه دأب دین و وطن و ولایت مداری و تقوا دارند، چطور این دم خروس بیرون زده از قسم حضرت عباسشان را نمیبینند؟ این کینه شتری چه نسبتی با منافع ملی، وفاق و حتی انقلابیگری دارد؟
اما بعد دیدم حتی آنها هم خیلی مقصر نیستند؛ وقتی صدا و سیما و رسانه به اصطلاح ملی در میان صدها برنامه و بررسی و تفسیر اکثراً بیمایه و بعضاً حال به هم زن، به کوچکترین وظیفه خود که پخش کامل این مصاحبه با ترجمه یا زیرنویس فارسی آن هم در چند نوبت بوده، عمل نکرده و کوچکترین گامی هم در مسیر رفع سوء تفاهمات برنداشته تا حقیقت برای عوام و حتی نمایندگانی که قلب ماهیت میکنند روشن شود، دیگر از دیگران و مردم عادی چه توقعی است؟
اگرچه همین مردم عادی هم دیگر به این راحتی فریب نمیخورند و اکثریت مردم ما چند گامی از مقامات و از جمله مدیران صدا و سیما جلوتر اولویتها و واقعیتها را تشخیص میدهند؛ اما چه باید کرد، بدبختی که یکی و دوتا نیست. فعلاً آمریکا و انگلیس و اسرائیل و غرب و... را رها کنیم و به قول بچهها، مارادونا رو ولش کن، یکی غضنفر رو بگیره که این همه به خودمون گل نزنه!... البته در مثل مناقشه نیست. خدای ناکرده به هموطنان عزیزی که اسم قشنگ غضنفر در شناسنامه دارند برنخورد.
منبع: اطلاعات